روزنامه اینترنتی فراز : تعارض منافع «ديپلماسي و ميدان» شايد مهمترين نكتهاي است كه از گفتوگوي محرمانه وزير خارجه منتشر شده است. جايي كه محمدجواد ظريف از محدود بودن اختيارات خود در حوزه سياست خارجي در خاورميانه صحبت ميكند و ميگويد كه در هشت سال گذشته «ديپلماسي فداي ميدان» شد و «هزينه ميدان» را داد. اما اينكه اين تعارض چگونه به وجود آمد و به مانعي در مسير ديپلماسي تبديل شد، سوال پرتكراري است كه همچنان پاسخ روشنی به آن داده نشده است. قاسم محبعلي مديركل اسبق خاورميانه وزارت خارجه در گفتوگو با «فراز» به این سوال پاسخ میدهد و از تاثير انتشار گفتوگوي محرمانه بر مذاكرات وين و رابطه با روسيه سخن ميگويد. كشوري كه به گفته ظريف تا پيش از توافق هستهاي قصد كارشكني در مسير آن را داشته و مخالف عاديسازي روابط ايران و با غرب است.
تا پيش از انتشار گفتوگوي محرمانه وزيرخارجه به نظر ميآمد كه نوعي همگرايي يا هماهنگي بين وزارت خارجه و سپاه قدس در عرصه اجراي سياستهاي خاورميانه وجود دارد. اما در اين فايل آقاي ظريف تاكيد ميكند كه نه تنها همگرايي وجود نداشته بلكه ديپلماسي فداي عرصه ميدان شده و او كارگزار سياستهاي ميداني بوده است. چطور چنين تعارضي ميان وزارت خارجه و سپاه به وجود آمده؟ اين وضعيت در دولتهاي پيشين چطور بوده است؟
اين اتفاق از دوران آقاي احمدينژاد آغاز شد. در آن دوران كه اوايل بهار عربي بود حوزه خاورميانه از وزارت خارجه منفك شد و به حوزه عملياتي سپاه قدس سپرده شد. اين تصميم از نظر مقررات و ساختاري اشكال داشت. چرا كه مسئول اجراي سياستخارجي دولت است. البته اينطور نيست كه كشور به اقدامات آنها نياز نداشت اما برنامهريزي و طراحي اقدامات بايد در حيطه اختيارات وزارت خارجه ميبود وآنها در چارچوبي كه وزارت خارجه تعيين ميكرد فعاليت ميكردند. اما سياست خارجي به سپاه قدس سپرده شد و وزارت خارجه هم در شرايطي نبود كه در برابر اين اقدام مقاومت كند. با آغاز دولت روحاني پرونده هستهاي از شوراي عالي امنيت ملي به وزارت خارجه بازگشت اما حوزه خاورميانه همچنان در اختيار سپاه قدس باقي ماند. آن هم در شرايطي كه همه مسائل سياست خارجي ايران از جمله پرونده هستهاي، به مسائل منطقه گره خورده است.
آقاي ظريف از آغاز به چنين چالشي واقف نبود؟
بله واقف بود. اما شايد برداشت ايشان اين بود كه اين مشكل با جلسات هماهنگي حل ميشود. در حالي كه موضوع، مسئوليت و مديريت است. همه در وزارت خارجه با سپاه قدس كار كردند اما مسئوليت با آنها نبوده و سپاه قدس در چارچوبي عمل ميكرد كه وزارت خارجه تعيين كرده بود. در دنيا نيز عرف چنين است و همه كساني كه در حوزه خارجي فعاليت ميكنند با وزارت خارجه هماهنگ ميشوند و اين عرصه تحت اختيار اين وزارتخانه است. همانطور كه اگر در داخل كشور وزارت خارجه قصد انجام كاري را داشته باشد، بايد با دستگاه ذيربط همكاري كند. به هر حال در هشت سال گذشته مشكل اوليه بر جاي خود باقي ماند و منجر به چنين وضعيتي شد. چرا كه آنها خارج از عرف ديپلماتيك و مناسبات بين كشورها عمل ميكردند. به طور مثال طيق گفتههاي آقاي ظريف وزارت خارجه و دولت اختيار اين را نداشتند كه جلوي پرواز [نظامي] با هواپيمايي جمهوري اسلامي را بگيرند.
