arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۷۰۶۸۴
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۰۳ شهريور ۱۳۹۹
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۳ شهریور ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: عبدالله نورى از خود در مورد امنيت ناجا سلب مسئوليت كرده و قرار شده حكم جانشينى فرمانده كل قوا هم داده نشود / دكتر منافى گفت با بردن پزشکان [بیمارستان] لقمان الدوله پيش آیت الله منتظرى، مسأله شايعه و شيطنت‌ها را براى ايشان روشن كرده

خاطرات آیت الله هاشمی: عصر آقاى زنگنه، [وزیر نفت] آمد. گزارش سازمان كنفرانس اسلامى و نيز پيشرفت همكارى‌هاى اقتصادى ما با عربستان سعودى را داد. آقاى [سیروس] ناصري از ژنو آمد و از ركود همكارى‌مان با كشورهاى اروپایى گفت و دربارة مذاكره با برزان تكريتى در مورد روابط با عراق كسب نظر كرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.

سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر می‌شود) در زیر آمده است

 

 

سال ۱۳۷۱
تا ساعت ده و نيم صبح كارها را انجام دادم. براى استقبال آقاي [صفرمراد] نيازُف، رييس‌جمهور تركمنستان به فرودگاه [مهرآباد] رفتيم. مراسم استقبال انجام شد. بعد از مصاحبه، با هم به دفتر برگشتيم. مذاكرات خصوصى داشتيم كه بيشتر دربارة قراردادشان با روسيه گذشت. گزارشى از قرارداد نظامى ارايه كرد و يك نسخه از متن قرارداد را به ما داد؛ نگران است كه باعث رنجش ما شده باشد.
گفت هزار فروند هواپيما و دو هزار تانك و... به تركمنستان واگذار شده است، ولى خلبان‌ها كه عمدتاً روسى‌اند، خيلى قابل اعتماد نيستند و اخيراً پنجاه هواپيما را بدون اجازه به روسيه برده‌اند؛ براي اينكه فرماندهى [نيروي هوايي]، پنج‌سال مشترك است. عده نظاميان، حدود يكصد و چهل هزار نفر است كه افسران عمدتاً روسى و سربازان عمدتاً تركمن‌اند. در مورد بيست و پنج هزار نيروى مرزبانى، هنوز به توافق نرسيده‌اند. كل نيروهاى ستادى آن نيز روس و افراد صف تركمن‌اند. گفت روستايى كه بيشتر مردم‌آن فارس [و شيعه] اند، خواستار نامگذارى روستاي‌شان به نام من هستند. نامه‌اى در اين خصوص نوشته بود، موافقت كردم.
در مذاكرات رسمى، دربارة كليات صحبت شد و كميسيون‌ها مأمور مذاكراتِ بخشى شدند. رييس مجلس قرقيزستان آمد و براى تأمين خسارات سيل و زلزله و مشكلات اقتصادى‌شان استمداد كرد؛ مشكلات زيادى دارند. پيش‌بينى نمود كه در آينده دچار ناآرامى مى‌شوند.
ناهار به سعدآباد رفتيم و با ميهمانان تركمنى ناهار خورديم. ضمن صرف ناهار، در مورد اوضاع سياسى و اقتصادى و فروش گازشان مذاكره كرديم. خيلى در رابطه با روسيه نگران‌اند. احتمال برگشت نظاميان به قدرت در روسيه و ايجاد مزاحمت براى جمهورى‌ها برايشان مطرح است. مى‌گويند كه روس‌ها و ديگران، آنها را از توسعه روابط با ايران مى‌ترسانند. سلام آقاي [بوريس] يلتسين، [رييس‌جمهور روسيه] را ابلاغ كرد و گفت روس‌ها پيشنهاد الحاق به «اكو» را دادند.
بعد از استراحت، جلسه دوم مذاكره را تشكيل داديم. وزراى امورخارجه، راه و ترابري، نفت و نيرو گزارش مذاكرات و توافق‌ها را دادند. با هم به فرودگاه رفتيم. در مسير هم مذاكره داشتيم. در فرودگاه، بعد از مصاحبه مشترك و مراسم بدرقه، عزيمت آنها، به دفتر برگشتم و در جلسه شوراى عالى انقلاب فرهنگى شركت كردم. آيين‌نامه دانشگاه علمى كاربردى تأييد شد. شب با رهبرى تلفنى احوال‌پرسى كردم؛ از مشهد آمده‌اند و فردا برمى‌گردند.

