خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
رؤساى قضايي و دادگسترى استان كرمان آمدند. گزارش كار و اقدامات براى تأمين نيازهاى انسانى و ساختمانى را دادند. گفتند پروندههاى مختومه سال 1370 بيش از پروندههاى ورودى است. براى تهيه ساختمانهاى جديد كمك خواستند. بعضىهايشان پيشنهاد عدم سختگيرى در مورد معتادان مواد مخدر و كاهش جمعيت كيفري زندانيان را داشتند؛ قابل توجه است.
دكتر هاشمى[گلپايگاني]، براى دستور شورايعالى انقلاب فرهنگى آمد. هيأت امناى شهرك مهديه قم آمدند. براى طلاب متأهل خانه تهيه مىكنند. به آنها قول كمك دادم.
[سرهنگ سليمان]، فرستاده ويژه رييسجمهور سودان آمد و نامه او را آورد. با تشريح وضع بد سودان، خواستار تحويل نفت نسيه شد. گفتم بنا شده نفت را ليبى بدهد و ما كمكهاى ديگر را بنماييم. قرار شد كسى را به ليبى بفرستيم.
عصر به جلسه هيأت دولت نرفتم. كارها را انجام دادم. در اخبار اعلان موافقت مشروط عراق براى بازرسى مأموران سازمان ملل از وزارت كشاورزى آمده است كه اگر درست باشد، خطر وقوع جنگ جديد كم مىشود؛ گرچه آمريكا دنبال بهانه است.
سال ۱۳۷۲
وزير امورخارجه سريلانكا با نامه رييسجمهورش آمد. يادش رفته بود نامه را از اقامتگاه بياورد. آخر ملاقات، نامه رسيد. مذاكرات تشريفاتى بود.آقاى [حسن] غفورى[فرد] آمد. توصيه وزارت آقاى دكتر مرندى را داشت و كمك خواست براى كارهاى خير و طرح فرزندش كه در هند رشته پزشكى خوانده است.
آقاى [احمد] زمانيان، [نماینده نهاوند] آمد. گزارشى از مذاكرات طيف راست در مجلس دربارة كابينه داد و به عنوان گروه مستقل انتقاد داشت. گفت با آنها دربارة زيادهخواهىشان محاجه كرده است. خواهان آوردن آقای [غلامعلی] شهركى در كابينه شد.
گروه نمايندگان چپ مجلس آمدند؛ حدود شصت نفر بودند. آقاى [حسین] هاشميان به نمايندگى آنها حرف زد. اظهار حمايت از تصميمات من نمودند؛ به اميد اينكه افرادشان كمتر حذف شوند و روى آقاى [مصطفی] معين و آقاى [عبدالله] نورى تأكيد داشتند. گفتم در حال بررسى هستيم و هنوز تصميم نهايى اتخاذ نشده است. آماده بررسى پيشنهاداتم.
آقايان [محمدعلی] موحدى كرمانى، [حبیب الله] عسكراولادى، [اکبر] پرورش، [مرتضی] نبوى و [محمدرضا] باهنر آمدند. درخواستهايشان براى حذف و جايگزينى در كابينه در جهت تقويت خط راست را گفتند؛ جوابهايم كلى بود. قول مشخص ندادم. ولي اميدوار رفتند. اعضای كميسيون برنامه و بودجه مجلس آمدند و خواستار مشاركت بيشتر در مقدمات بررسى و تدوين برنامه شدند.
عصر آقاى [محمد] محمدى گيلانى آمد. براى وزارت بهداشت، دكتر [شهابالدین] صدر را معرفی کرد و از تعويض ماشين حفاظتى خودش گفت. آقاى نظرى از علماى سارى و همراهان آمدند. كلياتى در جهت تقويت كابينه و عدم توجه به افراطىها گفتند.
آقاى [محمود] واعظى، [معاون وزیر امور خارجه] آمد. متن جواب پيام آمريكا از طريق سفارت سوييس را آورد و نظر خواست. دكتر عادلى، [رییسکل بانک مرکزی] آمد و توضيحاتي دربارة وضع ارز و تعهدات داد. همچنين دكتر روحانى آمد. دربارة كابينه مذاكره كرديم.
شب به خانه آمدم. تنها هستم. مهدى و ياسر در سفرند. محسن ظهر با من ناهار خورد. گفت که با عفت تلفنى صحبت كرده است.
سال ۱۳۷۳
مسأله انفجار مركز صهيونيستى در آرژانتين، هنوز مورد توجه است و صهيونيستها ايران را متهم مىكنند. تا ساعت ده و نیم كارها را انجام دادم. [آقای محمدمهدی پورمحمدی]، سفير جديدمان در دانمارك براى خداحافظى و نظرخواهى آمد.
براى شركت در جلسه ملاقات آقاى دميرل با آیتالله خامنهاى، به دفتر رهبرى رفتم. قبل از جلسه، نتايج مذاكرات را بررسى كرديم و دربارة رياست قوه قضاييه و بنياد مستضعفان صحبت كرديم. جلسه مذاكرات، خوب برگزار شد.
