پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: به واسطه اوضاع شب گذشته کسل و خسته بودیم. چون فردا کالدول میرود و میخواستیم به توسط او کاغذ به طهران بفرستیم مشغول کاغذ نوشتن شدم. برای خانه کاغذ نوشتم. راپرت مفصلی هم از کارها نوشتم. انتظامالملک هم بسته مفصلی از نوشتجات و لوایح و غیره ترتیب داد برای کالدول فرستادیم و بعد از شام خودمان هم رفته با او وداع کردیم و قدری در خیابان گردش کرده مراجعت نمودیم.
از قرار معلوم میرزا حسینخان برای خودش دلخوشی پیدا کرده و ظاهرا مسیو پرنی برای او دست و پا کرده است و خیلی از او تعریف میکند. مسیو پرنی خیلی اصرار به تالیف زید و هند دارد. به من هم همیشه اصرار میکند و منتظر یک اشاره است، اما من عزم دارم که منحرف نشوم. از من قبیح است. رفقا خیال کرده بودند که بدون اطلاع من برای من لقمه بگیرند. انتظامالملک مانع شده بود و خیلی از او ممنون شدم.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، ص ۱۴۵.