arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۸۹۴۸
تاریخ انتشار: ۵۷ : ۲۳ - ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۹

یادداشت‌های محمدعلی فروغی پنجشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۲۹۸: از وزارت خارجه فرانسه تلفن کردند که روزنامه چهره‌نما شرحی نوشته که به ما بر می‌خورد

از وزارت خارجه فرانسه تلفون کردند که «روزنامه چهره‌نما شرحی نوشته که به ما بر می‌خورد و از قراری که تحقیق کردیم از طرف مامورین ایران نوشته شده.» گفت: «روزنامه را بفرستید ببینیم چیست.»... مقاله چهره‌نما را علیقلی‌خان نوشته و خیلی مفتضح است. دیوانگی و شارلاتانی علیقلی‌خان یک دفعه ظاهر شد. خیلی متالم شدم و متحیر که چه باید کرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

از وزارت خارجه فرانسه تلفون کردند که روزنامه چهره‌نما شرحی نوشته که به ما بر می‌خورد

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح چیز نوشتم و به ... رفتم، باز چیزی ندیدم. ظهر که برای ناهار رفتم میرزا حسین‌خان و علیقلی‌خان گفتند از دوتاستا کاغذ رسیده که «وقت معین خواهم کرد، برای این که بیایید حرف بزنید» و می‌گفتند حالا باید نشست ترتیب داد.

باری بعدازظهر بر حسب وعده سفارت خودمان رفتیم که با ممتاز [سفیر ایران در فرانسه] به ورسایل برویم. از وزارت خارجه فرانسه تلفون کردند که «روزنامه چهره‌نما شرحی نوشته که به ما بر می‌خورد و از قراری که تحقیق کردیم از طرف مامورین ایران نوشته شده.» گفت: «روزنامه را بفرستید ببینیم چیست.» بعد راه‌آهن گرفته به ورسایل رفتیم. قصر و پارک سلطنتی ورسایل بهشت است و به تصور در نمی‌آید. بعد به قهوه‌خانه رفته چای خوردیم و مراجعت کرده به سفارت رفته شام خوردیم.

مقاله چهره‌نما را علیقلی‌خان نوشته و خیلی مفتضح است. دیوانگی و شارلاتانی علیقلی‌خان یک دفعه ظاهر شد. خیلی متالم شدم و متحیر که چه باید کرد. خلاصه بعد از شام به شاپیتر کلمانت آمیتیه رفتیم، مهربانی کردند و در مشرق جا دادند. سنشُل هم که از اجزای شورای طریقت است آمد. او را هم به مشرق بردند. از من پرسید: «با انگلیس‌ها چه می‌کنید؟» یک نفر را هم به رتبه هیجدهم آشنا کردند. تماشا کردم. از آن‌جا که بیرون آمدیم در سر راه گز خریدیم و خوردیم و نیز در قهوه‌خانه آبجو خوردیم و آمدیم منزل. ممتازالسلطنه هم جسته‌جسته از ناصرالملک بدگویی می‌کند. ضمنا می‌گفت: «دیروز که مشاور را دیدم و صحبت کردیم دلم برای او می‌سوزد کاش می‌شد که نتیجه‌ای می‌گرفتیم» و می‌گفت: «خوب است میرزا حسین خان برود لندن و درست با انگلیس‌ها حرف بزند ببیند چه باید کرد.» من به او نگفتم دوتاستا خبر داده است؛ چون خودم هنوز درست نمی‌دانم چه نوشته است.

 

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۱۲۴ و ۱۲۵.

نظرات بینندگان