در حال حاضر ورود
گویندگان آن قدر آسان شده که با یک پارتی میتوانند وارد شوند. پیش از این،
ورود نیروهای جدید به دوبله خیلی مشکل بود ولی الان هر فردی راحت میتواند
به دوبله بیاید.
در آن زمان یک امتحانی از گویندگان گرفته میشد ولی سن آنها اجازه نمیداد همه آنها وارد شوند ولی حالا خیلیها وارد میشوند اما نمیتوانند بمانند و بعد از مدت کوتاهی متوجه میشوند که به درد این حرفه نمیخورند.
ناصر طهماسب که به عنوان استاد تیپسازی در دوبلهی ایران شناخته شده، متولد سال 1318 است و کار دوبله را به صورت حرفهیی از دههی 40 و مدیر دوبلاژی را از اواخر دههی 40 آغاز کرده است.
یکی از ماندگارترین و به یادماندنیترین نقشهایش، «فرمانده کسلر» در سریال «ارتش سری» است، اما خودش معتقد است: یکی از بهترین کارهایش که در ذهنش ماندگار شده فیلم «کمالالملک» بود و میگوید «کمالالملک» فیلمی بود که دوبله آن را زنده کرد.
طهماسب در راستای بیشتر شناخته شدن دوبله در ایران، بر این باور است که اگر فیلمهای خارجی در ایران اکران شوند، دوبله بیشتر در میان مردم جا میافتد در غیر این صورت دوبله مشتری زیادی نخواهد داشت.
بر این اساس پس از سالها فعالیت این هنرمند پیشکسوت را دعوت کردیم تا پای صحبتهایش بنشینیم؛ ناصر طهماسب به همراه امیرعطرچی ـ یکی از دوبلورهای جوان ـ دربارهی وضعیت دوبله در ایران و خصوصا دوبله در تلویزیون گفتوگویی با ایسنا داشتند که در زیر میخوانید.
آقای طهماسب در حال حاضر کیفیت دوبله در ایران را چطور میبینید؟
طهماسب:در کل دوبله در ایران سریعتر انجام میشود و با آمدن نسل جدید و پیشرفت تکنولوژی، افراد و دستگاههای نو وارد دوبله شدند ولی کلیت دوبله این است که در حال حاضر فیلمهایی که دوبله میشوند بار دراماتیک ندارند؛ یا پلیسی هستند و یا یکسری فیلمهای کرهای که خیلی هم جالب نیستند برای تلویزیون دوبله میشوند که به نظر من اصلا برای مخاطب جذابیت ندارند.
مثلا فیلم سینمایی «اینجا بدون من» بهرام توکلی را مشاهده کنید که چقدر جذاب بود به دلیل اینکه درام است و خود به خود مخاطب را جذب میکند.
طی این سالهایی که وارد حرفه دوبله شدید بیشتر گویندگی کردید یا مدیر دوبلاژی؟
طهماسب: من بیشتر سرپرستی کارها و مدیر دوبلاژی آنها را بر عهده داشتم تا گویندگی؛ گویندگی کمتر انجام دادم ولی گویندگیهایی هم که داشتم خوب و دلنشین بود؛ البته با افرادی که کار کردم اکثرشان دیگر حضور ندارند، یا فوت کردهاند و یا دیگر در دوبله کار نمیکنند. افرادی همچون رفعت هاشمپور، فهیمه راستکار، خانم کاظمی، خانم خردمند، آقای نوذری، آقای مقبلی، آقای رسولزاده، علی کسمایی، سعید شرافت، حسن تهامی و نظیر اینگونه افراد که دیگر نمیتوان کسی را جایگزین آنها کرد. این تاسف بار است که اینگونه افراد دیگر در دوبله حضور ندارند.
کمی از شخصیت «فرمانده کسلر» در فیلم ارتش سری که یکی از ماندگارترین کارهایتان شناخته شده است برایمان بگویید؟
طهماسب: فرمانده کسلر مربوط به کارهای بعد از انقلابم میشود. این فیلم ارتشی بود و خیلی هم جالب بود البته شاید برایتان جالب باشد که اصلا فکر نمیکردم این قدر برای مردم جذاب باشد. این فیلم دوبلهی خیلی خوبی داشت، البته فیلمهای خوب دیگری هم مثل «خوشههای خشم»، «بیگانه» و ... داشتیم که حضورشان در دنیا پرشور است.
