فراز: در آستانه دومین ماه از بازگشایی مجدد سالن های سینما، اکران نسخه سانسور شده و غیر قانونی فیلم های سینمایی خارجی نیز سینماها را نجات نداد
برای سینمای متکی به ارمغان های مالی دولت، متاثر از تصمیمات سلیقه ای دولت و امیدوار به تدبیر بی تاخیر دولت، طبیعتا کرونا و یا هر بهانه دیگری، مصداق بارز تیر خلاص است، چراکه آن گونه که دولت در بخش گسترده ای از سینما به اولویت بدل شده، سینما برای دولت، اولویت چندم هم نیست. منتها زمانی که پای رونمایی از برنامه های بدون فکر و زیرساخت به میان آید، قد علم می کند و خشک و تر سینما را واردار به رقصیدن می کند ؛ آن هم با سازی نا کوک! یکی از نمونه های بارز این رونمایی ها پس از اکران آنلاین و شکست در پله اول (زیرساخت امنیتی)، اکران فیلم های خارجی است؛ اکرانی بدون مجوز که با تکیه بر جرمی با عنوان «فروش مال غیر»، ارشاد را نیز مشمول ارشاد شدن خواهد کرد!
شکست انحصار و تابو
تاریخچه نمایش فیلمهای خارجی در سینماهای ایران به اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ برمیگردد. پس از انقلاب، اکران این آثار، شمایل تابو به خود گرفت و انحصار آرام آرام تنها به فیلم های داخلی رسید؛ بهانه نیز این بود که مدیران سینما در دهه شصت، یکی از دلایل ورشکستی سینما در پیش از انقلاب را اکران فیلمهای خارجی قوی در مقابل فیلمفارسیهای ضعیف تلقی کردند. پس در گام اول، اکران فیلم خارجیرا ممنوع کردند؛ ممنوعیتی که تا سال ها بر سینمای ایران پرده افکند و پس از آن نیز به صورت محدود انجام شد. به همین دلیل طیف گسترده ای از مردم ایران، به دیدن فیلمهای خارجی در سینما عادت نکرده اند و عدم اکران این آثار سلیقه مردم را اینگونه جهتدهی کرده که از کانالهای دیگر مثل دانلود و یا با خرید دیسک فیلمها از دستفروشها و دیگر فروشندگان این فیلمها را تهیه کنند و در خانه ببینند. حال با توجه به زمان در نظر گرفته شده برای چنین اکرانی و همچنین فیلمهای انتخابی که بسیاری از تماشاگران ایران دیدهاند، این اتفاق دستاورد حداقلی برای سالنداران سینمای ایران در پی خواهد داشت.
نولانِ بدون مجوز در قلب سینماهای ایران!
در بخش اکران فیزیکی، بازگشایی سینماها بعد از چهار ماه تعطیلی حتی با رعایت پروتکل های بهداشتی باز هم در جلب اعتماد مخاطب موفق عمل نکرد. این بار بحران نه گرانی بلیط است و نه محتوای ارائه شده. بلکه مردم نیز از ترس جان، سینما را فعلا تا بازگشت روزهای بهتر کنار گذاشته اند. یکی از ایدههایی که برای گذار از این دوران مطرح شد، اکران فیلمهای کهنه و فاقد جذابیت برای سالنداران بود که در شرایط عادی امکان اکران نمییافتند. ایده ای به شکل ناقص در حال اجراست اما حتی برخی از این فیلمها نیز حاضر به اکران در چنین شرایطی نیستند. شاید همین وضعیت باعث یک تغییر تاریخی شده و تعداد قابل توجهی از سالنداران اقدام به اکران فیلمهای سینمایی خارجی کرده اند و شماری از مشهورترین و موفقترین آثار استودیوهای هالیوود را روی پرده بزرگ بردهاند.
فیلم «بین ستارهای» به کارگردانی کریستوفر نولان، «جوکر» به کارگردانی تاد فیلیپس، «۱۹۱۷» به کارگردانی سم مندس و «احضار ۲» به کارگردانی جیمز وان، چهار فیلم سینمایی است که روی پرده بزرگ شماری از پردیسهای تهران در حال اکران است. هیچ یک از این فیلمها به تازگی اکران نشده یا آثار نادیدهای به خصوص برای مخاطبان حرفهای سینما نیستند.
