خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
با حضور جمع زيادى از مسئولان، شوراى عالى خليج فارس را براى توسعه همكارى با كشورهاى جنوب خليج فارس تشكيل داديم. تصميماتى اتخاذ شد. دبيرخانهاى براى شورا به رهبرى وزير امور خارجه، براى پيگيرى تصميمها و رفع موانع كار تشكيل داديم.
آقايان [حميد] ميرزاده، [معاون اجرايي رييسجمهور]، محسن رضايى، [فرمانده كل سپاه پاسداران]، [علي] شمخانى، [فرمانده نيروي دريايي] و [غلامرضا] فروزش، [وزير جهاد سازندگي] آمدند. طرحهايى براى تشكيل شركتها و مؤسسات اقتصادى براى كمك به افراد حزباللهى و ايثارگران در امور تجارى و صنعتى ارايه دادند. دستورات پشتيبانى را صادر كردم.
شوراى عالى ادارى جلسه داشت. در مورد اصلاحات در سازمان جهاد سازندگي تصميمگيري شد. عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم. در اين جلسه، بنا به درخواست صد و چهل نفر از نمايندگان مجلس، اسم «كرمانشاه» را برگردانديم .
تا ساعت نُه شب كارها را انجام دادم. از ليبى، سفيرمان خواست كه فوراً مقدارى كابل تحويل ليبى بدهيم كه بعداً پولآن را بپردازند.
سال ۱۳۷۲
در منزل بودم. وقتم با مطالعه گزارشها و استماع عزادارىهاى صداوسيما و زيارت عاشورا و پيادهروى در حياط گذشت. ظهر از غذاهاى نذرى عاشورا كه برايمان آورده بودند، خوردم.
عصر مهدى از درخت حياط منزل، مقدارى توت چيد. شب بچهها براى شركت در مراسم عزادارى آيتالله خامنهاى به حسينيه امام خمينى رفتند و من تنها شام خوردم. از تيمسار [منصور] ستارى، فرمانده نهاجا، تلفنى درخصوص انفجار ديروز پرسيدم. گفت مقدارى مواد منفجره كه براى كارهاى مهندسى ذخيره شده بود، در اثر گرما و حرارت آتش گرفته است و تلفاتى نداشتهاند. خبر داد كه هواپيماى كوچك فايبرگلاس كه اخيراً طراحى و ساخته شده، چند پرواز آزمايشى انجام داده است.
سال ۱۳۷۳
در منزل بودم. كار زيادى جمع شده بود كه تمام وقتم را گرفت. ظهر و شب بستگان میهمانمان بودند. دكتر [سیدمحمود] طباطبايى، رييس دانشگاه علوم پزشكى شهيد بهشتى آمد. از موفقيتهايش گفت و از دكتر مهدوى، به عنوان محرك افراد مزاحم شكايت داشت.
تلفنى با آیتالله خامنهاى دربارة مسأله متهم آلمانى عفو شده صحبت كرديم كه بالاخره علیرغم عدم هماهنگى وزارت اطلاعات و دادستانى انقلاب، مسأله حل شد. چند روزى است که هوا معتدل شده است.
سال ۱۳۷۴
آقاي [رضا] امراللهي، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد. در مورد نحوه قرارداد با روسيه بر سر نيروگاه بوشهر مذاكره شد. تأكيد كردم، فاينانس باشدكه اگر ناتمام ماند، مثل مورد آلمان نشود.
آقاي [محمدرضا] نعمتزاده، [وزیر صنایع] آمد. براي ارز صنعت استمداد كرد و گزارشي از عملكرد صنعت در برنامه اول داد. آقاي [عباس]آخوندي، [وزیر مسکن و شهرسازی] آمد و براي حركت وسيعتر در ساخت مسكن، مذاكره و تصميمگيري شد؛ به نحوي كه تمامي نياز جامعه را ظرف دو يا سه سال بسازيم. با توجه به وجود زمين، آب ، برق، مصالح ساختماني، نيروي انساني و نقدينگي فراوان در جامعه كه بايد جمع شود و میزان اشتغالزايي آن، باید انجام شود. گزارشي از بررسي حل مشكل شهركهاي خودروي اطراف تهران داد كه پسنديدم.