از نظر مردم نقش فرمانده کسلر در فیلم «ارتش سری» ماندگارترین نقشتان بود ولی از نظر خودتان چه فیلم یا سریالی بهترین بود؟
طهماسب: به نظرم یکی از کارهایی که در ذهنم ماندگار شد «کمالالملک» بود که علاوه بر گویندگی مدیر دوبلاژی آن هم بر عهدهی خودم بود، این فیلم هم دوبله خوبی دارد و به عقیده من فیلمی بود که دوبله آن را زنده کرد. «هزاردستان» هم از جمله فیلمهایی است که دوبلهی خیلی موفق داشت، به همین خاطر دوبله فوقالعادهاش، همیشه برایم ماندگار است.
فیلم«مادر» هم از جمله فیلمهایی است که دوبلهی خوبی داشت و برایم خیلی خوب بود چرا که بحث مادر در آن مطرح میشد به همین خاطر هم از لحاظ داستانی و هم از لحاظ دوبله خیلی زیبا بود.
اولین فیلمی را که در آن گویندگی کردید را به یاد دارید؟
طهماسب: اولین فیلمی که میخواستم گویندگی کنم فیلم سینمایی «هملت» بود و رولی که من باید جای او صحبت میکردم مربوط به یک گورکن بود، یکی از افرادی که از همان ابتدای گویندگی خیلی با او کار کردم و خیلی از او راضی هستم آقای احمد رسولزاده است؛ چرا که همیشه از همان ابتدا به حرفهایم گوش میکرد و خیلی کمکم میکرد.
به نظر شما مترجم چقدر میتواند در کیفیت دوبله یک فیلم یا سریال تاثیرگذار باشد؟
طهماسب: مترجم در دوبله یک فیلم یا سریال تاثیر زیادی میگذارد، اگر تازهکار باشد و ترجمه بدی از متن ارائه دهد صد در صد تاثیر بدی خواهد گذاشت. من همیشه معتقدم ما در دوبله یک زبان داریم که با آن صحبت میکنیم و یک زبان نوشتار هم داریم که با آن مینویسیم. در دوبله یک صدای زبان وجود دارد که فقط ما دوبلورها آن را بلدیم یعنی به کمک آن میتوانیم به جمله طعمی دهیم تا آن را مثل گل باز کند؛ البته زمانی هم که یک فیلم دکوپاژ میشود جملهها جذابتر میشوند؛ به عنوان مثال زمانی که شخصیت فیلم به جایی میرسد که میگوید «کشتم» دوربین سریع به سمت صورت فرد میرود و یک کلوزآپ رخ میدهد.
گویندگان خوب این جملهها را به مفهوم اصلی تبدیل میکنند که به این مساله صدای زبان میگوییم و متعلق به خود گوینده است و هیچ ربطی هم به معلومات و ... ندارد. اصل کار دوبله این است که نزدیکی و دوری ارتباط ها را نشان دهد و لغتها باید تبدیل به جملههای جذاب شوند؛ یعنی به محض اینکه به گوش ما میرسد مقصود را متوجه شویم.
شما به عنوان پیشکسوتی که سالهاست در عرصهی دوبله فعالیت دارید چه انتظاری از دوبله ایران دارید و فکر میکنید چرا ضعیف شده است؟
طهماسب: به دلیل اینکه ما سینمای خوب نداریم، با این اوضاع و احوال دوبله ما هیچ پیشرفتی نمیکند به همین خاطر دوبله دیگر مشتری ندارد. اگر فیلمهای خارجی در ایران اکران شوند دوبله در میان مردم بیشتر جا باز میکند، بیشتر به زبان فیلم گوش میدهند و کم کم آن را میفهمند.
به عنوان مثال همین فیلم «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی اگر از تلویزیون پخش میشد شاید اصلا به درد نمیخورد چون تصویر کوچک است، این فیلم به دلیل اینکه روی پرده بود و صدای اعلاء داشت توانست موفق شود. کلیت ماجرا این است که زمانی که سینما نیست دوبله هم مشتری ندارد.
