روزنامه اطلاعات نوشت: ۲۸ خرداد، تاریخ برگزاری سیزدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری اعلام شده است و با این که آغاز ثبتنام رسمی نامزدها از امروز است، اما بازار تبلیغات غیر رسمی علاقمندان جلوس بر صندلی خیابان پاستور، از چندی پیش گرم و پر رونق شدهاست و کاندیداهای احتمالی با بیان نظرات خود در نظرسنجیها و گفتگو در شبکههای اجتماعی و حضور در محافل دانشگاهی، به جلب آراء پرداختهاند.
در این بازار داغ، میتوان محورهای چندی از آنچه گفته یا نوشته میشود استخراج کرد که اهم آنها عبارتند از: حمله بهدولت کنونی و دو دولت قبل از سال ۱۳۹۲، ادعای بیاختیار بودن رئیس جمهوری، انتقاد از نبود آزادی، انتقاد از عملکرد شورای نگهبان، حمله به برجام، حمله به پیشتوافق ایران و چین، انتقاد از سیاست خارجی، ایراد از حضور برون مرزی جمهوری اسلامی بهویژه در سوریه و لبنان و نقد عملکرد روسیه در رابطهاش با ایران. آنچه در این اظهارنظرها غایب است، عدد و رقم است و آنچه به فراوانی مشاهده میشود وعده و وعید است و در مواردی القاء شبهه در ذهن کسانی که سر آنها پرشور است، لیکن تجربه آنها در شناخت نامزدها اندک.
در اینباره باید گفت لااقل، زمامداری سال ۱۴۰۰ رئیس جمهوری آینده با بودجه مصوب امسال سپری خواهد شد و او نه عصای موسایی در دست خواهد داشت که آن را به امکانات متصور بزند تا دوازده چشمه برای تشنگان اقتصادی روان شود و نه شرایط بینالمللی به گونهای خواهد بود که با وام گرفتن از خارج، کشور را مقروض لیکن صندوق دولتش را پر پول کند؛ لذا هرگونه قولی که او در دوره مبارزات انتخاباتی خود میدهد اگر پشتوانه عملی و واقعی نداشته باشد، آنچه که در پایان دوره ریاست وی در خاطرها خواهد ماند نه تنها بهتر از یادگار دولت کنونی نخواهد بود بلکه وضع را به گونهای رقم خواهد زد که باز مردم برای گذشته حسرت بخورند. حل مشکل بیکاری، تأمین هزینههای ازدواج جوانان، ساخت مسکن ارزانقیمت برای کم درآمدها، انتقال آب از دریا به مناطق خشک، گسترش تأمین اجتماعی، رونق ورزش و تفریح جوانان، ساخت خطوط جدید ریلی، رساندن مواد اولیه به هزاران واحد تولیدی در حال تعطیل، همگی به بودجه و تأمین مالی نیاز دارند. فروش پسته و فرش و نفت و فولاد و محصولات پتروشیمی و رونق تجارت با دیگر کشورها، نیازمند عادیسازی روابط و برداشته شدن تحریمها و در گرو این خواهد بود که هم مبادلات بینالمللی ایران رونق گیرند و هم تولید داخلی فدای واردات بیرویه نشود. نکته دیگر این که شماری از نامزدها توجه ندارند که با تضعیف انسجام ملی و بیان حرفها و ادعاهایی که پشتوانه قانونی ندارند، در صورت اشغال مسند ریاست جمهوری، نمیتوانند وعدههایشان را محقق کنند.
نکته خطرناک دیگر، تحریف سخنان رهبری از سوی بعضی افراد است که با کجفهمی از رهنمودهای ایشان، وعده بستن درهای کشور و قطع ارتباط با جهان خارج یا لااقل با بخشی از دنیا را میدهند. آنان با استناد به تأکید معظم له در خودکفایی و خوداتکایی و رونق تولید داخلی و استقلال اقتصادی، اینگونه القاء میکنند که باید با دنیای غرب بدون رابطه ماند. گذشته از این که رهبری تا این تاریخ چنین رهنمودی را صادر نکردهاند، آنان از این واقعیت تاریخی آگاه نیستند که موقعیت سیاسی- جغرافیایی ایران اقتضا میکند که با حفظ استقلال سیاسی، با همه قدرتهای بزرگ رابطه داشته باشیم. متأسفانه رژیم گذشته با اتکای بیش از حد به دولت امریکا نتوانست موازنه ارتباطی با قدرتهای بزرگ را بهدرستی سامان دهد و با باز گذاشتن دست مستشاران نظامی و سازمانهای جاسوسی امریکا و انگلیس در ایران، برای کشور فاجعه آفرید.