آقاي [حسن] حبيبي آمد. دربارة مسایل جاري، منجمله شوراي نگهبان و حقوقدانان كه بايد جديداً انتخاب شوند و هزينهها و تأكيد بر فعالكردن برنامه اشتغال ويژه كه ايشان مسئول كميسيون جديد شد، صحبت کردیم.
عصر در جلسه شوراي عالي امنيت ملی، دربارة اصلاح آیيننامه همكاري بسيج و نيرويانتظامي براي حفظ امنيت و نحوة پخش خبر آزمايش موشكهای اسكاد سی و اسكاد بی- ساخت داخل- تصميمگيري شد.
شب جلسه سران سه قوه در دفتر آقاي [محمد]يزدي، [رییس قوه قضاییه] بود. دربارة دبيركل جامعه روحانيتمبارز صحبت شد؛ بر فرض قطعيشدن استعفاي آقاي [محمدرضا] مهدويكني كه فعلاً براي كسالت قلبي در لندن است و گفتهاند كه بايد مجدداً عمل شود، ولي ريسك دارد و مردد است. از افراط [وزارت] اطلاعات و دادگاه ويژه [روحانیت] در كنترل مردم و به خصوص از مسأله آقاي [محمدرضا]عباسيفر، اظهار شكايت داشتند و توقع دارند كه من كنترلكنم. نمونههايي از تندرويها را آوردهاند. دربارة نحوه همكاري با جامعه مدرسين[حوزه علمیه قم] در امر انتخابات صحبت شد. آقاي يزدي در مورد حقوقدانان جديد شوراي نگهبان مشورت كرد. بعد از ساعت دوازده شب، در دفترم خوابيدم.
سال ۱۳۷۵
آقاى مهندس [سیدمحمد] غرضى، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن] آمد. از تبعيضهايى كه در برخوردها در جريان انتخابات و پس از آن مشاهده كرده است، اظهارنگرانىكرد. ستاد [پشتیبانی برنامه] تنظيم بازار، جلسه با چند مصوبه و گزارش داشت. قرار شد، قيمت مس آزاد و در حدود بازار باشد.
عصر شركتكنندگان در همايش جوانان آمدند. آقاى [مرتضی] ميرباقري، [مشاور رییسجمهور و دبیر شورایعالی جوانان] گزارش داد و من هم دربارة ظرافتهاى تربيت جوانان صحبت كردم. آقاى [سیدحسین] موسويان، [سفیر ایران در آلمان] آمد. در مورد نحوة مبادله اسراى لبنانى و اسرایيلى و جنازههاى دو طرف صحبت شد. آقاى فلاحيان، [وزیر اطلاعات] آمد. گزارش سفر به تركمنستان را داد و بر ادامه برنامه تحويل آرد در مقابل پنبه تأكيد داشت.
شب به خانه آمدم. فاطى براى پذيرايى آمده بود. در گزارشها، مسایل مربوط به انفجار در پايگاه نظامى آمريكا در عربستان، ائتلاف دو حزب رفاه و راه راست در تركيه كه بيشترين تضاد را داشتهاند و پيروزى آلمان در فوتبال جام ملتهاى اروپا، مورد توجه است.
سال ۱۳۷۶
مدیران ارشد وزارت نیرو آمدند. آقاى زنگنه [وزیر نیرو]، گزارش پیشرفتهاى دو بخـش سدسازى و توسعه صنایع برق و فاضلاب را داد که خیلى چشمگیر و افتخارآمیز است. مـن هم همین جهت صحبت کردم. لوح سپاس، همراه با گزارش پیشرفت هاى هـشت سـال سازندگى را به من هدیه کردند.
اخــوى محمــد، [معــاون اجرایــی ریــیس جمهــور ] آمــد. از کمبــود اعتبــارات نهــاد [ریاست جمهوری]، براى جواب تقاضاهاى موجـود گفـت و دربـاره کابینـه مـشورت کـرد .
آقاى [محمدعلی] کى نژاد، براى دستور شوراى عالى انقـلاب فرهنگـى آمـد و درخواسـت ترمیم حقوق نمود. دکتر ولایتى آمد. گزارش سفر به روسیه را تکمیل کرد و گفت رهبرى به او گفتهاند که در کابینه خواهد ماند.
