arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۳۰۴۸۸
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۰۰ - ۰۹ مرداد ۱۴۰۰

یادداشت‌های محمدعلی فروغی، جمعه ۸ مرداد ۱۲۹۹؛ خدا کند شغل ریاست تمیز برای من باقی مانده باشد

چون سفارت واشنگتن را البته قبول نمی‌کنم از تردید بیرون آمدم که باید به طهران بروم، ولی خدا کند شغل ریاست تمیز برای من باقی مانده باشد. مسوده‌ی تلگرافی هم برای مشیرالدوله [رئیس‌الوزرا] تهیه کردم... شب مصدق‌السلطنه [را] وعده گرفته بودیم... به او هم گفتم که مقام مرا در تمیز باید حفظ کند. گفت: «مقامی را که شما طالب باشید، که دهن دارد که به دیگری بدهد؟»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛  صبح کتابچی آمد و قدری صحبت کرد و می‌گفت امشب به سوئیس می‌رویم و خیلی تشویق می‌کرد که ما هم برویم. ان‌شاءالله همین خیال را هم داریم اگر قدری تکلیف روشن شود.

امیرخان تلفون کرد که «تلگرافی برای شما آمده می‌خواهم برای شما بیاورم.» گفتم: «بعدازظهر بیایید.» آمد و تلگراف را آورد. اتفاقا مفتاح قدیمی بود که داشتم و فورا استخراج کردم. این عبارت بود: «جنابعالی به سفارت واشنگتون معین شده‌اید. ترتیب آن‌را بعد اطلاع می‌دهم.» ذیل آن خطاب به مفتاح‌السلطنه است که سفارت اسپانیا را به او می‌دهند. هوش از سرم رفت که این چه حکایتی است و به چه مناسبت سفارت واشنگتن را به من می‌دهند؟

بعد امیرخان از طرف ممتازالسلطنه به زبان الکن خواست گله‌گذاری کند، گفتم من جای گله نمی‌بینم. و ضمنا اطلاع داد که ممتازالسلنه نماینده‌ی اول ایران در مجمع ملل شده و شاه و وزرا ترتیبات نصرت‌الدوله را باطل کرده‌اند.

خلاصه امیرخان رفت و انتظام‌الملک آمد. وقتی که مطلب را شنید مبهوت شد و از نمایندگی ممتازالسلطنه در مجمع ملل خیلی متاسف و متوحش شد. گفتم در هر صورت تکلیف من روشن شد و چون سفارت واشنگتن را البته قبول نمی‌کنم از تردید بیرون آمدم که باید به طهران بروم، ولی خدا کند شغل ریاست تمیز برای من باقی مانده باشد. مسوده‌ی تلگرافی هم برای مشیرالدوله [رئیس‌الوزرا] تهیه کردم.

انتظام‌الملک را هم نوشته‌اند بماند تا تکلیفش معلوم شود. شب مصدق‌السلطنه [را] وعده گرفته بودیم. در مهمان‌خانه‌ی اروین شام خوردیم. به او هم گفتم که مقام مرا در تمیز باید حفظ کند. گفت: «مقامی را که شما طالب باشید که دهن دارد که به دیگری بدهد؟»

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، صص ۴۴۴ و ۴۴۵.

نظرات بینندگان