arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۹۷۴۷۰
تاریخ انتشار: ۱۲ : ۱۹ - ۰۲ بهمن ۱۳۹۹
«آتلانتیک» گزارش داد؛

«سلاح مخفی کاخ سفید»؛ ویلیام برنز مردی که از رسوایی ماجرای مک فارلین جان سالم به در برد

در سال ۱۹۸۳، همزمان با جنگ ایران و عراق، برنز داوطلب شد که وانتی پر از ابزارهای ارتباطی را از امان در اردن، به بغداد براند، اما به محض رسیدن به مرز عراق، دستگیر و به مدت دو روز در بازداشت بود تا اینکه توسط پلیس به پایتخت منتقل شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

به دنبال انتخاب ویلیام برنز دیپلمات کهنه کار امریکایی به عنوان رئیس سیا از سوی دولت بایدن، «انتخاب» مطلبی قدیمی اما دارای اطلاعات متفاوت از او را برای شناخت بهتر وی ترجمه کرده است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ «آتلانتیک» در مطلبی با عنوان «سلاح مخفی کاخ سفید» در سال ۲۰۱۳ به قلم نیکولا کرالف نوشت: ویلیام جی. برنز بیش از دو دهه است که سلاح مخفی وزرای امور خارجه آمریکا است و به طور متوالی زیر نظر سه جمهوریخواه و سه دموکرات خدمت می‌کرده است؛ بنابراین جای تعجب نبود که جان کری با حفظ سمت برنز به عنوان معاون وزیر امور خارجه، سعی داشت تا از او در سمت‌های دیگر نیز بهره بگیرد.

کری در مورد برنز گفت: برنز دیپلماتی کاردان و باهوش است، او نه فقط می‌فهمد که سیاست باید چگونه حرکت کند، بلکه چگونه می‌تواند فاصله بین واشنگتن و پایتخت‌های سراسر جهان را کم کند.

دنیس مک دوناو، رئیس دفتر رئیس جمهور اوباما و معاون سابق مشاور امنیت ملی نیز برنز را دیپلماتی عالی خواند. مک دونو گفت: او باثبات، آرام و همیشه در کاری که قصد دارد انجام دهد، ثابت قدم است. ما از داشتن او به خود می‌بالیم.

جمهوری خواهان نیز از برنز تعریف و تمجید زیادی کرده‌اند. ریچارد آرمیتاژ، که معاون وزیر خارجه در اولین دوره ریاست جمهوری بوش بود، می گوید «آنچه برنز را شخصیتی ویژه کرده، آن است که او  فردی آرام، آگاه و غیر جو گیر است. او فردی اصولگراست». بیکر وزیر امور خارجه جورج بوش نیز برنز را یک کارمند درجه یک خواند و گفت: او ایدئولوگ و دگم نیست، همه به او اعتماد دارند. من کسی را نمی‌شناسم که نسبت به وی بد بگوید و وقتی که ثمره کار او را ببینید متوجه خواهید شد که چرا هیچ کس از وی ناراضی نیست.

چندین نفر دیگر نیز با تمجید از برنز گفتند که برنز سعی می‌کند کمتر خودنمایی داشته و با رسانه‌ها مصاحبه کند، این ویژگی او به اندازه مهارت‌های دیپلماتیک وی برای موفقیت مهم بوده است. کری گفت: هر وقت به دنبال یافتن استعدادی هستم می‌گویم که می‌خواهم بیل برنز بعدی را پیدا کنم. او دقیقاً ترکیبی از یک دیپلمات متفکر، متبحر، توانا و چابک است که خدمات بسیاری به کشور نموده است.

حال باید پرسید آیا دستگاه سیاست خارجی بیل برنز بعدی را خلق می‌کند؟ من از صد‌ها دیپلمات این سوال را پرسیدم. اکثر مصاحبه شوندگان، از جمله خود برنز، گفتند که شناسایی افسران جوان آینده دار خدمات خارجی و پرورش آن‌ها برای تبدیل شدن به رهبران قدرتمند و دیپلمات‌های درجه یک ضعف اصلی دستگاه دیپلماسی کشور بوده است.

کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه پیشین گفت: در اینجا دستگاه سیاست خارجه می‌تواند از ارتش درس بگیرد. ارتش ابتدا افرادی را که فکر می‌کنند قرار است به رده‌های بالاتر برسند شناسایی می‌کند و یک سری تجارب را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد تا از آماده شدن آن‌ها اطمینان حاصل کند.

الیوت کوهن، مشاور وزارت امور خارجه تحت نظر رایس و استاد دانشگاه جان هاپکینز، گفت که علی رغم تلاش‌های مثبت از زمان وزیر امور خارجه کالین پاول در نیمه اول دهه گذشته، حضور رهبری موثر در صدر دستگاه دیپلماسی همچنان یک چالش است. وی گفت: می‌توانم با صراحت بگویم که دستگاه سیاست خارجی ما برای تربیت دیپلمات خبره خود کار نمی‌کند. البته که دیپلمات‌های کاردانی مانند بیل برنز وجود دارند، اما این بیشتر به دلیل توانایی‌های ذاتی خود آن‌ها بوده است.

