arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۲۰۹۶۰
تاریخ انتشار: ۰۴ : ۰۰ - ۱۲ خرداد ۱۴۰۰

یادداشت‌های محمدعلی فروغی، سه‌شنبه ۱۱ خرداد ۱۲۹۹؛ چه باید کرد؟ حالا که این‌طور گرفتار و اسیریم

صبح از بچه‌ها و میرزا ابوالحسن‌خان کاغذ رسید. تاریخ آن سوم شعبان و بیست و سوم آوریل بود. هنوز قبل از وقایع بادکوبه است و اطمینان نیست که بعد از این دیگر کاغذ برسد... مسیو منار برای کار خودش آمده بود. او هم می‌گفت انگلیس‌ها در باطوم مانع‌اند از این‌که چیزی عبور کند. اما فرضا انگلیس‌ها مانع نباشند، جنگ آذربایجانی‌ها و گرجی‌ها مانع است. چه باید کرد؟ حالا که این‌طور گرفتار و اسیریم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح از بچه‌ها و میرزا ابوالحسن‌خان کاغذ رسید. تاریخ آن سوم شعبان و بیست و سوم آوریل بود. هنوز قبل از وقایع بادکوبه است و اطمینان نیست که بعد از این دیگر کاغذ برسد. یعنی اگر راه چاپار بند باشد دیگر یقینا نخواهد رسید. اما تازه رفته بود چاپار منظم شود.

مسیو منار برای کار خودش آمده بود. او هم می‌گفت انگلیس‌ها در باطوم مانع‌اند از این‌که چیزی عبور کند. اما فرضا انگلیس‌ها مانع نباشند، جنگ آذربایجانی‌ها و گرجی‌ها مانع است. چه باید کرد؟ حالا که این‌طور گرفتار و اسیریم.

ناهار با انتظام‌الملک در پوکاردی خورده به هوتل موریس رفتیم و عصر به توئیلری به تماشای Salon des arts appliqués که در حقیقت اکسپوزیسیونی [نمایشگاهی] از انواع و اقسام اثاث‌البیت است رفتیم و بعد رفته برای اعتمادالدوله و لقمان‌الدوله و حشمت‌السلطنه کارت گذاشتیم و رفتیم در ساویا شام خوردیم. یکی از مهمان‌ها دیوانگی می‌کرد. آخر با اجزای رستوران کار به اوقات‌تلخی کشید.

 

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: بنیاد موقوفات دکتر افشار و سخن، چاپ هفتم، ص ۳۹۱.

نظرات بینندگان