به دفترم برگشتم. مديران سازمان خبرگزارى جمهورى اسلامى، [ایرنا] آمدند. آقاى [فریدون] وردىنژاد گزارش داد و من صحبت تشويقآميز كردم و تذكراتى در مورد جهتگيرى خبرها و مقابله با توطئههاى خبرى دادم. عكس دستهجمعى با من برداشتند.
عصر براى دور دوم مذاكرات با هیأت ترکیه به سعدآباد رفتم. قبل از جلسه رسمى، نتايج مذاكرات را بررسى كرديم. در مورد پرداخت معوقهها، حمل و نقل دريايي و انتقال بارهاى ايران از بنادر تركيه، كار ناتمام مانده كه قرار شد، دو ماه ديگر تكميل شود. در جلسه رسمى، مذاكرات بيشتر بر محور حُسن انجام مذاكرات بود.
پس از مذاكرات، همانجا ماندم. مقدارى در باغ سعدآباد قدم زديم. با اخوى محمد و حسين[مرعشی]، دربارة مسايل جارى صحبت كرديم. محمد به تازگى از نوق آمده، از سلامتى والده گفت. بعد از نماز، براى صرف شام خصوصى با آقاى دميرل، به اقامتگاه رفتيم. آنها هم در اين فاصله به رزيدانس خودشان رفته بودند.
كنار استخر، با حضور يك مترجم ايرانى و اخوى محمد، ساعتى مذاكرات خصوصى با آقاى دميرل داشتيم. جو دوستانه بود. تحتتأثير كارخانه مهماتسازى ما قرار گرفته است. مقدارى دربارة پيشرفت صنايع ايران و صنايع نظامى گفتم؛ اين موفقيتها را نمىدانست. دربارة آينده عراق و كُردها، مفصلاً صحبت كرديم. تأكيد داشت كه روابط را با آمريكا اصلاح كند. مشكل حل مسأله عراق را تا حدودى نگرانی از نفوذ آينده ايران مىدانست. گفتم به حُسننيت آمريكا اعتماد نداريم. ديروقت به خانه رسيدم.
سال ۱۳۷۴
خبر سقوط شهر ژپا در بوسني و هرزگوین به دست صربها، خيلي غمانگيز و با توجه به منطقه امن اعلام شدن توسط سازمان ملل، باعث تعجب است. [آقای غلامرضا آقازاده]، وزير نفت آمد. گزارش مذاكرات همكاريهاي نفتي با روسيه را داد كه خوب پيشرفت كرده و روسها خيلي اشتياق نشان ميدهند. همچنین پيشنهاد شركتهاي نفتي آمريكايي براي استفاده از موقعيت ايران، براي به مصرفرساندن نفت استحصاليشان از قزاقستان که فعلاً از طريق روسيه به بازار مصرف ميرسانند. نميدانيم به چه قيمت كه به ما پيشنهاد چهار دلار در هر بشكه ميدهند كه براي ما هم خيلي پُرمنفعت با چند شيوه است. گفتم مذاكرات را ادامه دهند. با نامه رسمي اجازه از دولت آمريكا آمدهاند. [آقای مرتضی محمدخان]، وزير اقتصاد، خبر توافق با روسيه براي تقسيط بدهيهاي معوقه را داد.
آقاي ميرزاده، [معاون اجرایی رییسجمهور] آمد. گزارش بازسازي را داد و نيز طرح عمراني سيهزار هكتار از اراضي شرق جازموريان در كهنوج، براي اسكان عشاير و اشراري كه اخيراً تسليم شدهاند و اسلحه خودشان را تحويل دادهاند. من هم پانصد ميليون تومان از طرح معافيت كمك كردم. راجع به سازمان برنامه و بودجه صحبت كرديم.
آقاي [علیاصغر] مرواريد آمد و براي فروش كتاب به حوزه علميه قم با سوبسيد [=یارانه] دولت استمداد كرد و از وزارت ارشاد، به خاطر برخورد در نمايشگاه با غرفه كتاب او، گله داشت. پيشنهاد مديريت يك حركت فرهنگي، سياسي و بينالملي اسلامي، بعد از دوره رياست جمهوريم را داد. اظهار آمادگي براي همكاري كرد و از محسن به خاطر كمكهايش، متشكر بود.
اولين جلسه شوراي عالي صادرات را داشتيم، با چند مصوبه و گزارش دادند؛ عليرغم تصميمات جديد ارزي، باز هم صادرات نسبت به سال گذشته رشد داشته است.
عصر [آقای شیخ حمد بنجاسم بنجابرآلثانی]، وزير امورخارجه قطر آمد و گزارش كيفيت عزل امير سابق را داد. گفت به خاطر بهانهگيريهاي او، اداره كشور مشكل شده بود. خود او به آمريكا رفته و آنها را قانع كرده و سپس امير را عزل كردهاند و از آمريكا خواستهاند كه به عربستان اخطار كند که دخالت نكنند. ملك فهد، [پادشاه عربستان سعودی]، از اين اقدام گله كرده است. قول داد كه همكاري با ايران را توسعه بدهد و خواستار ميانجيگري بين ما و امارات شد.