کمی از کیفیت فیلم هایی که برای دوبله خریداری میشوند برایمان بگویید چطور هستند؟
طهماسب: فیلمهایی که در حال حاضر خریداری میشوند دیگر مثل گذشته نیستند و کیفیت آنچنانی ندارند، فکر میکنم دیگر کسی دوبله را نمیخواهد و اصلا دنبال این نیست که پیشرفتی داشته باشد؛ متاسفانه مترجمانی را که آشنا به دنیای فیلم نیستند را وارد میکنند و هر فیلمی را که خودشان دلشان میخواهد دوبله میکنند.
فکر میکنید ممیزیهایی که در فیلمها و سریالها میشود چقدر در دوبله و کیفیت آن تاثیرگذار باشد؟
طهماسب: زمانی که در یک فیلم از کلمه «عزیزم» استفاده می شود به راحتی آن را خط میزنند، عزیزم چه اشکالی دارد؟! کلمه عزیزم کلمه محترمانهای است که هر فردی میتواند از آن استفاده کند. به نظر من اگر عشق و علاقه را از میان برداشت کل ساختمان عالم بر هم میریزد.
زمانی که سانسورها بیش از حد باشد و رابطهها کور شود، همه چیز فیلم نابود میشود؛ به عنوان مثال فیلم «آخرین امپراطور» مدت پخش آن 135 دقیقه بود ولی تلویزیون آن را 75 دقیقه نشان داد. زمانی که ناشیانه فیلمها را سانسور میکنند موجب پایین آمدن کیفیت آنها میشوند، یکسری فیلمهای بیمزه و لوس را خریداری و دوبله میکنند و دیگر اصلا برایشان مهم نیست که چطور از آب در میآید؛ به عنوان مثال الان شبکه کودک چه فیلمهای خوبی دارد؟!
بهترین این شبکه، سریال «بروسلی» است و دیگر فیلمهای آن منسوخ و از ردهی سینما بیرون هستند. اگر بخواهیم منطقی فکر کنیم هیچکس مطابق فرهنگ کشورهای دیگر فیلم نمیسازد، اگر فیلمهای آلمانی، فرانسوی، آمریکایی که خوب هستند و اسکار میگیرند برای دوبله خریداری شوند، بهتر است؛ ولی متاسفانه بیشتر یکسری فیلمهای کرهای خریداری میشود که کیفیت ندارند.
فکر نمیکنید فیلم و سریالهای خارجی دوبله شدهای که از تلویزیون پخش میشوند تکراری شدهاند و دیگر جذابیت آنچنانی ندارند؟
طهماسب: بله؛ حتی همین سریالهای تلویزیونی خودمان هم که به روی آنتن می روند تکراری شدهاند و موضوع جدیدی برای مخاطب ندارند. به نظر من اگر فیلمها و سریالهای خوب خریداری شوند، طبیعتا دوبله هم وضعیت بهتری پیدا میکند و بیشتر دیده میشوند.
با وجود تمام مشکلات آینده دوبله ایران را چطور تصور میکنید؟
طهماسب: اگر تلویزیون دوبله را از میان بردارد و همهی فیلم و سریالها را با زیرنویس پخش کند زبان مخاطبان هم قوی میشود و مجبورند نگاه کنند تا یاد بگیرند.
ضعف اصلی دوبله ایران را در چه میبینید؟
طهماسب: باز هم تکرار میکنم اگر سینما باز باشد دوبله هم دیده میشود و مردم آن را میبینند و برایشان جالب میشود. من فکر میکنم اصل موضوع این است که دوبله را نمیخواهند. ما اکران سینما نداریم، چه اشکالی دارد همین فیلمهای سه بعدی کودکان و ... به جای جشنواره ها در سینما گذاشته شوند. راستش را بخواهید من از سینما خیلی دور شدم و خیلی وقت است که به سینما نرفتم البته شنیدم که میخواهند یکسری فیلم ها را که به جشنواره میروند در سینماها هم اکران کنند ولی نمیدانم چه زمانی این اتفاق بیفتد.
کمی از ابتدای ورودتان به حوزه دوبله برایمان تعریف کنید؟
طهماسب: دوبله در آن زمانی که من وارد شدم این طور نبود، اکثر گویندگان در آن زمان میتوانستند آواز بخوانند. در حال حاضر دوبله آشفته بازار شده است و سر و سامانی ندارد، البته دراین میان جامعه هم بیتاثیر نیست.
