arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۹۸۱۴۸
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۶ - ۰۸ بهمن ۱۳۹۹

باید واقع بین بود؛ بایدن ناجی نیست، اما «ترامپ» هم نیست

رضا مقاتلی: تردیدی نخواهد بود که بایدن به شدت به دنبال ترمیم چهره ایالات متحده در وهله نخست در میان متحدان خود خواهد بود و از این منظر با توجه به تفاوت‌های اساسی که میان وی و ترامپ وجود دارد، دیپلمات بالفطره بودن بایدن در قیاس با ترامپ و همچنین چینش تیم سیاست خارجی آگاه و آشنا به مراودات و عرف دیپلماتیک در روابط بین الملل می‌تواند تحقق هدف وی را در این زمینه تسهیل ببخشد و این موضوع نیز خود می‌تواند بعنوان نکته‌ی مهمی دیگر در ارتباط با تغییر برخی رویه‌ها و رویکرد‌ها در نحوه مواجهه دولت بایدن با نظام بین الملل مدنظر قرار گیرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

رضا مقاتلی: جوزف رابینت بایدن جونیور با نام مختصر جو بایدن بیستم ژانویه ۲۰۲۱ سرانجام بعنوان چهل و ششمین رئیس جمهور ایالات متحده در مراسم تحلیف خود سوگند وفاداری به ملت و قانون اساسی این کشور یاد کرد.

آنچه بیش از همه برای ما ایرانیان پس از این ادای سوگند اهمیت دارد نحوه مواجهه بایدن با ایران است و اینک این پرسش مطرح است که آیا بایدن رویکردی تعاملی یا تقابلی و یا تلفیقی از تعامل و تقابل را در این رابطه در پیش خواهد گرفت.

آنچه در ابتدا باید در این ارتباط در نظر گرفته شود بیان صریح جو بایدن مبنی بر تغییر در روابط و نحوه‌ی مواجهه‌ی سال‌های گذشته ایالات متحده‌ی ترامپ در مقابل ایران است، اما پر واضح است که این امر به مفهوم تغییرات ساختاری در این ارتباط نخواهد بود.

احیاء یا زوال نهایی برجام اساسی‌ترین موضوعی است که طی ماه‌های آتی به پاسخ این پرسش کمک خواهد کرد و مشخص خواهد نمود که تغییر بیان شده چگونه عملی خواهد شد.

تضاد و تفاوت‌های بنیادینی که در روابط ایران و ایالات متحده در چهار دهه اخیر حادث شده است در بسیاری از موارد از اختلاف در استراتژی‌ها به سطح تضاد ایدئولوژیک تغییر یافته است که شاید بتوان موضوع اسرائیل را از برجسته‌ترین موضوعات در این رابطه بیان نمود.

در روز نخست شروع دوران قدرت بایدن در کاخ سفید شاهد تغییر در یک عبارت در حساب توییتری سفیر ایالات متحده در سرزمین‌های اشغالی بودیم و معرفی سفیر ایالات متحده در این منطقه با عبارت "سفیر ایالات متحده در اسرائیل" جای خود را به عبارت "سفیر ایالات متحده در اسرائیل، کرانه باختری و نوار غزه" تغییر داده است؛ اما آیا این به مفهوم تغییر استراتژی عمده‌ای از سوی ایالات متحده است؟ پاسخ بی درنگ منفی خواهد بود. بایدن خود را سخت پایبند به وجود اسرائیل و ملی گرایی یهودیان می‌داند و عنوان می‌کند من یک کاتولیک معتقد هستم و همچون هر کاتولیک خوب که پیش از آنکه مسیحی باشد یک یهودی است من نیز یک یهودی هستم و به یهودی بودن خود افتخار می‌کنم. اما از دیگر سو بایدن به روشنی اعلام نموده است که خود را ملزم به رفتار بر اساس رویه‌ها و عرف روابط بین الملل برای ترمیم چهره مخدوش شده کشورش در نظام بین الملل به دلیل ساختار گریزی‌ها و ساختارشکنی‌های ترامپ می‌داند و این اقدام نخستین در تغییر یک عبارت یعنی تحقق یکی از گفته‌های بایدن در نحوه رفتارش با کشور‌ها فارغ از دوست یا دشمن بودن چرا که وی همواره عنوان کرده است خود را مکلف به حمایت از راهکار رسمیت دادن به حق حاکمیت برای فلسطین و اسرائیل که مورد پذیرش سازمان ملل و نظام بین الملل نیز می‌باشد می‌داند بخصوص آنکه مذهب بایدن بر خلاف ترامپ، ممکن است او را از یهودیان به اصطلاح تندرویی که نتانیاهو نیز در همین طیف تعریف می‌شود دور سازد و این می‌تواند به یک چالش اساسی در کنار چالش‌های کنونی داخلی نتانیاهو تبدیل شود و به عدم دوام وی منتهی شود. از سوی دیگر چهار نماینده فلسطینی الاصل دموکرات که منتقد اسرائیل خواهند بود نیز به مجلس جدید ایالات متحده راه یافته اند و می‌توانند خاطره مخالفت‌ها و انتقادات نمایندگان دور قبل این مجلس همچون ایلهان عمر و رشیده طلیب را زنده و حتی تقویت کنند؛ بنابراین همانگونه که نمی‌توان در عدم دوری قطعی بایدن از تعهد به موجودیت اسرائیل تردیدی وارد نمود، به نزدیکی بایدن و نتانیاهو به مانند ارتباط نتانیاهو و ترامپ نیز نمی‌توان به قطعیت اظهار نظر نمود و این شاید از جمله منافذی است که درایت سیاسی می‌تواند سبب بهره بردن دیگر طرف‌ها حتی ایران در ادامه گردد چرا که اصولاً در روابط بین الملل از کمترین روزنه‌ها نیز می‌توان منفعت حاصل نمود.

