خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
آقاى [علي] يونسى، دادستان تهران آمد. گزارش اقداماتاش در گرفتن ارزهاى تعهد شده از طرف بخش خصوصى و جمع كردن آلونكنشينها را داد و از احتمال بىانضباطى حزباللهىها و بسيجىها در اثر جو موجود اظهار نگرانى كرد.
آقاى [سيدجلال الدين] فقيه ايمانى از اصفهان آمد. خواست با گرانى و مفاسد اخلاقى و همچنين رشوهخواهى بيشتر مبارزه شود. [آقاي غلامرضا آقازاده]، وزير نفت آمد. گزارش بالارفتن توليد نفت و ذخيره فرآوردهها و پيشرفت طرحها را داد و براى انعقاد قرارداد استخراج گازهاى پارس جنوبى اجازه گرفت. تأكيد كردم كه بايد كار سرعت بگيرد تا عقبماندگي از قطر بهخاطر جنگ، جبران شود و بلكه جلو بيفتيم.
دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس قم آمدند. آقايان دكتر [علي] احمدى و [مهدي] قاضى توضيح دادند و من با صحبت طولانى تشويقشان كردم.
سال ۱۳۷۲
در گزارشها تهاجمات هوايى، دريايى و توپخانهاى اسراييل به لبنان و موشك پرانى حزب الله لبنان به شمال اسراييل، نمايش عجيبى از ضعف اعراب و مسلمين و گستاخى اسراييل و بى تفاوتى جنايتآميز استكبار و مجامع بينالمللى جلب توجه ميكند.
در خانه بودم. باران خوب ديشب، هواى امروز را خيلى لطيف كرد. ساعت چهارصبح با صداى باران بيدار شدم. با عفت صحبت كردم و تأكيد نمودم كه تا دوشنبه بيايد كه در مراسم تنفيذ حكم رياست جمهورى باشد.
ظهر با ياسر نهار خورديم. عصر محسن و مهدى هم كه از سفر برگشتهاند، آمدند. پاسداران، مغزگردوى تازه برايمان تهيه كردند.
سال ۱۳۷۳
بيانيه شوراى امنيت، ملايمتر از آنچه قبلاً تهيه شده بود، منتشر شد؛ بدون اينكه اسمى از ايران و اسراييل ببرد. كمكم آمريكا و آرژانتين هم اعتراف مىكنند كه سندى براى متهم كردن ايران ندارند و براساس حدس و گمان گفتهاند. در اين میان، ونزوئلا در سوءاستفاده از يك ايرانی براى متهم كردن ايران، زمينهسازى كرده است. تا عصر در لتيان ماندم و بيشتر وقت به مطالعه گزارشها و استراحت گذشت.
مقدارى با محسن دربارة سياستهاى تند و افراطى و جو شعاري كشور صحبت كرديم. محسن اين گونه امور را به ضرر انقلاب مىداند. شب به خانه آمديم. خاطرات دو روز را نوشتم. هواى تهران امروز به 42 درجه رسيده كه گويا در پنج سال اخير بىسابقه است.
سال ۱۳۷۴
آقاي دكتر حبيبي، [معاون اول رییسجمهور] آمد. در مورد طرحهاي اشتغالزا و نيز مسایل سخنگويي دولت و سياست همكاري و هماهنگي اُرگانها صحبت شد. آقاي كمال خرازي، [نماینده دایم ایران در سازمان ملل] آمد. گزارش اقدامات براي تضعيف تحريم آمريكا را داد.
[آقای ادریس جطو]، وزير بازرگاني و صنایع مغرب آمد. در مورد توسعه همكاريها صحبت شد. آقاي [عبدالحسین] وهاجي، [رییسکل گمرک] آمد و گزارش گمرکات را داد. دو سه ماه اول سال 1374، تعداد 110 هزار نفر از مرزهاي تركمنستان، آذربايجان و ارمنستان ورودي داشتهايم. براي تقويت گمرك استمداد كرد. عصر در جلسه هیأت دولت، بحث پيوستن به گات مطرح بود. قرار شد براي بررسي بيشتر به كميسيون برود.