ورود نیروهای جدید به دوبله را چطور میبینید؟
طهماسب: در حال حاضر ورود گویندگان آن قدر آسان شده که با یک پارتی میتوانند وارد شوند. پیش از این، ورود نیروهای جدید به دوبله خیلی مشکل بود ولی الان هر فردی راحت میتواند به دوبله بیاید. در آن زمان یک امتحانی از گویندگان گرفته میشد ولی سن آنها اجازه نمیداد همه آنها وارد شوند ولی حالا خیلیها وارد میشوند اما نمیتوانند بمانند و بعد از مدت کوتاهی متوجه میشوند که به درد این حرفه نمیخورند.
به نظر شما در کار دوبله داشتن تحصیلات، بیشتر میتواند کمک کند یا استعدادهایی که هر فرد دارد؟
طهماسب: تحصیلات مسلما خوب است و راه افراد را مشخص میکند و حتما هم باید باشد. کلاسهای زیادی برای دوبله وجود دارد ولی خیلی آکادمیک نیست به همین خاطر خیلی به آنها پرداخته نمیشود؛ اکثر بچههای سینما از طریق صدای فیلم به کارگردانی رسیدهاند؛ به عنوان مثال در فیلم «سوتهدلان» ما 15 روز کار کردیم تا دوبله آن به پایان برسد، آن قدر تمرین کردیم تا قوام بیاید و در نهایت یک کار آبرومندانه ارائه شود.
در کل ما در آن دوره برای دوبله فیلمها، کلی تمرین میکردیم تا یک کار گرم و زنده درآوریم که حتی اگر تلویزیون آن را 30 سال بعد هم پخش کرد تازگی داشته باشد نه اینکه صدای مرده روی شخصیتها باشد ولی الان این طور است و کسی نیست که حوصله علی حاتمی را داشته باشد و از جان و دل مایه بگذارد، بلکه در حال حاضر شرایط به گونهای شده است که فقط میخواهند با شتاب و عجله کارها را به انجام برسانند بدون اینکه به کیفیت توجه کنند؛ مثلا فیلمهایی همچون « هزاردستان» یا «سوتهدلان» از جمله فیلمهایی بود که واقعا روی آنها کار شد و میتوان گفت از بهترین فیلمهایی است که در ویترین قرار دارند ولی در حال حاضر طی یک مدت خیلی کوتاه فیلم می سازند، البته این حرفهای من اصلا انتقاد نیست بلکه میخواهم بگویم متاسفانه دیالوگ در فیلمسازی ما از بین رفته است. فیلم های اصغر فرهادی که جذابیت زیادی دارند دلیلش این است که بازیگرانش از جانشان حرف میزنند.
به عقیده من اگر اصغر فرهادی یک فیلم را دوبله کند طبیعتا اعلاء میشود چرا که او کارگردانی ریزبین است و سرشار از احساس انسانی.
عطر چی: من فکر میکنم بچههای هنر در ایران در هیچ زمینه هنری به اندازه حالا آن قدر بیتلاش نبودهاند. به عقیده من اگر افراد موفق میشوند یک اتفاق است، در سینما هم موفقیت افرادی چون اصغر فرهادی جزو همین اتفاقات است.
در دوبله هم افرادی مثل آقای طهماسب به سینما کمک کردند، همه افراد موفق در هر حوزه یک اتفاق هستند، اتفاقی که مابقی افراد نقش آنچنانی نداشتند.
عطرچی خطاب به طهماسب: شما خودتان این اتفاق را رخ دادید و از جمله افرادی بودید که با دوبله به سینما کمک کردید تا موفق شود اگر من هم بخواهم تبدیل به یک اتفاق شوم باید روی خودم کار کنم و تلاشم را بیشتر کنم که البته اگر من یک اتفاق شوم یک اتفاق جدید میشوم.
ـ آقای طهماسب شما به عنوان پیشکسوت عرصه دوبله و کسی که به عنوان استاد تیپسازی دوبله ایران شناخته شدهاید، فکر میکنید تخیل در دوبله چقدر میتواند تاثیرگذار باشد؟
طهماسب: تخیل در هر کاری خیلی مهم است، متاسفانه نسل امروز ما دامنه تخیل ندارند. من به یاد دارم چندین سال پیش که میخواستم فیلم «گربه آوازهخوان» را دوبله کنم یک بچهای را آورده بودیم تا در این فیلم به عنوان صدایی نو صحبت کند، آن دختر بچه در آن زمان تخیل داشت و میدانست که چگونه باید حرف بزند و از قدرت تخیلش کمک بگیرد.
