روزنامه اینترنتی فراز نوشت: اسمش بازار سیاه است اما رسما هرکجا که چشم بگردانی نشانه هایی از آن را خواهی یافت؛ از بُعد گسترده تر با دست اندرکاری واسطه های بین المللی در قالب مافیای عتیقه گرفته تا بُعد محدودتری چون آگهی های فروش در دیوار و شیپور! اما این مافیا در ایران، همان قدر خطرناک است که مافیای آدمربایی و مواد مخدر نیز هست؛ در سالهای اخیر، حفاران غیرمجاز که هسته اولیه آن را مردم عادی تشکیل میداند از یک سو و باندهای اشیای تاریخی در لایههای زیرین جامعه از طرف دیگر، سبب شده بزرگ ترین و مهم ترین محوطههای تاریخی ایران مورد تهدید جدی قرار بگیرند. هماکنون رشد قارچگونه این نوع مافیا در ایران بهنقطهای رسیده که گفته میشود هیچ اهرمی، توان دفاع و مقابله با آن را ندارد. حتی حالا و در شرایط بحرانی اقتصاد و درمان نیز، جای این بازار با مانور در فضای مجازی امن است و در آن از نسخ خطی تا کاسه های صفوی به فروش می رسد. پیش از این آگهی کردن کاشیهای تاریخی سرقتی به ویژه آگهی فروش یکی از کاشیهای کاخ نیاوران در سایتهای مشابه جنجال به پا کرده بود. هم چنین خارج از فضای مجازی نیز پاتوقهای تجمع عتیقه بازها در شهرهای مختلف همیشه پوشش مناسبی برای خرید و فروش آثار بوده است. اصلا همان دسته بندی عتیقهجات در این سایتها راه را برای عتیقهباز ها و معاملهگران اشیای تاریخی باز کرده تا بازاری نمایان و پنهان برای خود به راه اندازند…!
فروش جعل، گردش مالی میلیاردی!
برخی از باستان شناسان ادعا می کنند که بسیاری از یافتههای تیمهای قاچاق در ایران تقلبی و جعلی است. به بیان دیگر، برخی از قاچاقچیان با تشکیل کارگاههای حفاری تنها ادعای بیرون آوردن اشیا تاریخی را دارند و غالب اشیای قاچاق شده ساختگی و مجعول است. این اشیا عمدتا در دوران معاصر ساخته شده اند و از حیث نقوش، خطوط، شکل، جنس، اندازه، حجم و وزن شبیه آثار تاریخی فرهنگی اصیل بوده یا بدون آن که نمونه اصلی وجود داشته باشد، به عنوان اثر فرهنگی تاریخی اصیل معرفی میشوند و علامتی از سوی سازنده یا وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای تشخیص از اصل بر روی آن حک نشده است. جالب این جاست که بیش از هفتاد درصد از معاملات اقلام تاریخی مربوط به آثار جعلی است، بهطوریکه برخی مواقع تشخیص جعلی بودن آن نیز برای باستانشناسان هم سخت میشود. حتی گاهی دلالان عتیقه، این اشیای تقلبی را با قیمتهای بالا به مجموعه داران خصوصی میفروشند. در همین راستا برخی از باستان شناسان ادعا می کند، هیچ کدام از اشیای موزه رضا عباسی (موزهای خصوصی در تهران) از حفاری علمی به دست نیامده و میتوان گفت که از بین ۱۰۰ شی این موزه، ۹۵ مورد تقلبی است. این روند مختص تهران نیست و در شهرستان ها نیز دنبال می شود؛ درست چند روز پیش بود که خبر دستگیری اعضای باند فروش عتیقه جات تقلبی در گلستان منتشر شد و متهمان به کلاهبرداری ۱۰۰ میلیارد ریالی آن هم برای معامله کالاهای تقلبی اعتراف کردند.
شیوه فروش به چه صورت است؟!
هرچند موزههای بزرگ چند سالی است که در ظاهر مدعی اند اشیا را از دلالان خریداری نمی کنند، اما قطعا ماجرای خرید چند ظرف عتیقه توسط موزه لوور پاریس هنوز از خاطره ها پاک نشده است! در این میان ، بیشترین خریداران این عتیقه های نامعلوم، ژاپنی ها و عرب ها هستند. اعراب بیشتر علاقه مند به هنرهای اسلامی هستند، برای همین بزرگترین موزه ظروف زرین فام اسلامی در کویت و متعلق به یک موزهدار خصوصی از خانوادههای بزرگ آن جاست، این در حالی است که ایران و سوریه دو مرکز عمده تولید سفال زرین فام هستند، اما در معرفی آثار این موزه، نامی از ایران نیست. گردش مالی بازار سیاه عتیقه مشخص نیست چراکه بخشی از معاملات مهم و کلان به صورت محرمانه انجام می شود و در یک مکانیزم پیچیده، گاهی برای یک شی تقلبی، سندسازی هم می شود.
بازار سیاه امن در فضای مجازی!
از طرف دیگر شفاف نبودن قوانین در خصوص خرید فروش آثار منسوب به عتیقه فضا را برای عتیقه بازان باز گذاشته است که آثار مختلفی را به فروش برسانند. بررسی سایتهای خرید و فروش وسایل دست دوم حاکی از آن است که هر چند بیشتر آگهیها در بخش عتیقهجات مربوط وسائل شخصی، دکوری و کلکسیونی است اما آگهیهای متفاوتتری نیز در این سایتها جلب نظر میکند. برخی از این آگهیها به شکل مشخصی نمادی از بازار پنهان خرید و فروش است و آگهی دهندهها مخاطبان را به بازدید از آثار دیگر دعوت میکنند. آثاری که مشخص نیست چه هویتی دارند. آثاری که موزهای توصیف شده یکی از آگهیهای پر تعداد در این سایتهاست. در بیشتر این آگهیها آثاری که قدمت قاجاری و صفوی برای آن ها ادعا شده است نیز به چشم میخورد!