به لحاظ بروكراتيك كه اختيار جلوگيري از آن را داشتند اما گويا در عرصه اجرا ناتوان بودند.
بله، ابتدا بايد موضوع مسئوليت را روي كاغذ حل ميكردند. يعني مصوبه شوراي عالي امنيت ملي درباره مسئوليت سپاه قدس در زمينه سياست خارجي در منطقه را تغيير ميدادند. امروز سفراي كشورهاي منطقه نيز از سپاهيها هستند كه ممكن است حرفهاي هم باشند اما در چارچوب وزارت خارجه عمل نميكنند.
البته وزيرخارجه حتي پا را فراتر از منطقه گذاشته و گفته كه در گفتوگو با وزيرخارجه روسيه هم خواستههاي فرماندهان ميدان را مطرح ميكرده است. آيا اين اظهارات بر روابط با روسيه هم اثرگذار است؟
بله، ايشان در واقع كارگزار بوده نه مدير.پخش اين نوار هزينه زيادي براي سياست خارجي ما توليد ميكند و اعتماد متقابل ميان وزارت خارجه و كشورها را از بين ميبرد. در دنيا معمول است كه چنين گفتوگوهايي بعد از دو يا سه دهه منتشر ميشود. چرا كه با گذشت زمان اطلاعات گفتوگو بر سياستها و منافع امروز تاثير نگذارد. آقاي ظريف و همتاي روس ايشان هر دو وزير خارجه حاضر هستند و در آينده نزديك بايد سر يك ميز بنشينند. از اين منظر اين اتفاق يك افتضاح براي سياست خارجي ما تلقي ميشود.
فكر ميكنيد اين گفتوگو چه تاثيري بر مذاكرات وين خواهد داشت؟
قطعا روي مذاكرات وين تاثيرگذار است. اما نكته اينجاست كه طرف ما در مذاكرات آمريكاست نه روسيه. از صحبتهاي وزيرخارجه نيز مشخص است كه روسها و حتي فرانسويها به دنبال كارشكني بودند. اگر ايران بتواند با آمريكا توافق كند اين كشورها خودبهخود كنار ميروند. اما ميتوانند روي روند مذاكرات تاثير بگذارند. از سوي ديگر اين تصور نزد آمريكاييها به وجود ميآيد كه آقاي عراقچي به عنوان رييس هيات ايراني در وين اختياري در داخل ندارد. چرا كه لغو تحريمها مابهازايي دارد و به سياستهاي ديگر ما در منطقه نيز مرتبط است. اما آقاي ظريف در اين مصاحبه ميگويد در عمل قادر به اجراي توافق نبوده و اين بر مذاكرات آينده او تاثير زيادي دارد.
يعني ممكن است جايگاه وزارت خارجه در عرصه بينالمللي متزلزل شود؟
بله. چرا كه مذاكرهكننده در واقع نماينده نظام و جمهوري اسلامي محسوب ميشود. حالا اين مشكل به وجود ميآيد كه نهادهاي ديگر غير از وزارت خارجه در عرصه سياست خارجي در ايران فعال هستند كه تحت اختيار دولت هم نيستند. بنابراين توافق نهايي توافق با ايران نيست.
در چنين شرايطي آينده مناسبات ميان وزارت خارجه و سپاه چطور رقم ميخورد؟
بايد اين مشكل حل شود. ضمن اينكه آقاي ظريف و كساني كه اين فايل را منتشر كردند نسبت به آن مسئوليت دارند. بايد براي جلوگيري از ضايعات در آينده اين مسئله را حل كنند و مسئوليت سياست خارجي به جايگاه اصلي آن يعني وزارت خارجه برگردد. اگر مشكلي دارند، مديريت وزارت خارجه را اصلاح كنند نه اينكه دستگاه را فشل كنند و كار را به نهاد ديگري بسپارند كه اين ضايعات را در پي داشته باشد. اين اتفاق ميتواند هشداري باشد كه مسئولان در سطح عالي بنشينند و اين موضوع را حل كنند تا در ادامه اين دولت و دولت بعدي شاهد اين گلايه از وزيرخارجه نباشيم كه در جريان امور سياست خارجي نبوده است. وزيرخارجه بايد در عين مسئوليت، اختيارات هم داشته باشد و همه دستگاهها فعاليت خود در عرصه سياست خارجي را با او هماهنگ كنند.