خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
ساعت هشت و نيم صبح در دفترم بودم. ظهر اعضاى هيأتهاى مؤتلفه به مناسبت سالگرد چهار شهيد پرونده [ترور حسنعلي] منصور، [نخستوزير] آمدند. آقاى [حبيب الله] عسگراولادى صحبت كرد. من هم تشويقشان كردم. بسيارى از دوستان و همرزمان قبل از پيروزى انقلاب بودند.
استاندار زنجان آمد و گزارش كار داد. گويا مىخواست مطمئن شود كه برنامه تعويض نداريم. وزير راه و ترابري آمد. گزارش راهآهن و طرحهاي در دست اجرا را داد و دستوراتى گرفت.
[آقاي حبيب جوهر حيات]، وزير ارتباطات كويت آمد. در مورد وضع كويت بعد از جنگ و مسايلشان با عراق و مرزهاى با اين كشور كه اخيراً سازمان ملل به نفع كويت نظر داده و مسايل حاشيهاي صحبت كرديم.
عصر حمام گرفتم؛ آرامشبخش شد. شوراى عالى انقلاب فرهنگى جلسه داشت. بخشى از اساسنامه شوراى عالى جوانان را تصويب كرديم. بعد از جلسه با [آقاي علي اكبر ناطق نوري]، رييس مجلس دربارة مسايل مجلس و دولت صحبت كرديم. شب شوراى مركزى روحانيت مبارز در دفترم جلسه داشت. دربارة وظايف و مسئوليتهاى شورا صحبت و تصميمگيرى شد. بعد از جلسه، آقاى دكتر [حسن] روحانى، [دبيرشوراي عالي امنيت ملي]، دربارة هواپيماهاى كويتى موجود در ايران و مسايل اسراييل صحبت كرد. نزديك ساعت دوازده شب به خانه رسيدم.
سال ۱۳۷۲
در گزارشها ادامه پيشرفت شورشيان در آذربايجان و رياست مجلس براى حيدر علىاف، رقيب [ابوالفضل] ايلچىبيگ و اعلان نظر آمريكا در خصوص ترجيح رفع منع خريد سلاح براى بوسنىها مهم است.
اعضای هيأتهاى مؤتلفه به مناسبت شهادت [شهید محمد بخارایی]، ضارب [حسنعلی] منصور آمدند. برايشان صحبت كردم و تشويقشان نمودم. قبل از جلسه، سرانشان دربارة انتخابات و برنامه آينده صحبتهايى داشتند.
نمايندگان گروههايى كه در انتخابات از من پشتيبانى كرده بودند، دانشجويان، كارگران و صنوف و... آمدند. از آنها تشكر كردم و توضيحاتى برايشان دادم.
ظهر مهدى آمد و اسنادى آورد. عصر هيأت دولت جلسه داشت. دربارة پيوستن به گات [=سازمان تجارت جهانی] بحث کردیم؛ قرار شد فعلاً مسكوت باشد.
سال ۱۳۷۳
بحرانىتر شدن مسأله كُره شمالى و آمريكا، در اخبار مورد توجه است. آقاى رىشهرى آمد و گزارش حج را داد و براى آينده پرسيد و براى كارهاى آستانه [حضرت عبدالعظیم حسنی(س)] استمداد كرد. تذكراتى در مورد وضع بعثه و هزينههاى اضافى، براساس گزارش آقاى توكلى و ديگران دادم.
آقاى [محمدرضا] فاكر آمد. براى عمران نهاوند و چاپخانه جامعه مدرسين استمداد كرد.آقاى شالچيان آمد. تحصيلش تمام شده است؛ خواستار فرصت براى كار بيشتر شد. آقاى محسن رضايى، [فرمانده کل سپاه] آمد و براى مسكن افراد سپاه و وام براى كارهاى اقتصادى رزمندگان استمداد كرد. مهدى آمد و براى سفر به ليبى اجازه گرفت. ظهر فائزه و بچههايش، ناهار را با من خوردند. براى شوراى همبستگى زنان اسلامى استمداد كرد.
عصر مصاحبهاى از طريق ماهواره، با آقاى [رولان] دوما، وزيرامورخارجه سابق فرانسه در کنفرانس [مجمع جهانی اقتصاد] سویيس انجام دادم. چند سئوال دربارة سياست ايران در مورد همسايگان و كشورهاى جديدالاستقلال جدا شده از شوروى سابق و كردستان و بوسنى و الجزاير و روابط با اروپا داشت كه جواب دادم؛ براى اولين بار اينگونه كنفرانس برگزار كرديم. آقاى [محمود] واعظى، [معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه]، گزارش سفر به فرانسه را داد. دير وقت به خانه رسيدم.
سال ۱۳۷۴
در خانه بودم. ظهر بچهها جمع بودند. براي سفرم، يك كتاب دربارة آذربايجان خواندم. با محسن و مهدي دربارة كيفيت واگذاري سهم طرح انتقال آب از چهارمحال و بختياري به رفسنجان و قرارداد نيروگاه اتمي بوشهر و مسأله شكايت به دادگاه از دست طرف آلماني و طرح فولاد آلياژي يزد و مسأله گرانبودن طرح مذاكره شد.