تردیدی نخواهد بود که همانگونه که اشاره شد بایدن به شدت به دنبال ترمیم چهره ایالات متحده در وهله نخست در میان متحدان خود خواهد بود و از این منظر با توجه به تفاوت‌های اساسی که میان وی و ترامپ وجود دارد، دیپلمات بالفطره بودن بایدن در قیاس با ترامپ و همچنین چینش تیم سیاست خارجی آگاه و آشنا به مراودات و عرف دیپلماتیک در روابط بین الملل می‌تواند تحقق هدف وی را در این زمینه تسهیل ببخشد و این موضوع نیز خود می‌تواند بعنوان نکته‌ی مهمی دیگر در ارتباط با تغییر برخی رویه‌ها و رویکرد‌ها در نحوه مواجهه دولت بایدن با نظام بین الملل مدنظر قرار گیرد.

بایدن از شخصیت هایی، چون آنتونی جان بلینکن، جان کری، وندی شرمن و سوزان رایس در مناصب مختلفی در تیم همراه خود هم در عرصه سیاست خارجی و هم سیاست داخلی بهره گرفته است و اخیراً نیز عنوان شده است وی قصد دارد رابرت مالی دستیار ویژه باراک اوباما را بعنوان نماینده ویژه دولتش در امور ایران منصوب کند و وجود همه این افراد در تیم همراه بایدن موید این موضوع است که بایدن به صورت ملموسی میراث دار تفکرات اوبامایی خواهد بود که همانگونه که عنوان می‌کند اگر می‌توانستیم همه‌ی پیچ و مهره‌های صنعت هسته‌ای ایران را باز می‌کردیم، همانگونه نیز در تکمیل این خواسته اذعان می‌کند که "می‌خواهم همه این را درک کنند که چنین گزینه‌ای امکان پذیر نیست"؛ در واقع هدف نگارنده از بیان این موضوع آن است که تفاوت در نوع تفکرات بایدن دیپلمات و ترامپ دیکتاتور را یادآوری و بر نقش و جایگاه دیپلماسی در این زمینه اصرار ورزد.

خانم شیرین هانتر استاد ایرانی‌الاصل دانشگاه جرج تاون واشنگتن در کتاب "سیاست خارجی ایران در دوره پساشوروی" و در بخشی از این کتاب این پرسش را در ارتباط با روابط ایران و ایالات متحده مطرح می‌کند که آیا تقدیر آن‌ها دشمنی دائمی است؟ هانتر فقدان منافع ذاتی ایالات متحده در ایران و همچنین عوامل سیستمیکی، چون تنش دائمی میان قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای را از جمله دلایل اساسی اختلافات و دشمنی‌های میان این دو کشور می‌داند. به اعتقاد نگارنده این یادداشت باید عنوان نمود که امروز با ظهور چین و روسیه بعنوان دو رقیب بازیابی شده بعنوان تهدیدی برای پایان هژمونی ایالات متحده در نظام بین الملل و نیز نقش و جایگاه منطقه‌ای ایران در خاورمیانه علیرغم همه تلاش‌ها برای کاهش نقش و جایگاه ایران در منطقه، هر دو موضوع مورد اشاره خانم هانتر در رابطه با بخشی از زمینه‌های اختلافات ایران و ایالات متحده در شرایط حاضر این زمینه را فراهم نموده است که شاید بتوان شاهد برخی تحولات ابتدایی البته نه بصورت بنیادین در این زمینه در ادامه بود.

در کشاکش مذاکرات هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی، شاهد تلاش‌های بیشماری برای عدم حصول نتیجه مفید نهایی از سمت برخی طرف‌های غیر درگیر، اما متاثر از نتیجه این مذاکرات بودیم که از آن جمله می‌توان به سفر شتاب زده سعود الفیصل وزیر امور خارجه وقت عربستان سعودی به وین و مذاکره فشرده با جان کری برای دریافت کمک‌های فوق العاده ایالات متحده از سوی عربستان در ازای عدم حصول توافق هسته‌ای اشاره نمود که البته در نهایت بی اثر ماند و شاید بتوان در پیش گرفتن چنین رویکردی را از تیم کنونی همراه بایدن نیز با توجه به اظهارات صورت گرفته و نیز پیشینه اقداماتشان انتظار داشت چرا که یقیناً چنین رفتاری از سوی طرف‌های متاثر از هرگونه تحول در رویکرد‌های آتی ایالات متحده و ایران دور از تصور نخواهد بود.

در نهایت آنکه در شرایط کنونی باید واقع بینانه به شرایط جدید نظام بین الملل پس از حضور بایدن در کاخ سفید نگریست و در نظر داشت که نمی‌توان بایدن را منجی اختلافات بنیادین میان ایالات متحده و ایران در بسیاری از زمینه‌ها معرفی نمود یا سطح توقعاتی اینگونه ایجاد نمود که هر کدام از دو طرف به یکباره بسیاری از اصول کلی خود را رها خواهند کرد، اما این نکته را هم باید یادآوری نمود که یقیناً بایدن در شرایط حاضر ترامپ نخواهد بود و بر این اساس می‌توان وقوع هر اتفاقی را بر اساس قاعده‌ی سیاست و روابط بر مبنای آن در نظام بین الملل انتظار داشت.

باید واقع بین بود؛ بایدن ناجی نیست، اما «ترامپ» هم نیست

رضا مقاتلی، پژوهشگر روابط بین‌الملل

نظرات بینندگان