شب آیتالله خامنهاي میهمان من بودند. دربارة مسایل بوسني، آذربايجان، گات، خريد سامانه اس-300 از روسيه و سفر ايشان به مشهد صحبت شد. شب را در دفترم ماندم.
سال ۱۳۷۵
تا ساعت ده و نیم صبح كارها را انجام دادم. چند نفر از نمايندگان مجلس آمدند. آقاى [محمدرضا] راهچمنى، نماينده سبزوار، براى مشكل اشتغال اين شهر بزرگ كويرى، با ايجاد صنايع استمداد كرد و درباره ریيسجمهور آينده و نگرانى از باندىشدن آن گفت.
[آقای غلامرضا حیدری دارانی]، نماينده فريدونشهر آمد. براى عمران منطقه استمداد كرد و از معدن و ورود صنعت به آنجا گفت. [آقای غلامرضا عبدالوند]، نماينده درود و ازنا آمد. او هم براى توسعه منطقه استمداد كرد و از رفتن كارخانه لولهسازى بدون درز به اسفراين با داشتن امتياز در ازنا انتقاد داشت.
[آقای سید محمود علوی]، نماينده لامرد با فرماندار و ریيس جهاد [سازندگی] آمدند. براى توسعه استمداد داشتند و از سفر من به لامرد تشكر کردند. آقاى طه هاشمى، نماينده قم آمد. از وفاداريش گفت و از نصيحت به آقاى ناطق [نوری، رییس مجلس]، در احتراز از باندگرايي و تشكيل گروه مستقل در مجلس و گله از تعيين آقاى [سیدهاشم بنی]هاشمى به عنوان استاندار قم و براى جواب مراجعان نيازمند استمداد كرد.
خانم ملوك بهشتى، [دختر شهید بهشتی]، به همراه ریيس ادارهاش، آقاى دكتر عرب آمد. گزارش از كارهاى مهم مركز مدارك علمى دادند و نمونههايى از كارها را آوردند؛ جالب است. براى توسعه كار استمدادكردند. عصر شوراى اقتصاد جلسه داشت. سياستهاى تدوين بودجه سال 1376 و جدول درآمد را تصويب كرديم. شب به خانه آمدم. فائزه و بچهها براى پذيرايى آمدند.
سال ۱۳۷۶
ساعت هفتونیم صبح، براى برنامه « یـک روز بـا رییسجمهـور» و بازدیـد بـه صداوسـیما رفتیم. با برنامه جالب گروه سرود و سمفونی استقبال کردند. از نمایشگاه قسمتى از کارهاى جارى بازدید کردم. آقاى [احمد] پورنجاتی، [معاون سیما] توضیح داد. تمامى برنامه مستقیم پخش مى شد و خیلى هنرمندانه و حرفه اى تنظیم شده بود. هم براى تجلیل از من و هم براى تقویت صداوسیما که در انتخابات اخیر به خاطر بد تبلیغ کردن آسیب دیده است.
در برنامه سیر و سفر، با آقای [اقبال] واحـدى، مجـرى برنامـه، در جلفـا صـحبت کـردم. مردم جلفا هم جمـع بودنـد. مجـرى برنامـه خـانواده هـم کـه یـک خـانم زبردسـتى اسـت، مصاحبهاى کرد و از همسرم عفت تجلیل نمود. خاطره اولین دوران سربازى در زمان شاه را گفتم؛ آن هم جالب شد.
از تعدادى از استودیوهاى صدا که برنامههاى گوناگون اجرا مىکردنـد، در حـال اجـراى برنامه بازدید کردم و با آنها صحبت نمودم. گروه کودك و کوچولوها، برنامه تجلیل جالبى با سرود و دکلمه و سئوال و جواب اجرا کردندکه گفتم هدیه بدهند.