دكتر [سیفالله] وحيد[دستجردی، رییس سازمان هلال احمر] آمد. مقداري از تحولات مثبت رفاهي زندگي جامعه بعد از انقلاب گفت و دربارة هلالاحمر گزارش و نظراتي دربارة بيمه همگاني ارایه داد و از قطع كمك به آوارگان آذربايجان خبر داد.
مقداري وقت به ديدن تصويرهاي برنامه مانور عاشورا گذشت. سپاه پاسداران، مانور صدهزار نفري جامع برگزار ميكنند. در شوراي عالی امنيت ملي، توصيه شد كه تبليغات زياد نشود كه مردم به خاطر مسایل آمريكا، برداشت خطر جنگ نكنند؛ ولي با شركت آيتالله خامنهاي، تبليغات زياد شد.
سال ۱۳۷۵
ملاقات با اعضاى هيأتهاى مؤتلفه داشتم؛ قبل از جلسه، هيأت امنا آمدند. آقاى [حبیبالله] عسكراولادى، [دبیرکل حزب مؤتلفه]، درخواستكرد مثل گذشته، همه نيروهاى انقلاب را تحت پوشش محبت داشته باشم و نگذارم مسایل ناشى از انتخابات ادامه يابد. به آنها گفتم، در انتخابات برخلاف نظر من عمل شد؛ من موافق رقابت كارگزاران و [جامعه] روحانيت [مبارز] نبودم. رهبرى و جامعه روحانيت مبارز و گروههاى همسو اين را مىخواستند. در جلسه هم آقاى عسكراولادى تشكركرد و گزارشى داد. من هم مفصلاً دربارة استحكام نهضتهاى متكى به ايمان صحبت كردم و از شهداى مؤتلفه تجليل كردم؛ با تمجيد از مؤتلفه، كمتر از سالهاى قبل.
آقاى [بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نیرو] آمد. عازم چين است. دربارة مطالب مورد نظر سفر كسب نظر كرد. جلسه شوراى عالى خليج فارس داشتيم. كميسيونها گزارش كار دادند و براى ادامه كار دستور گرفتند. من هم از عدم پيشرفت تلاشهاى همه جانبه براى تحسين روابط با كشورهاى جنوب خليج فارس و عامل عدم توفيق را خارج از اراده دولت گفتم.
عصر دكتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی و نماینده تهران] آمد. راجع به مجلس و آينده و مذاكرات پارلمان و موانع پيشرفت كار صحبت شد؛ مايل بود كه نامزد رياست مجلس شود، به ملاحظه نظر رهبرى منصرف شده است. نظر رهبرى دربارة موضوع اشميت باور آلمانى و مذاكرات را گفت. شب در دفترم ماندم.
سال ۱۳۷۶
به دفترم رفتم. گزارشها را خواندم و كارها را انجام دادم. اعضاى هيأتهاى مؤتلفه، براى سالگرد شهادت گروه بخارایى آمدند. آقاى [حبیبالله] عسگراولادى، [دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی] گزارش داد و من هم در اهميت و آثار شهادت و جانبازى آنها صحبت كردم. دربارة جواب به آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [رییسجمهور منتخب] مشورت كردند؛ از آنها دربارة برنامه و اعضاى كابينه، نظر مشورتى خواسته است؛ گفتم بدهند.
شوراى جمهورىهاى شمالى [آسیای میانه]، براي بررسى اقدامات انجام شده دربارة تصميمهاى گذشته و تصميمات جديد، جلسه داشت. عصر شوراى عالی اقتصاد، جلسه با چند مصوبه داشت. براى مراسم استقبال از آقاي نواز شريف، [نخستوزیر پاکستان] كه با خانواده به ايران آمدهاند، به سعدآباد رفتيم. پس از مراسم و مصاحبه كوتاه، جلسه مذاكرات رسمى برگزار شد. دربارة مسایل همكارى دو طرف و مسایل كشمير و افغانستان صحبت شد. سپس مذاكره خصوصى به درخواست او داشتيم. تلاش كرد كه ما را در مورد سياست حمايت از طالبان و به رسميت شناختن آنها قانع كند كه نشد و درخواست توديع ارز در بانك پاكستان را تكرار كرد.
در فاصله مذاكرات تا شام و نماز، به دفتر در حال آمادهسازيام را در كنار سعدآباد رفتم و بازديد كردم. سر ميز شام، مذاكرات زيادى داشتيم. گفت، بمب اتمىشان را آزمايش سرد كردهاند. بنا بود فردا به مشهد بروند. قرار ملاقات آیتالله خامنهاى را آنجا داشتند. چون وقت ملاقات را عصر و ديروقت گذاشتهاند، به ترديد افتادند و درخواست نمودند كه بدرقه رسمى نباشد؛ پذيرفتم. پيشنهاد سفر به شمال را دادم؛ به وقت ديگرى موكول شد. عفت هم براى همسر و فرزندان او ضيافت شام داشت. سند ترسيم خط مرزى دريایى در كشور، در حضور ما، توسط دو وزير امورخارجه امضا شد؛كار خوب و مهمى است.