روزنامه واشنگتن پست به تاریخ ۱۸ سپتامبر ۱۹۸۸ با تیتر «ارتباط رفسنجانی- نورث» به ماجرای مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در دهه شصت پرداخت.
به گزارش سرویس تاریخ «انتخاب»؛ در این مطلب آمده است: دو سال پیش، دومین شخص پرقدرت در ایران و رئیس مجلس این کشور، هاشمی رفسنجانی، نماینده شخصی مورد اعتماد خود را برای شروع مجدد گفتگوها به واشنگتن فرستاد. این فرستاده، یعنی برادرزاده اش علی هاشمی، یک پیام محرمانه که حاوی 4 مورد و اصل بود را به همراه داشت.
یک «سند گفتگو» (که حاوی جزئیات مذاکرات است) که از افکار عمومی پنهان شده است، جزئیات گفتگوی هاشمی و سرهنگ الیور نورث را که در حال حاضر در پرونده توطئه ایران-کنترا، متهم است، ارائه می دهد. این سند، جزئیات پیشنهاد 4 موردی هاشمی را تشریح می کند که ممکن است هنوز بتواند پایه ای برای برقراری مجدد روابط با ایران انقلابی باشد.
علی هاشمی با پیشنهادی روشن و صریح کار را شروع می کند. وی گفت: "مقامات مسئول فکر می کنند که ایران و ایالات متحده باید در مخالفت با شوروی در افغانستان همکاری کنند." یکی از رهبران ایران، به طور ویژه، از من خواسته است که من این پیام را به روشنی بیان کنم. با همکاری ایران و ایالات متحده، ما می توانیم افغانستان را به یک قبرستان برای شوروی تبدیل کنیم و به آنها درس عبرتی دهیم تا دیگر نتوانند در کشورهای اسلامی مداخله کنند. "
برادرزاده هاشمی گفت: "ایران برای کاهش حمایت ها از عراق به نفوذ ایالات متحده در کشورهای عربی که متحد آمریکا هستند، نیاز دارد." سپس وی یک امتیاز شگفت آور ارائه داد: '' ایران همچنین نیاز به حضور ایالات متحده در منطقه را به رسمیت شناخته است. منظور ما {حتی} حضور نظامی است. "
مسئله سوم نفت بود. در سند مذکور، بیان شده است که "آنها {ایرانی ها} فکر می کنند موضع ایالات متحده درباره قیمت نفت که از افزایش جزئی قیمت نفت و تثبیت قیمت، طرفداری می کند، همان موضع ایران است. "
هاشمی به عنوان چهارمین مسئله، امنیت خلیج فارس را "مهمترین" موضوع توصیف کرد. وی گفت ایران نگرانی ایالات متحده در مورد "سیل تروریسم در منطقه" را درک می کند. او اصرار داشت که" مذهب شیعه، تحت نظر آیت الله [خمینی]، کاملاً مخالف تروریسم و گروگانگیری است. " وی اذعان کرد که "در ایران افرادی هستند که از گروگانگیری و ....حمایت می کنند اما ادعا کرد که "ایران هنوز کنترل قوی و موثری بر این افراط گرایان ندارد."
کانال گفتگوی غیرعلنی با رفسنجانی توسط ریچارد سیکورد، ژنرال بازنشسته نیروی هوایی که در ماجرای ایران-کنترا نیز جزء متهمین است، باز شد. او با برادرزاده هاشمی در بروکسل ملاقات کرد و پرواز مخفیانه او به واشنگتن را ترتیب داد.
طبق این سند، اولیور نورث، که در آن زمان از کارمندان شورای امنیت ملی بود، با اشاره به "تجاوز آشکار" شوروی علیه افغانستان، هشدار داد: "ما نگران هستیم که آنها بتوانند همان کار را در ایران انجام دهند." اما او به هاشمی اطمینان داد که " ایالات متحده دیگر از استفاده از قدرت خود نمی ترسد. . . . و مرعوب شوروی نیست. "
هاشمی تحلیلی را که ریچارد سیکورد از جنگ ایران و عراق در بروکسل ارائه داده بود که به گفته وی، "بسیار مورد استقبال رهبران ایران قرار گرفت" را تحسین کرد، سپس صریحاً اعلام كرد، "ایران به پیروزی نیاز دارد." و بعد توضیح داد كه نیازی به "پیروزی بزرگ و قاطع نظامی نیست، بلكه نوعی پیروزی لازم است."
الیور نورث گفت، "این مهم است كه شما به رهبران ایران گزارش دهید كه بر اساس اطلاعات بسیار حساس، شوروی اجازه نمی دهد عراق در جنگ شکست بخورد. شوروی برای این منظور با عراق توافق کرده است." وی به سرعت افزود که " ایالات متحده نمی خواهد ایران را شکست خورده ببیند "، اما" نمی خواهیم شاهد یک اقدام {از سوی ایران} علیه عراق باشیم که شوروی را به طور فعال وارد ماجرا کند. "
هاشمی پیشنهاد کرد در صورت برکناری صدام حسین، ایران به جنگ با عراق پایان می دهد.
نورث موافقت کرد که " لازم است یک رژیم غیر متخاصم در بغداد حاکم باشد اما هیچ تعهدی در مورد خلاص شدن از شر صدام حسین نخواهد داد." او گفت که ایالات متحده "آرزوی مسئولانه و صادقانه" برای برقراری مجدد رابطه با ایران و کاهش تنش در خلیج فارس دارد. وی افزود: "اما این تصور وجود دارد كه ایران از اسلام انقلابی علیه ایالات متحده استفاده كرده است. به عنوان مثال، روشن است که برخی در دولت ایران، گروگانگیری را تشویق کرده اند. "
در این سند محرمانه، خلاصه پاسخ هاشمی اینگونه ذکر شده است: " او می خواهد روی مسئله گروگانگیری متمرکز شود و هرچه سریعتر آن را حل کند. او خشنود است که می تواند آن را حل کند. "
طبق مقاله الشراع، دو منطق مخالف در ایران وجود داشت: «منطق کشورداری (هاشمی) و منطق انقلابی (سید مهدی هاشمی). هر یک از این دو، دیدگاه های پشتیبانی کننده و توجیهات عملی خود را دارند. برای هر یک از آنها دشوار است که از عقاید خود عقب نشینی کنند، و از آن دشوارتر این که از ادعای بدترین اتهامات علیه دیگری برای غلبه منطق خود دست بردارند.»