در دوبله باید چه کرد که نسل جدید بتواند دوبله را بالا ببرد و موجب پیشرفت آن شود؟
طهماسب: ما نمیتوانیم نسل جوان را تربیت کنیم بلکه افراد باید خودشان استعداد لازم را داشته باشند. متاسفانه در حال حاضر اکثر گویندگانی که وارد دوبله میشوند در همان حدی که هستند باقی میمانند و هیچ خلاقیتی از خود نشان نمیدهند در نتیجه هیچ پیشرفتی هم نمیکنند. به عقیده من تربیت گوینده اصلا مهم نیست این مهم است که چگونه تبدیل به یک ماده اساسی شود، یکسری مسائلی در دوبله وجود دارد که یاددادنی نیست بلکه در وجود افراد ذاتی است.
یکسری گویندگان خوبی هستند که هم سریع میبینند و هم سریع میتوانند صحبت کنند و کاملا با هم هماهنگ هستند ولی برخی گویندگان هم هستند که خیلی خوب هستند ولی دیر میبینند و یا به عکس دیر میشنوند، در کل کمتر افرادی هستند که از همه لحاظ هماهنگ باشند و به صورت دقیق زمانی که میشنوند ببینند و سریع صحبت کنند البته به نظرمن یکی از دلایلی که گویندگان حرفهیی نیستند این است که به زبانهای مختلف دنیا تسلط ندارند و اصلا زبان نمیدانند.
به نظر شما وجود موسیقی چقدر میتواند در دوبله موثر باشد و اصلا ربطی به جذابیت آن دارد؟
طهماسب: بخشی از کار دوبله، موسیقی است که در حال حاضر فوت شده است. زبان یک موسیقی دارد که حتما باید باشد و یک فرهنگ محسوب میشود، به عنوان مثال عزت الله انتظامی و امثال او صدایشان یک وزنی دارد و یک موسیقی خاصی در گفتارشان است که با همین موسیقی صحبت میکنند ولی در حال حاضر دیگر این طور نیست و تمام صداها بدون هویت شده و شناخته شده نیستند. به اعتقاد من اگر صدا فراگیر شود و تبدیل به یک عنصر هنری شود برای همه شناخته شده میشود و همه را جذب خود میکند. در حال حاضر بازیگران ما هم خیلی سرد و بیروح بازی میکنند و این بیروحی فقط در دوبله نیست که به نظر من تمام اینها به خاطر نبود موسیقی است.
فکر نمیکنید بخشی از مشکلاتی که در حوزه دوبله وجود دارد به بها دادن این هنر برمیگردد یعنی اگر به دوبله بیشتر بها داده شود وضعیتش قطعا بهتر میشود؟
طهماسب: درست است که بخشی از این مشکلات به بها دادن برمیگردد ولی در کار نباید فردی، فردی را تحویل بگیرد ولی متاسفانه این عادت بد ماست. به عنوان مثال شاگردی که در مدرسه همیشه نمره 20 میگیرد میداند که همیشه این نمره را کسب میکند و به بقیه شاگردان توجهی نمیکند که چه نمرهای میگیرند، در کار هم به همین شکل است و به جای اینکه دیگران را نگاه کنیم باید آنها شما را نگاه کنند و غبطه بخورند، اگر این روحیه وجود نداشته باشد در هر کاری که برویم نمیتوانیم موفق باشیم و این فقط مختص دوبله نیست بلکه در همه کارها نیز باید تلاش کرد، درست است که در کار ما باید به دستمزدها رسیدگی شود و بهای بیشتری داده شود ولی اصل موضوع این نیست.
نظرتان درباره مدیریت حال حاضر واحد دوبلاژ سیما چیست؟
طهماسب: به نظر من در کل هر فردی که به عنوان مدیریت دوبله میآید باید صدا را بشناسد و بافت و دیالوگ را بداند و زبان را بشناسد. آقای میلانی با توجه به سوابقی که دارند فکر میکنم بتوانند در کارشان موفق باشند، امیدوارم که همین طور باشد.
عطرچی: اگر مدیریت قریحه هنری داشته باشد و نظارت کامل بر کارها داشته باشد میشود روی او حساب کرد.