وی گفت: برنز در سال ۱۹۸۲ به حوزه سیاست خارجی ورود کرد و کار حرفه‌ای خودش را نیز نسبتا زود کلید زد.

در سال ۱۹۸۳، همزمان با جنگ ایران و عراق، او داوطلب شد که وانتی پر از ابزارهای ارتباطی را از امان در اردن(جایی که او در سفارت مشغول به کار بود)، به بغداد براند، اما به محض رسیدن به مرز عراق، دستگیر و به مدت دو روز در بازداشت بود تا اینکه توسط پلیس به پایتخت منتقل شد.

سه سال بعد، برنز اولین مأموریت خود را در خارج از وزارت امور خارجه در اداره کل خاورمیانه‌ی شورای امنیت ملی در کاخ سفید ریگان آغاز کرد، البته آن دفتر خیلی زود با رسوایی بزرگی که به ایران کنترا معروف شد، متزلزل گردید. ماجرا از این قرار بود که عضو ارشدتری در آن دفتر از ارتش به نام سرهنگ اولیور نورث برنامه‌ای برای فروش سلاح به ایران و استفاده از درآمد آن برای پشتیبانی مالی غیرقانونی شورشیان معروف به کنترا‌ها در نیکاراگوئه، برنامه‌ای طراحی و اجرا کرده بود. این طراح در آن زمان از سوی جان پوین دکستر مشاور امنیت ملی ریگان مورد موافقت قرار گرفته بود. دیگر اعضای شورا نیز برای اجرا این طرح، کمک کرده بودند. در ظرف چندین ماه بعد، اکثر اعضای شورای امنیت ملی از جمله پوین دکستر تغییر کردند.

برنز که اصلا روحش هم از اتفاقات ایران کنترا خبر نداشت، جز معدود افرادی بود که از این برکناری‌ها جان سالم به در برد. در اواخر سال ۱۹۸۷، کالین پاول، مشاور امنیت ملی شد و در ۱۹۸۸، برنز را مسئول دفتر خاورمیانه شورا کرد. برنز می‌گوید من خودم میگفتم افراد ارشدتری نسبت به من هستند که این وظیفه را برعهده بگیرند، اما پاول به من گفت که «اگر فکر نمی‌کردم از پسش برمی آیی، ازت نمیخواستم». برنز می‌گوید این البته یک شانس تمام عیار برای من بود که در آن زمان فقط ۳۲ سالم بود.

برخورداری از روسایی که به برنز اعتماد داشتند و مسئولیت‌های قابل توجهی را به او سپرده‌اند، به وی کمک کرد تا در مدت ۱۰ سال به یک مقام ارشد وزارت امور خارجه تبدیل شود، این میزان در حقیقت نصف مدت زمان حقیقی برای اشخاص دیگر بود. وی پس از پذیرش مسئولیت‌های مهم گفته بود که ما باید تلاش آگاهانه‌ای داشته باشیم تا افراد مناسب را در قسمت‌های مناسب قرار دهیم.

برنز به عنوان سفیر سابق در روسیه و اردن، سهم خود را در جنجال‌های سیاسی داشته است. وی به عنوان دستیار وزیر امور خارجه در امور خاور نزدیک در آستانه جنگ عراق، در میانه بحث‌های بسیار شدید در دولت جورج دبلیو بوش حضور فعال داشت.

برنز می‌گوید: در واقع بزگترین چالش، روز پس از سقوط صدام بود و این مشخص بود که هر چه همیار بیشتری داشتیم، بهتر می‌توانستیم شرایط را مدیریت کنیم. ما نمی‌خواستیم به عنوان وزارت خارجه خودمان را به حاشیه برانیم، در واقع می‌خواستیم نگرانی هایمان را صریحا بگوییم. گا‌ها این نگرانی‌ها از سوی دیگران اینطور تعبیر می‌شد که وزارت خارجه به دنبال آهسته کردن حرکت به سوی تصمیم برای جنگ بود یا اساسا آهسته ساختن امر تصمیم گیری. نتیجه هم در آخر این شد که با یک پروسه بروکراتیک ناکارآمد مواجه شدیم.

باوجود آنکه وزارت خارجه پروژه‌ای ۱۷ جلدی به عنوان «آینده‌ی عراق» آماده کرده بود، نگاه‌ها به وزارت خارجه به عنوان نهاد بی میل به عجله برای جنگ، باعث شد که پنتاگون به عنوان مسئول برنامه ریزی مدیریت فضای پس از جنگ در عراق، تعیین شود. برنز می‌گوید: عادلانه این است که بگویم که وزارت خارجه عملا منزوی شد، اما من این استدلال را قبول ندارم که این اقدام به عنوان کناره گیری وزارت خارجه از ماجرا توسط پاول یا فرد دیگری بود.

علی رغم ارتباط نزدیک برنز با پاول، رایس وی را در سال ۲۰۰۸ به سمت معاون امور سیاسی منصوب کرد، پستی که کلینتون تا سال ۲۰۱۱ به وی واگذار کرده بود. کلینتون در وصف برنز او را الگویی از از خودگذشتگی در راه وطن می‌داند.

برنز دارای درجه سفیر، بالاترین رتبه در دستگاه سیاست خارجی است. تاکنون تنها ۵۳ افسر موفق به دریافت این درجه شده‌اند.

نظرات بینندگان