القدس العربی، چاپ لندن در مطلبی به قلم إبراهیم نوار نوشت: اخبار و گزارشهای رسیده از تهران در مورد تاخیر در مذاکرات هستهای و مخالفت شورای عالی امنیت ملی با نتایج مذاکرات غیر مستقیم با ایالات متحده طی ماههای اخیر، موجب برانگیخته شدن نگرانیهایی در مورد امنیت و آرامش در منطقه خاورمیانه میشود. این نگرانیها در سالهای آینده طی دوره ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی بر منطقه سایه میافکند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: البته این دغدغهها تنها به خاورمیانه مربوط نمیشود، بلکه تا اروپا نیز امتداد مییابد، چرا که اروپاییها از ادامه پیشروی برنامههای هستهای ایران و نقض بندهای توافق، بیم دارند، همانطور که ایالات متحده نیز از زبان بلینکن اعلام کرده نسبت به فرصتهای بازگشت ایران به توافق هستهای احساس بدبینی میکند. این نگرانیها بیش از همه در ریاض، تل آویو و واشنگتن شدت میگیرد، تا آنجا که اسرائیل معتقد است ایران برای بازگشت به توافق هستهای تعلل میکند، اما روحانی این رفتار را واکنش طبیعی به افراط گرایان در اسرائیل و عربستان و آمریکا میداند که با تمام توان تلاش کردند مانع از بازگشت ایالات متحده به توافق هستهای شوند.
براساس اظهارات سخنگوی رسمی دولت ایران، از سر گیری مذاکرات وین، منوط به روی کار آمدن دولت رئیسی است. تا آن زمان، احتمالا ایران برنامههای هستهای خود را با سرعت ادامه میدهد تا طرفهای دیگر را در برابر گزینههای محدودی قرار دهد. این مهم در مقاله شیما شاین، مدیر برنامههای ایران در اندیشکده مطالعات امنیت ملی اسرائیل و رئیس سابق بخش پژوهشهای موساد، مطرح شد.
به عقیده شاین، ابزارهای فشار بر ایران که در اختیار دولتهای قدرتمند اروپایی یعنی فرانسه، المان و انگلیس است، واقعا کم است و از چند تحریم تجاوز نمیکند. همانطور که فشار دیپلماتیک برای صدور تصمیمی از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران، به معنای ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت است، که به احتمال زیاد در آنجا با مخالفت شدید روسیه و چین، روبرو می شود. از این رو، شاین نتیجه میگیرد که آمریکا باید در حال آماده سازی برای اقدامات بازدارنده علیه ایران باشد.
در این باره، شاین میگوید تهران کاملا قانع شده است که ایالات متحده هرگز دست به اقدام نظامی علیه ایران نمیزند، همچنانکه دولت جدید آمریکا فعلا هیچ راهبرد جایگزینی برای مذاکرات ندارد. به نظر میرسد این پژوهشگر میخواهد نتیجه بگیرد مسئولیت تعطیلی برنامههای هستهای ایران یا متوقف کردن آن، به کلی به عهده اسرائیل است، اما مشکل اینجاست که اسرائیلیها تصور میکنند قدرت نظامی آنها به تنهایی و بدون پوشش آمریکا، نمیتواند به اهداف مورد نظر خود در مورد توقف یا تعطیلی برنامههای هستهای ایران برسد.
به دنبال خروج ترامپ از توافق هسته ای، ایران غنی سازی اورانیوم خود را به بیش از ۵ درصد، سپس به ۲۰ و در ادامه به ۶۳ درصد رساند. این در حالی است که روحانی بارها اعلام کرده ایران توان غنی سازی ۹۰ درصدی را نیز دارد.
ممکن است در زمان حاضر ایران در حال تولید اورانیوم غنی سازی شده ۹۰ درصدی باشد و همین امر، آمریکا و اسرائیل را در برابر معضل دشوارتری برای توقف برنامههای هسته ایران قرار میدهد. باید این نکته را در نظر داشته باشیم که غنی سازی ۶۰ درصدی ایران در پاسخ به تلاش اسرائیل برای تخریب نیروگاه نطنز بود و غنی سازی ۹۰ درصدی میتواند در پاسخ به لجاجت و موضع سرسخت آمریکا در مورد مخالفت با رفع تمام تحریمها باشد.
براساس گزارشهای مسئولان آژانس بین المللی انرژی اتمی، سطح فعلی غنی سازی اورانیوم در ایران، معادل غنی سازی دولتهای تولید کننده سلاح اتمی است و احتمالا سیاست رئیسی در مذاکرات وین سختگیرانهتر خواهد بود.
با رهنمودهای رهبر جمهوری اسلامی، سازمان انرژی هستهای در ایران باید ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم غنی سازی شده ۲۰ درصدی را در یک سال تولید کند. در تاریخ ۱۶ ژوئن گذشته نیز علی ربیعی، سخنگوی دولت ایران اعلام کرد این کشور تولید اورانیوم غنی سازی شده ۶۰ درصدی را آغاز کرده است.
در صورتی که کمیته مشترک ایران که مسئول بررسی نتایج مذاکرات اخیر وین است، با نتایج مذاکرات به دلیل تعارض آن با قانون مجلس در مورد رفع تحریمهای آمریکا و شروط بازگشت به توافق هستهای مخالفت کند، مذاکرات در یک فضای نامعلوم قرار می گیرد که در آن، ایالات متحده و اسرائیل خود را در برابر یک واقعیت هستهای جدید در ایران مییابند که به وضوح حاکی از آن است که دیگر تولید سلاح هستهای در ایران مساله وقت نیست و این امر یک تصمیم سیاسی منوط به اعلام تهران است. در حالتی که ایران در شرایط محاصره و سیاست فشار حداکثری آمریکا توانسته به این سطح از ظرفیت هستهای برسد، هر تصمیمی مبنی بر اتخاذ اقدامات نظامی علیه آن، از سوی اسرائیل باشد یا آمریکا، منجر به شتاب ایران برای ساخت سلاح هستهای میشود.