طهماسب: زمانی که یک مدیر فیلم را بشناسد مسلم است که مابقی مسائل را هم به خوبی میِشناسد. در حال حاضر معبد مردم و پناهگاه عالم فیلم و سینماست؛ پس بنابراین اگر مدیر فیلم را بشناسد قطعا کارهای خوبی هم صورت میگیرد ولی زمانی که ترجمههای غلط وارد شود کیفیت کارها پایین میآید برخیها برای دوبله فیلم ها از خودشان یکسری تغییراتی انجام میدهند که اصلا درست نیست.
عطرچی: نظر من هم همین است و معتقدم استاد طهماسب حرفهایش کامل است و درست میگوید. من فکر میکنم فردی که در مهرهبازی قرار میگیرد باید برای مهرههای دیگر مهم باشد تا مردم او را ببینند، به نظر میرسد دوبله آنقدرها برای تلویزیون مهم نیست و آن قدری که انرژی برای تهیه و پخش خبر گذاشته میشود به دوبله اهمیت چندانی داده نمیشود.
آقای طهماسب دلیل همکاری کم شما با تلویزیون چیست؟ خودتان دلتان نمیخواهد همکاری کنید؟
طهماسب: زمانی که من یک کاری را به انجام می رسانم میدانم که خوب است یا بد؛ ولی دیگران فکر میکنند هر کاری که انجام میدهند صد در صد خوب است، من معتقدم در هر کاری باید به قلب مخاطبان رسوخ کرد و باید راست بگوییم نه دروغ ولی متاسفانه خیلیها به این مساله توجهی نمیکنند چرا که فکر میکنند افرادی که پای تلویزیون می نشینند چیزی نمیفهمند به همین خاطر بیتوجه هستیم.
در کل من با تلویزیون هم کار میکنم، ولی بیرون هم فعالیت دارم ولی در کل خیلی زیاد فعالیت ندارم وبیشتر در منزل فیلم تماشا میکنم، کتاب میخوانم.
من معتقدم یکی از مسائلی که در کار هنری خیلی مهم است تعداد افراد هم وزن است یعنی نمیشود یک مربی خیلی خوب بگذاریم ولی بقیه خوب نباشند، کار هنری یک کار عاشقانه است که باید در کنار کسانی که حالت را خوب میکنند باشیم که قطعا میتواند در کیفیت آثار موثر باشد.
با توجه به سابقه چندین ساله ای که در عرصه گویندگی و مدیر دوبلاژی دارید، خودتان کدام کار را بیشتر دوست دارید؛ گویندگی یا مدیر دوبلاژی؟
طهماسب: راستش را بخواهید زمانی که رل میگویم حالم خوب میشود و زمانی که در نقشی گویندگی میکنم به خاطر اینکه خودم نیستم و وجود ندارم حالم خوب میشود و احساس خوبی دارم. در کل بر این باورم که رل گفتن این خاصیت را دارد که افراد را دگرگون میکند، چرا که در آن لحظه گرفتار آن نقش مورد نظر هستی و خودت را فراموش می کنی.
با توجه به قابلیت های خوبی که در بازیگری دارید چرا به کار بازیگری ادامه نمیدهید و حضورتان کمرنگ است؟
طهماسب: اولین کارم فیلم سینمایی «راه دوم» بود. از آن به بعد دیگر بازیگری را ادامه ندادم تا اینکه آقای جیرانی در سریال «مرگ تدریجی یک رویا» به من پیشنهاد داد تا نقش داریوش آریان را ایفا کنم و من پذیرفتم و از آن به بعد هم دیگر نقشی ایفا نکردم؛ البته در سریال «کلانتر» هم بازی کردم. در کل در بازیگری این برایم جالب بود که بتوانم دیالوگها را حفظ کنم، چرا که در دوبله از روی صفحه میخوانیم. در فیلم سینمایی «من مادرم» آقای جیرانی هم بازی کردم که هنوز اکران نشده است. خودم احساس میکنم در کار بازیگری چندان خبره نیستم به همین خاطر خیلی دوست ندارم بازی کنم ولی آن زمان که سریال «مرگ تدریجی یک رویا» به روی آنتن رفت برایم جالب بود که هم مرا بیشتر شناختند با وجود اینکه نیم ساعت بیشتر حضور نداشتم.