در جلسه هیأتدولت، احداث آزادراه تهران- شمال را تصويبكرديم. شب در [پادگان] قصر فيروزه، در مراسم عزاداري [دهه آخر ماه صفر] سپاه، سخنراني مبسوطي كردم. عفت به مشهد رفت.
سال ۱۳۷۵
لايحه تشديد فشار اقتصادى بر جمهورى اسلامى ايران، در مجلس نمايندگان آمريكا تصويب شده و [آقای بیل کلینتون]، ریيسجمهور هم گفته تأييد خواهد كرد، ولى اتحاديه اروپا رسماً مخالفت كرده و گفته اگر عليه شركتهاى اروپايى كه با ايران در مورد نفت همكارى دارند، اقدامى شود، مقابله به مثل خواهد شد؛ البته اين مخالفت به خاطر ما نيست، بلكه براى مقابله با تحميلهاى آمريكا نسبت به خودشان است.
اعضاى ستاد [برگزاری] نماز جمعه تهران و كاركنان آمدند. آقاى [جواد] مقصودى گزارش داد و من هم صحبت تشويقآميز نمودم. خواستار شركت در ساخت مصلاى تهران و كمك براى چاپ خطبهها شدند. آقاى [محمد] محمدى گيلانى، [رییس دیوان عالی کشور] و [معاونش] آقاى [حسینعلی] نيرى آمدند. براى كاركنان ديوان عالى كشور كمك گرفتند. آقاى [حسین] محلوجى، [وزیر معادن و فلزات] آمد. ضمن گزارش كارها از وزارت اطلاعات و دستگاه قضايى، به خاطر آزار مديرانش و نيز از بانكها گله داشت.
عصر كارها را تمام كردم. با محسن، [رییس دفتر رییسجمهور]، دربارة برنامة آمدن آقاى [نجمالدین] اربكان، نخستوزير تركيه و سفرم به چهارمحال و بختيارى صحبت كرديم. استخر رفتم. به خانه آمدم. در خانه مقدارى از متون ادبيات درسى زمان طلبگى را براى يادآورى منطق و نحو مطالعه كردم. تعدادى از نامههاى جالب دانشآموزان همدان [خطاب به رییسجمهور] را خواندم.
سال ۱۳۷۶
از منزل به محل تالارى رفتم که براى اجلاس سران سازمان کنفـرانس اسـلامى مـی سـازند. محسن، [رییسدفتر رییس جمهور] هم بود. آقاى آخونـدى، [وزیـر مـسکن و شهرسـازی] و همکارانش توضیحات دادند؛ ساختمان باشکوه، فاخر و پرخرجـى اسـت. مجمـع تـشخیص مصلحت نظام جلسه داشت. مقدارى درباره سیاستهاى کلى بحث داشتیم. عصر براى افتتاح پالایـشگاه بنـدرعباس و اسـکله معـادن و فلـزات، بـه بنـدرعباس پـرواز کردیم. [آقایان غلامرضا آقازاده، غلامرضـا فـروزش، حـسین محلـوجی و علـی فلاحیـان]، وزراى نفــت، جهاد ســازندگی، معــادن و فلــزات و اطلاعــات و محــسن، [ریــیس دفتــر رییسجمهور]، و مهدى [مدیرعامل شرکت تأسیسات دریایی ] و [حمیـد ] میـرزاده، [ریـیس سازمان برنامه و بودجه] همراه بودند.
از فرودگاه با ماشین به پالایشگاه رفتـیم از قـسمت هـاى مختلـف بازدیـد کردیم؛ خیلـى عظیم و وسیع است. یک واحد از دو واحد آن راه افتاده. ظرفیت اسمى آن 232 هزار بشکه است. بعد از نماز مغرب، همراه با سرود خوداتکایی از لـوح پـرده بـردارى شـد. سـپس در مراسم، گزارش وزیر نفـت ، تـصنیف [ عبدالحـسین ] مختابـاد، اعطـاى نـشان [سـازندگی ] بـه مهندس [حبیب] امینفر، [معاون مهندسی و طرح هـای وزارت نفـت] و سـپس صـحبت مـن بود.
تمامى مراسم ، مستقیم از صداوسیما پخش مى شد. با هزینه یک و نـیم میلیـارد دلار قدرت 160 میلیارد تومان ساخته شده و گفتند 950 میلیون دلار، به خاطر سـاخت و نـصب داخلـى، صرفه جویى ارزی شده است.
بعد از شام خوابیدم. هوا گرم بود، زیر کولر گازى خوابیدم که باعث سـرماخوردگى شـد. و صداى کولر اذیت مى کرد. در جریان بازدید، با مشاهده عظمت پالایشگاه و بـا توجـه بـه تهدیدهایى که گاه گاهى از سوى آمریکا داریم، کمى احساس نگرانىکردم، از اینکـه اگـر روزى آسیب بزنند ! چون با این فکر خوابیدم ، شب خواب بمباران مىدیـدم و شاید تحـت تأثیر صداى کولر بود که بیشباهت به صداى هواپیما نبود.