رحیمه سعیدی: همه ی ما به نحوی مفهوم واژه ی" سوگ "را با تمام وجودمان لمس کرده ایم. واژه ی سوگ با همه نوع از دست دادن ها همراه است . از دست دادن یک شخص عزیز ، از دست دادن شغل و از دست دادن موقعیت اجتماعی و یا از دست دادن یک رابطه همه و همه می تواند واکنش های سوگ را در ما آدم ها آشکار کند . و اصولاً همه ی آدم ها در سراسر دنیا واکنش هایی مشابه به از دست دادن ها نشان می دهند . جورج انگل معتقد است که فقدان فردی محبوب از نظر روانشناختی به اندازه ی جراحت یا سوختگی شدید از لحاظ فیزیولوژیک ، دردناک است و پذیرفته شده ترین نظریه ای که توانسته است پدیده ی سوگ را تحلیل کند مراحل سوگ را به این شرح بیان کرده کرده است : انکار- خشم _ غم _ پذیرش.
مدت زمان خیلی طولانی از ورود ناگهانی ویروسی بنام کرونا به زندگی همگی ما نمی گذرد . در ابتدای امر شاید باور نداشتیم که این ویروس جدید تا به این حد مرگبار باشد و بتواند عزیزانمان را به کام مرگ بکشد.
ما در این برهه از زمان ، شاهد به سوگ نشستن بسیاری از اطرافیانمان هستیم و همین طور از دست دادن دوستان ، همکاران، اعضای خانواده و ای بسا عزیز ترین افراد زندگی خودمان . گرچه هیچ کس از ابتلا ایمن نیست ولی لااقل من نوعی نمی توانم سوگوار خودم باشم .
راهکارهایی برای گذر از سوگ:
مدارا : شاید بسیار این واژه را شنیده باشید و کمتر به معنای آن اندیشیده باشید. در اغلب اوقات این واژه معادل واژه ی" تحمل" بکار گرفته می شود در حالی که این دو واژه به یک معنا نیستند . تحمل یعنی فرو دادن یک تلخی و اتفاق ناخوشایند اما مدارا ، ساز و کاری است که حاوی مقادیر زیادی پذیرش است .
پذیرش: اکسیری است که همگی ما در بحران های زندگی و از جمله در سپری کردن سالم و صحیح سوگ به آن نیازمندیم ؛ و در این ایام نیازمندیم که فرآیند سوگ را سریعتر سپری کنیم و سریعتر برسیم به مرحله ی پذیرش تا توانمان برای مقابله با این ویروس تحلیل نیابد . بپذیریم که این ویروس تمام بشریت را تحت تاثیر خود قرار داده ، و بپذیریم که ما انسان ها موجوداتی فانی هستیم ( کل من علیها فان ) .بپذیریم که سوگ بخشی از زندگی ماست ؛ بپذیریم که هیچ کس از ابتلا به این ویروس مصون نیست ؛ بپذیریم که تنها کسانی نیستیم که عزیز خود را در اثر ابتلای به این بیماری از دست داده ایم؛ و بپذیریم که رنج ، عامل اعتلای توانایی های روانی و وجودی ماست به شرط مدارا و به شرط پذیرش . به مصداق این بیت که می فرماید:
مدارا می کنم با درد چون درمان نمی یابم
تحمل می کنم با زخم چون مرهم نمی بینم
استفاده از بستر فضای مجازی جهت اطلاع رسانی و ابراز همدردی و همدلی
انجام سوگواری در جمع های خصوصی تر و با رعایت پروتکل های بهداشتی
در آخر می خواهم خاطر نشان کنم بخش مهمی از سلامت روان ما آدم ها، توانایی مدارا با حال بد است و هر چقدر در برابر ناکامی ها و سوگ ضعیف تر باشیم به همان میزان از سلامت روان فاصله می گیریم و به اختلالات روانشناختی مثل افسردگی نزدیکتر می شویم. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که از کجا بفهمیم زنگ خطر به صدا در آمده است ؟ در پاسخ باید بگویم اغلب روانشناسها روی این نکته اتفاق نظر دارند که اگر بعد گذشت ۴۰ روز از سوگ ، شما همچنان در مرحله ی غم به سر می برید و توان بازگشت به زندگی عادی خود را ندارید اینجاست که به کمک روانشناختی نیاز دارید .
"گذر زمان " درمان موثری برای اغلب زخمهاست از سویی همواره به یاد داشته باشیم تا زمانی که زنده ایم باید قدر نعمت ارزشمند حیات را بدانیم و به قول شاعر گرانقدر سهراب سپهری : تا شقایق هست ، زندگی باید کرد.
امیدوارم در این روزهای سخت با افزایش بیشتر آستانه ی تحمل ، شرایط بهتری را برای خود و خانواده فراهم آورید.
رحیمه سعیدی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و مشاور خانواده