فکر میکنید بهترین راهی که موجب پیشرفت دوبله ایران میشود چیست؟
طهماسب:به زودی قرار است چند فیلم سینمایی خارجی در سینما اکران شود ولی اطلاعی ندارم که دوبله شود و یا به صورت زیرنویس به روی پرده برود ولی به نظرم اگر دوبله شود بهتر است و دوبله کمی رونق پیدا میکند و راه پیشرفتی برایش باز میشود، افراد نو وارد می شوند و خود زبان هم میتواند یک شکل خوبی پیدا کند ولی در حال حاضر وضعیت دوبله آشفته است.
به عنوان پیشکسوت دوبله چه پیامی به جوانانی که در این عرصه فعالیت دارند، دارید؟
طهماسب: جوانان باید هر کاری را که دوست دارند دنبال کنند؛ من معتقدم در هر کاری باید سخت کوشی کرد؛ به عنوان مثال اصغر فرهادی کلی سناریو گفت تا کم کم توانست پخته شود و در حال حاضر در قله سینما است، جوانان عرصه دوبله هم در ابتدا باید برسند و سپس به بالا بیایند چرا که تمام افرادی که اکنون موفق هستند به قدری تحقیر شدهاند تا به این جا رسیدهاند، اگر حس تحقیر را نشناسند چطور میتوانند به بالا بیایند؟
در پی صحبتهای ناصر طهماسب امیر عطرچی به عنوان نماینده نسل جوانتر، آینده دوبله در ایران را چنین تصور کرد: من فکر میکنم آینده هر پدیدهای بستگی به اتفاقات اجتماعی حال حاضر دارد، اگر اتفاقات خوبی بیفتد که برای مردم مهم باشد صد در صد نتیجه کار هم میتواند خوب باشد. با وجود همه مشکلات و کمیها و کاستیهایی که در دوبله داریم همیشه درشتها میمانند و ریزها می ریزند اگر به همین شکل باشد و افراد باتجربه در دوبله ماندنی شوند دوبله ایران آینده خوبی خواهد داشت.
آقای عطرچی شما از چه سالی وارد دوبله شدید؟
عطرچی: سال 79 یا 80 بود که وارد این عرصه شدم و در آن زمان من یکی از جمله کارآموزان آقای طهماسب بودم ولی همیشه مشکل من این بود که هیچ وقت الگو نداشتم و این موضوع خیلی سخت است. به نظر من آقای طهماسب به عنوان یک هنرمند و دوبلور مانند یک در و پدیده درخشان میدرخشند ولی این الگوی من نیست چرا که من معتقدم تقلید کردن از جنس صدای ایشان و سایرین اصلا درست نیست.
آقای طهماسب نظر شما درباره برگزاری جشنوارهای برای دوبله چیست؟ فکر میکنید در کیفیت آثار کمک کند؟
طهماسب: برگزاری چنین جشنوارهای وظیفه ارشاد است،این جشنواره دو سال برگزار شد ولی همیشگی نبود، من فکر میکنم اگر به صورت مستمر هر سال برگزار شود خوب است ولی تاثیر آنچنانی به کیفیت آثار ندارد؛ چرا که روزانه حداقل 30 الی 40 فیلم دوبله میشود که کیفیت خوبی هم از لحاظ صدا، ترجمه و دیگر مسائل ندارد البته فیلمهای خوبی دوبله میشود ولی کسی این ذوق را ندارد که به خاطر جایزه و تقدیر شدن کار کند. مشکل ما این است که سر جایمان نیستیم و همیشه می خواهیم یک پله بالاتر باشیم و سریعتر کارها را انجام دهیم و احساس میکنیم جا ماندهایم،خود این مساله مشکل ایجاد میکند.
عطرچی: سال گذشته قرار بود چنین جشنوارهای برای دوبله برگزار شود و حتی تمام اسامی که قرار بود از آنها تقدیر شود هم مشخص شده بودند ولی این اتفاق بیفتاد، من احساس میکنم دوست نداشتند چنین جشنوارهای برای دوبله برگزار شود؛ به عنوان مثال شاگرد اولی که همیشه نمره 20 میگیرد دیگر نمیخواهد که به او جایزه بدهند چرا که اگر جایزه هم نگیرد باز هم خوب درس میخواند در دوبله هم همین طور است، افرادی که کارشان خوب باشد همیشه خوب هستند و نیازی به تقدیر و جایزه ندارند.