 

 

سال ۱۳۷۲
ساعت هشت صبح به كارخانه [خودروسازی] سايپا رفتم. [آقای هادی نژادحسینیان] وزير صنايع سنگين و مديرعامل توضيحات دادند؛ مخصوصاً در مورد دو اتومبيل كوچك جديد صبا و نسيم [= پراید] كه با تكنولوژى [شرکت کیا] كره جنوبى با 50 درصد توليد داخلى ساخته‌اند. با سوخت 6/3 ليتر در صد كيلومتر، ماشين خوب و نسبتاً ارزانی است.
از نمايشگاه صنايع رادياتورسازى، فنرسازى، شيشه نشكن‌سازى، و قطعه‌سازى هم بازديد كرديم. صنعت ساخت كامپيوتر جالب بود. سپس از خطوط توليد اتومبيل‌هاى رنو، نيسان و صبا و نسيم و از خط رنگ بازديد كرديم. در ميدان سوار بر ماشين جديد، دورى زدم. بعد از مصاحبه‌اى در جمع كاركنان سخنرانى کردم. چند سئوال از وضع حقوق كارگران نمودم؛ وضع دريافت خوبى دارند.
به دفترم برگشتم. ساعت چهارونيم با اعضاى هیأت دولت به ملاقات آيت‌الله خامنه‌اى رفتيم. قبل از جلسه و بعد از جلسه با ايشان دربارة سفر مشهدشان و وزير اقتصاد و كابينه و آقاى منتظرى و شايعه دروغ مربوط به معالجه ايشان و وضع آذربايجان و مذاكرات حكمتيار و... مذاكرات خصوصى داشتم. در جلسه من صحبت كوتاهى كردم. ايشان هم صحبت كوتاهى در ستايش اعضاى دولت و نصايح داشتند. جلسه هیأت دولت نداشتيم. تا مغرب كارها را انجام دادم.
دكتر منافى گزارش داد كه با بردن پزشکان [بیمارستان] لقمان الدوله پيش آیت الله منتظرى، مسأله شايعه و شيطنت‌ها را براى ايشان روشن كرده است. با استاندار آذربايجان شرقى تلفنى صحبت كردم و گفتم اردوگاهى در خاك آذربايجان براى كمك به آوارگان ايجاد كنند. گفت هزار نفرى آمده‌اند كه بعداً به آذربايجان بروند. به وزير نيرو گفتم، امكانات سد خداآفرين را كه در خطر ارامنه است، يا به ايران بياورند يا در آنجا حفظ كنند.

 

 

سال ۱۳۷۳
[آقای پرانابامو کرجی]، وزير تجارت خارجی هند آمد. مذاكره بيشتر در مورد مشتركات تاريخى و فرهنگى و توسعه همكارى‌ها و سفر من به هند بود. توصيه به خوش‏رفتارى با مسلمانان كردم.
آقاى [احمد] مسجدجامعى از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمد. روايات شيعه را در كامپيوتر دسته‌بندى كرده‌اند؛ هر موضوعى، در هر مضمونى را كه بخواهى تلفنى مى‌توان گرفت. براى نمونه روايات ذمه اهل كتاب را خواستم، روى صفحه كامپيوتر آمد. اشكالش اين است كه اگر دشمنان بخواهند، نقاط ضعف ما را بگيرند، مى‌توانند اسناد كافى به دست آورند. مثلاً روايات تحريف قرآن يا رواياتی كه به بعضى از بزرگان اهل سنت بد مى‌گويد و نظایر آن. گفتم فكرى براى اين عيب كار بكنند؛ چون محققان قبول دارند که بسیاری از آنها اسراییلیات است که برای ایجاد تفرقه، جعل شده است.
مجمع تشخيص مصلحت جلسه داشت. دو تفسير در مورد قانون اطلاعات و اراضى موقوفه داشتيم. عصر به خانه آمدم. محسن آمد. دربارة مسايل خانوادگى و كارهاى قم و رفسنجان صحبت كرديم و بدهى‏‌ها را گفت. مبالغى مقروض شده‌ايم؛ به خاطر هزينه‌هاى املاك نوق و جلگه و قم و خريد زمين براى خانه دسته‏‌جمعى خانوادگى. اهميت طرح احداث خط لوله گاز تركمنستان را برايش گفتم.
فائزه آمد. براى سفر به فرانسه خداحافظى كرد. بچه‌هایش نيز آبله‏‌مرغان گرفته‌اند. براى مراسم ازدواج جانبازان رفت. آخر شب، آقاى [سیدکمال] خرازى، [نماینده دایم ایران در سازمان ملل] از آمريكا تلفن كرد و گفت [آقاى پترس غالی]، دبيركل سازمان ملل به منطقه مى‌آيد؛ خوب است به او پيشنهاد شود كه به ايران هم بيايد. قبول كردم.
تا ديروقت نشستم و متن مذاكرات مهدى و موسويان در عربستان سعودی، با ملك‌فهد و وليعهد و نايف را خواندم؛ جالب است.