تحصیل مال نامشروع در سینماهای وابسته به وزارت ارشاد!
همانطور که انتظار میرفت، نمایش نسخه سانسور شده و البته با تاخیر این فیلمها در روزگار کرونایی، با عدم استقبال مردم رو به رو شد اما آن چه مهم است این که سینمای ایران با نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علاوه بر اقتصاد، اخلاق را هم باخت! نمایش این فیلمها و بلیط فروشی رسمی، بدون اجازه تهیهکنندگان این فیلمها و پرداخت حقوق صاحبان آثار بوده که در حقیقت دزدی، فروش مال غیر و تحصیل مال نامشروع به حساب میآید و تاسفبارتر آن که این عمل خلاف قانون، با چراغ سبز وزارت ارشاد و حتی در یکی از سالنهای وابسته به این وزارتخانه نیز در حال انجام است.
شاید در برهه ای دیگر که سینما شرایط عادی داشت، اکران فیلم های روز دنیا می توانست در کنار نمایش فیلم های داخلی ترکیب جذابی برای مخاطب خلق کند، اما در حال حاضر که فیلم های ارشد جشنواره فجر نیز به دلیل کمبود مخاطب و فروش، از اکران انصراف می دهند، اکران فیلم های خارجی آن هم به این صورت دور باطل است. ضمن اینکه از اساس، فیلمهای خارجی که میتواند در سینماهای داخل کشور تماشاگران را به سالن بکشاند، معمولا به ایران فروخته نمیشود. چرا که قیمت آن ها بالاتر از بضاعت سینمای ایران برای خرید این طیف فیلم هاست ضمن اینکه آمریکاییها و کمپانیهای اصلی به دلایل متعدد فیلمهای خود را به ایران نخواهند داد و ایران نیز برای خرید این فیلم ها به صورت مجاز چندان مشتاق نیست! از طرف دیگر، فروش فیلم های قدیمی و دست چندم به سینمای ایران نیز به طور مستقیم انجام نمی شود بلکه ابتدا، به کمپانیهایی در کشورهایی همچون لبنان یا ترکیه فروخته شده و بعد سینمای ایران آن ها را خریداری می کند.
شروع اکران فیلم خارجی در سینمای ایران با چراغ خاموش!
ضمن اینکه در بحث اکران فیلم های خارجی در سینمای ایران، نکته غیر قابل انکار این است که مردم به نمایش فیلم خارجی در سینما اعتماد ندارند. برای اینکه میدانند اگر به فیلم خارجی مجوز اکران داخلی داده شود، یعنی به قدر کافی دچار ممیزی شده و قیچی خورده است. طبیعتا حرفهایها در این شرایط ترجیح میدهند فیلم را در سالن سینما، آن هم به شکل قطع و وصل شده نبینند.
سینمای هنر تجربه باز هم در حاشیه ماند
تمام این مسائل اگر به کمبود سالن های سینمایی در کشور اضافه شود، این بحران شکل جدی تری نیز به خود می گیرد. فیلمهای سینمایی بسیاری داریم که هر سال در صف اکران میمانند و رنگ پرده سینما را نمیبینند. اصلا گروه هنر و تجربه با همین هدف تأسیس شده تا فیلمهایی که شانس کمتری برای اکران دارند بتوانند در چنین فرصت هایی حداقل اکرانی داشته باشند و اگر قرار باشد فیلمهای خارجی هم به این صف اضافه شوند وضعیت آن ها قطعاً وخیم تر خواهد شد. شاید بتوان به طور قطع گفت که حداقل در این بازه زمانی، مطالبه دیدن فیلمهای خارجی بر پرده سینما در جامعه وجود ندارد و برای قشری که این مطالبه را دارند میتوان چند سینما ممتاز را در نظر گرفت که به طور ثابت فیلمهای خارجی اکران کنند.
در نهایت باید گفت تنها راه نجات سینمای ایران در این روزها ، ارتقای زیرساخت های امنیتی برای اکران آنلاین است. فرصتی که هنوز می توان به آن امیدوار بود…