آقاى [عبدالعزیز] الخویطر، مشاور وزیر دولت عربستان آمد. دو نامه از آقاى ملـک فهـد ،
[پادشاه] و امیر عبداالله، [ولیعهد عربستان سعودی ] آورد. آقاى فهـد ضـمن تـشکر از دعـوت ایشان به کنفرانس سران اسلامى و تأکید بر اهمیت همکـاري هـاى مـسلمین در ایـن مقطـع، نوشته بود که ولیعهد شرکت مى کند. امیر عبداالله هم با یادآورى کسالت ملک فهـد، نوشـته بود که خودش شرکت مى کند. در مذاکرات بر اهمیت همکارى ایران و عربستان بـا توجـه مـصوبات کنگــره آمریکـا در مــورد بیــت المقـدس و اهانــت صهیونیــستهـا بــه حــضرت پیغمبر (ص) و جنگ طلبى [بنیامین] نتانیاهو، [نخست وزیر اسراییل] تأکیدکردیم.
عصر شوراى عالى ادارى جلسه داشت. بحث وظـایف و اختیـارات اسـتانداران را داشـتیم
که به خواست وزارت کشور ناتمام مانـد. سـاعت شـش و نـیم، بـراى شـرکت در همـایش صنعتگران که به منظور سپاس از خدمات مـن بـه صـنعت تـشکیل شـده بـود ، بـه ورزشـگاه آزادى رفتیم؛ خیلى باشکوه بود . در مسیر ، سـران هـشت بخـش صـنعتى ، جداگانـه اسـتقبال کردند. سپس از نمایشگاه تندیس ها و لوح هـاى سـپاس کـه واحـدهاى صـنعتى بـه نـام مـن ساخته و تهیه کرده بودند. بازدید کردم، خیلى هنرمندانه و زیبا تهیه شده و خیلى زیاد است .
سپس در سالن هزار نفرى 12 به . اجلاس رفـتم اسـتقبال پرشـورى کردنـد . آقـاى خلیلـى، پیشکسوت صنعت ، به نمایندگى از صنعتگران و آقـاى نعمـت زاده وزیـر [صـنایع ،] صـحبت کردند و گزارش دادند . سپس از وضع تیره قبل از انقلاب و وضـع عـالى بعـد از سـازندگى نمایش خوبى دادند . پس از آن، سمفونى جالبى در همین مـضمون هـا اجـرا شـد، بـه اضـافه سرود جالبى. آقـاى نـاطق نـوري، [ رئیس مجلـس ] و سـپس مـن صـحبت کـردم ؛ در مـورد پیشرفت صنایع و آینده تهران. عفت و فاطى و مهدى و محسن هم بودند . به خانه آمدم.
در مسیر رفت ، آقاى ترکان، [وزیر راه و ترابري ] و در مسیر خانـه ، آقـاى غرضـى ، [وزیـر پست و تلگراف و تلفن ] به ماشین آمدند . آقـاى ترکـان ، بـراى اجـراى بزرگـراه هـا کمـک گرفت و آقاي غرضى، اجازه گرفت که براى وارد شدن گوشى تلفن هاى سیار توسط خود مشترکین و ارزان کردن تلفن سیار موافقت شود . شـب عفـت اطـلاع داد کـه فـاطى پـس از مراسـم دچـار درد، شـدید پهلـو شـده اسـت و بـه بیمارسـتان بردنـد . در گـزارشهـا مـسأله هنگکنگ همچنان مورد توجه است .
وقتی جلد سوم کتاب شصت سال صبوری و شکوری را به ارشاد دادیم. ارشاد آن را به دفتر نشر آثار امام ارجاع داد. بعدا متوجه شدیم که بررس کتاب از جانب دفتر نشر آقای محتشمیپور بوده، و سه سال طول کشید تا ما مجوز گرفتیم، چون نوشتند ۱۱۳ صفحه کتاب حذف شود! ناجوانمردی بود. دکتر یزدی هم میگفت: «ولشان کن نمیخواهم چاپ شود.» مثلا محتشمیپور ایراد گرفته بود که «نقش آقای طالقانی در شورای انقلاب زیادی دیده شده، حذف شود.» خوب به نظر شما یزدی زیادی دید، شما یک کتاب بنویس نظر خودت را بنویس یا نقد بنویس. یا نوشته «فلان دیدار در لبنان حذف شود.»، چون خودش در آنجا شاهد نبوده. یا «نقش روحانیون در نوفللوشاتو کم دیده شده است»!