در برنامه چند شـبکه تلویزیـونى و رادیـویی مـصاحبه شـد و آقـاى [داریـوش ] کـاردان، هنرمند بسیار جالب که به چندین لهجه و زبان، مثل خود مردم صحبت مىکنند، برنامه اجرا کرد، با مضمون اینکه من دائماً مشغول بازدید از نقاط مختلـف کـشور و افتتـاح طـرح هـاى بزرگ و سازندگى هستم. از ایستگاه اینترنت بازدید کردم که هم مىگیرند و هم مىدهند که جالب و مهم است. از بخش برون مرزى دیدن کردیم که به 27 زبان برنامه پخش مىکنـد و براى هر زبان، جمعى از افراد اصلى همـان زبـان را اسـتخدام کـرده انـد. چنـد ایـستگاه کـار جدید افتتاح شد.
در سالن همایش ها سه سرود که درباره من و سـازندگى سـاخته بودنـد، بـا گـروه کٌـر و سمفونى خودشان اجرا کردند. اشعار آقاى [علی] معلم سروده و جالب بود. آقاى [علـی ] لاریجانى، [رییس سازمان صداوسیما ] هم گزارش داد و هم تمجیـد نمـود و لـوح سـپاس قالى تقدیم کرد. مـن هـم صـحبت طـولانى کـردم؛ هـم دربـاره سـاز ندگى و هـم خـدمات صداوسیما که پخش شد.
از نمایشگاه تولیدات صنعتى مربوط به صداوسیما بازدید کردم. از بخش سیاسى و مرکـز خبر بازدید نمودم. سپس در اخبار ساعت 14 تلویزیون ، هنگـام پخش خبـر حـضور یـافتم .
مصاحبه کوتاهى انجام شد؛ روى هم رفته برنامه جالب و مفیدى بود.
ساعت سه ونیم بعد از ظهر.به دفترم رفتم. پس از کمى استراحت بـه جلـسه هیـأت دولـت رفتم. دکتر [حسن] حبیبى [معاون اول رییس جمهور]، متنى در تشکر از من قرائت کرد. من هم در قدردانى از خدمات و همکـارى اعـضاى دولـت صـحبت کـردم .
مصوبات زیادی داشتیم، براى اینکه در ایام فترت انتقالى مشکلى بـراى کـشور پـیش نیایـد. آخـرین جلـسه هیأت دولت بود. عکس دسته جمعى و یادگارى برداشتیم. پیش از ختم جلسه دولت، به دفترم برگشتم. با آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [ریـیس جمهـور منتخب] ملاقات داشتم. درباره اعضاى کابینه اش توضـیحى داد ؛ بـه جـز وزارت اطلاعـات، مشکلى ندارد دو سه مورد هنوز بین دو سه نفر مردد است روى هم رفته کابینه چپ است که بیشتر آنها از چپهاى معتدلاند.
براى وزارت اطلاعات ، افراد زیـادى را بـراى رهبـرى مطـرح کـرده ، ایـشان نپذیرفتـه اند. احتمال مى دهد که رهبرى نظرشان به افراد خاصى از [مدرسه] حقانی باشـد که بنا ندارد بپذیرد و ممکن است به سرپرستى بیانجامد . مشکل با [پرونـده قـضایی ] شـهردارى تهـران و مراجعت سفراى خارجى هم مواجه است که از من توقع کمک دارد.
دکتر حبیبى براى دستور مجمع تـشخیص مـصلحت نظـام آمـد و دربـار ة پـذیرفتن سـمت معاونت اول آقاى خاتمى مشورت کرد که موافقت کردم ، ولى هنوز مردد اسـت . شـب بـه خانه آمدم . آقاى خاتمى و آقاى [محمود] واعظى، تلفنـى خواسـتند کـه بـراى حـل مـشکل سفراى اروپایى کمک کنم . آخرین پیشنهاد اروپاییها این است که سفیر جدید اسپانیا که هنوز استوارنامه اش تقدیم نشده ، در سفر با سفیرآلمان همراه باشد . تلفنى با رهبرى صـحبت کردم؛ نپذیرفتند و گفتند اروپاییها مىخواهند به هر وسیله شـده ، دسـتور آخرآمـدن سـفیر آلمان را بىاثرکنند.