 

 

سال ۱۳۷۴
ساعت هشت‏ ونیم صبح براي افتتاح نمايشگاه خدمات دولت رفتيم. از غرفه‌هاي آموزش و پرورش، فرهنگ و آموزش عالي، مسكن و شهرسازی و دفاع بازديد كردم. سپس در سالن آمفي‌تئاتر نمايشگاه، مراسم انجام شد. آقاي [علی‏ اکبر]اشعري، ریيس ستاد مراسم هفته دولت گزارش داد و گفت در سي‏ هزار مترمربع، غرفه‌ها مستقر شده‌اند و در استان‌ها هم نمايشگاه‌هاي استان برگزار مي‌شود. من هم صحبت مفصلي در حدود يك ساعت و بيست دقيقه داشتم. از همه بخش‌ها و ارگان‌ها، نمونه‌ها و شاخص‌ها و آماري از پيشرفت و عمران و توسعه را گفتم. به نظر خودم، صحبت جامعي بود؛ بدون ‏يادداشت.
به خانه برگشتم. ظهر بستگان میهمان‏مان بودند. تا عصر مقداري از تاريخ خوارزمشاهيان را مطالعه كردم. عصر براي مراسم عقد ازدواج اخوي‌زاده ناصر، با دختر آقاي مهدوي، سفيرمان در آفريقاي جنوبي رفتيم؛ به خاطر اينكه ناصر پدر ندارد، رفتم. معمولاً در اين مجالس شركت نمي‌كنم. آنها هم خيلي توقع نداشتند؛ خوشحال شدند. با آقاي مهدوي عقد را خوانديم. سر سفره عقد رفتم و به عروس تبريك گفتم و دو سكه هديه كردم. والده و عفت و همشيره‌ها- طيبه و صديقه- هم بودند.
به خانه آمدم. امير عراقي آمد. گزارش پيشرفت كار ساختمان دانشگاه در طالقان را داد و استمداد كرد. پيشنهاد اجازه ورود ماشين‌هاي سواري وارد شده به گمرك را داد كه براي جلوگيري از تقاضاي ارز نپذيرفتم.

 

 

سال ۱۳۷۵
ساعت هشت صبح، براى افتتاح نمايشگاه هفته دولت، به نمايشگاه بين‌المللى تهران رفتيم.
ساعتى از غرفه‌هاى زيادى كه كارهاى عمده دولت را خوب به نمايش گذاشته‌اند، بازديد كرديم. اتفاقاً قابل تحسين است. ابتكارات وزارت ارشاد در معرفى دستاوردهاى سازندگى، امسال بهتر از سال‌هاى گذشته است و اصولاً جو كلى جامعه، خوب است و از موفقيت‌هاى سازندگى و دولت، تقريباً ابراز رضايت مى‌شود و مورد احترام و تحسين است. مخالفان هم نمى‌توانند رد كنند. تاكنون چنين وضع مناسبي نداشته‌ايم. مردم آثار سازندگى را لمس مى‌كنند.
سپس در جمع حضار، پس از استماع گزارش آقاى [علی‏اکبر] اشعرى، [معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی]، صحبت مفصلى در جمع‏بندى موفقيت‌ها نمودم. جامعيت بحث مورد توجه قرارگرفت و از عدم ضبط تلويزيونى، اظهار ناراحتى‏كردند. در همه استان‌ها هم نمايشگاه استانى برپا است.
يكسره به محل اجتماع مسئولان نمايندگى‌هاى فرهنگى در خارج از كشور رفتیم. پس از استماع گزارش آقايان [مصطفی] ميرسليم، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] و [محمدعلی] تسخيرى، [رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]، دربارة راه‌هاى درست ترويج فرهنگ اسلام و انقلاب صحبت كردم و آنها را از افراط و تفريط برحذر داشتم و روى سعه صدر اسلام و سهله و سمحه بودن اسلام و ضرورت اطلاع از دستاورد‌هاى سازندگى، براى نشان دادن قدرت سازندگى اسلام، تكيه كردم.
[آقای عبدالصمد آزاد]، وزير امورخارجه بنگلادش براى ملاقات آمد. پس از روى كارآمدن دولت جديد، اولين سفر خارجى‌اش را به ايران انتخاب كرده است. گفت مردم بنگلادش بعد از سفرم به آنجا به من علاقه‌مند شده‌اند و دولت جديد همه تعهدات دولت گذشته را در مورد ايران قبول دارد. از من تشكر داشت كه در سفر به داكا، با سران اپوزیسيون كه امروز حاكم شده‌اند، ملاقات پدرانه داشته‌ام و خانم شيخ حسينه [واجد]، سخت تحت تأثير آن توضيحات پدرانه قرار گرفته است. من هم بر تصميم ايران براى توسعه روابط با آنها تأكيد كردم.
آقاى [غلامرضا] فدایي‏ عراقى، [رییس کتابخانه مجلس] آمد و براى تقويت كتابخانه مجلس [شورای اسلامی] استمداد كرد. آقاى [محمد] فروزنده، [وزیر دفاع] آمد و براى سفر به چين و مذاكرات با سران این کشور، كسب نظر كرد. تا عصر مقدارى از كارهاى مانده از سفر را انجام دادم. عصر شوراى عالى امنيت ملی جلسه داشت. تصويب كرديم كه مصوبه منع انفجار اتمى را امضا كنيم و نيز قرار شد وزارت امورخارجه از آلمان بخواهد، افرادي را كه جرم مشهود مرتكب شده‌اند، به ما تحويل دهند؛ به خاطر حركتى كه در جريان دادگاه برلين راه انداخته و به منظور تحت‌الشعاع قرار دادن تبليغات آنها است.
براى مراسم المپياد ورزشى، فرهنگى دانشجويان علوم پزشکی، به ورزشگاه آزادى رفتيم. حدود پنج هزار نفر دانشجوى پسر و دختر شركت داشتند. رژه ورزشكاران و گزارش آقايان [علیرضا] مرندى، [وزیر بهداشت، درمان و علوم پزشکی]، [مصطفی] هاشمى‌طبا، [رییس سازمان تربیت بدنی] و سخنرانى من انجام شد. نشان شجاعت به آقايان رسول و امير خادم و عباس جديدى دادم. بازوبند پهلوانى آقاى [محمود] ميران را بستم. ضمن جلسه، دكتر مرندى، گزارش سفر به عراق را داد. گفت وضع‏شان خيلى بد است. ضمناً ملاقات صدام [حسین، رییس‏ جمهور عراق] را برايش نگذاشته بودند.