ما به هزار و یک دلیل، هم باید با چین و روسیه رابطه حسنه مبتنی بر حفظ استقلال و عدم مداخله در امور یکدیگر داشته باشیم و هم با کشورهای بزرگ غربی با هوشیاری و قدرت رابطه برقرار کنیم. گواه این مدعا ارتباط مرحوم امام خمینی با امریکا و انگلیس پس از پیروزی انقلاب بود و دولت جیمی کارتر پس از اشغال سفارت امریکا یک طرفه رابطهاش را با ایران قطع کرد! رهبران ما نیز در همه سالهای بعد از پیروزی انقلاب تأکید کردهاند که اگر دولت امریکا دست از خوی استکباری خود نسبت به ایران بردارد، برقراری ارتباط با او مانعی ندارد. البته این را نیز باید تصریح کرد که همه دولتهای بزرگ، با هم و دولتهای کوچک با آنها رابطه دارند و جمهوری اسلامی ایران هم بهعنوان یک قدرت مطرح که دیگران نمیتوانند آن را نادیده بگیرند، با اتکاء به مردم خود و به پشتیبانی توانمندی در عرصههای گوناگون، از ارتباط با دیگر کشورها نگرانی ندارد. این در حالی است که دولتهای مختلف آمریکا با توسل به حربه تحریمهای غیر قانونی، میلیاردها دلار به مردم و کشور ایران زیان وارد کردهاند، اما این واقعیت نیز وجود دارد که برای استیفای حقوق از دسترفته، ایران باید در محدوده منافع ملی و منطقهای خویش با جهان خارج رابطه برقرار کند. متأسفانه بعضی کشورها نیز منافع خود را در عدم ارتباط ایران اسلامی با جهان غرب میبینند و تلاش میکنند برای گسترش نفوذ خود در منطقه و تضعیف ایران عزیز، موقعیتهای مختص ما را تصاحب کنند.
از سوی دیگر علیرغم حضور قدرتمندانه جهانی چین، هنوز بسیاری از امکانات بینالمللی در اختیار آمریکا قرار دارد و این دولت زورگو هروقت لازم بداند از آنها علیه دیگران استفاده میکند و یکی از راههای گریز از این تحریمها، تلطیف دو جانبه فضای کنونی است. هم اراده آهنین رهبری و هم هوشیاری انقلابی مردم ایران دیگر اجازه نخواهد داد که قدرتهای بزرگ، خواستهای خود را به ملت ایران تحمیل کنند. با درک چنین واقعیتی است که ایران اسلامی از برقراری ارتباط با جهان خارج هراسی بهخود راه نمیدهد و از موقعیتهایی که در سایه توانمندی آن در منطقه ایجاد شده استفاده خواهد کرد. تنشزدایی در منطقه و برقراری روابط با کشورهای همسایه یکی از مؤلفههای قدرت در روابط خارجی ما خواهد بود. در حال حاضر تنها رژیمی که از نبود ارتباط ما با بعضی از دولتهای همسایه یا فرامنطقهای سود میبرد، رژیم اسرائیل است که فضای ایرانهراسی در دنیا ایجاد میکند.
درباره وعدههای نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ذکر این نکته نیز ضروری است که برای برون رفتن از فضای تحریمزده کنونی، ما به مردان کاردیده نیاز داریم. استاد سخن، سعدی در باب هفتم گلستان و حکایت جوان پیلتن بیتجربه آورده است:
به کارهای گران مرد کاردیده فرست
که شیر شرزه در آرد به زیر خم کمند
نبرد پیش مصافآزموده معلوم است
چنانکه مسأله شرع پیش دانشمند
در دیباچه گلستان نیز فرموده است:ای تهی رفته دست در بازار
ترسمت پر نیاوری دستار
تهیدستی نه تنها به معنی نداشتن امکانات، بلکه میتواند تهی قولی و زدن حرفهای بدون پشتوانه عملی و اجرایی نیز باشد. تجربه دوازده دور انتخابات ریاستجمهوری به ما آموخته است که برای مسند پر مسئولیت ریاست جمهوری، کشور به پهلوانان تنومندی نیاز دارد که سرد و گرم گذشته انقلابی و کارهای سطح بالای اجرایی بعد از انقلاب، آنها را کارآزموده و کار کشته کرده باشد تا بهمثابه ناخدایان دریادیده و موج و طوفان چشیده، بتوانند سکان کشتی کشور را هدایت کنند و آن را به ساحل نجات برسانند.
به فرموده لسانالغیب شیراز:
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاهداری و آیین سروری داند
هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
توصیه نگارنده به بعضی داوطلبان محترم ریاستجمهوری این است که در فرصت باقیمانده، هم تاریخ ایران را بخوانند و از اشتباهات آنها که مملکت را دستنشانده کردند پند گیرند؛ هم به این نکته توجه داشته باشند که الزامات سیاسی- جغرافیایی کشور ما اقتضا میکند که ایران قوی باشد و قوت آن نه تنها در اتکاء به مردم است، بلکه به این مهم نیز بستگی دارد که جمهوری با همه قدرتهای بزرگ، رابطه مستقلانه و عزتمند داشته باشد.