 

 

سال ۱۳۷۶
جمعى از اعضاى هيأت انصارالحسين (ع) آمدند. قبل از انقلاب، این هیأت يكى از مراكز عمده سخنرانى و تبليغ و تدريس من بود و اسنادى كه از ساواك دربارة من مانده، قسمتى مربوط به همين هيأت است. آقاى مصطفى ميرخانى تشكر كرد و من هم صحبت دوستانه‌اى با اشاره به سوابق و نيز اسناد ساواك نمودم. مبلغى كمك براى زلزله‌زدگان خراسان آوردند.
آقای [غلامرضا] آقازاده، وزير سابق نفت آمد. براى كار آينده‌اش مشورت نمود و براى كار با من اظهار علاقه کرد و از بروز اختلاف بين رهبرى و ریيس‏ جمهور در آينده و بروز مشكلات اظهار نگرانى نمود و تمجيد زيادى از مديريت من كرد.
آقايان [علی] غيورى و [محسن] قرائتى، [رییس ستاد اقامه نماز] آمدند. براى تهيه و اجراى طرحى براى ازدواج جوانان استمداد كردند و نيز براى راهنمایى طلاب قم كه در اثر سوءمديريت به وضع بدى رسيده‌اند. خواستند که در مراسم ترويج نماز در اروميه شركت كنم.
آقاى حسين مرعشى، [نماینده کرمان] آمد. وضع مجلس و وضعيت جناح مقابل‏شان و مشكلى را كه براى آقاى عبدالله نورى در وزارت كشور پيش آمده -كه رهبرى با عزل تيمسار لطفيان، [فرمانده نیروی انتظامی] و [محمدرضا] نقدى، [فرمانده حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی] موافقت نكرده‌اند- توضيح داد. آقاى نورى هم از خود در مورد امنيت ناجا سلب مسئوليت كرده و قرار شده كه حكم جانشينى فرمانده كل قوا هم داده نشود.
عصر آقاى زنگنه، [وزیر نفت] آمد. گزارش سازمان كنفرانس اسلامى و نيز پيشرفت همكارى‌هاى اقتصادى ما با عربستان سعودى را داد. آقاى [سیروس] ناصري از ژنو آمد و از ركود همكارى‌مان با كشورهاى اروپایى گفت و دربارة مذاكره با برزان تكريتى در مورد روابط با عراق كسب نظر كرد.
خانواده اخوى احمد، محمود و موسوى، براى مراسم آشتى احمد و پروين آمدند. عقد ازدواج‌شان را خواندم. مدتي است با تقاضاى پروين، دادگاه طلاق داده است. اينك با شروطى دوباره ازدواج كردند. عفت هم بود. قرآنى و چند جلد از كتاب‏هایم را هديه داديم. به خانه آمدم. روى كليد قرآن كار كردم. عفت هم به مراسم قدردانى از خانم [شهلا] حبيبى در دانشگاه الزهرا رفت.

نظرات بینندگان