arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۳۲۰۷
تاریخ انتشار: ۲۱ : ۰۹ - ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۱

علت سکوت آمريکا در برابر بحران اروپا چيست؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
واحد مرکزی خبر به نقل از گلوبال ریسرچ نوشت: رسانه ها و سیاستمداران آمریکایی به طرز عجیبی در برابر چشم اندازهای اقتصادی تیره و تار اروپا سکوت پیشه کرده اند.

پس از انتخابات یونان که ترس را به دل بانکداران جهان ریخت ، هنوز معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار این کشور است. اگر در نتیجه انتخابات بعدی یونان یک دولت مخالف برنامه های ریاضتی روی کار بیاید ، این کشور به اتفاق قریب به یقین راه خروج سریع از منطقه یورو را در پیش خواهد گرفت. اگر این اتفاق بیفتد -- که احتمال آن نیز روز به روز بیشتر می شود -- عواقب آن برای اقتصاد جهانی بسیار ناگوار خواهد بود. با این حال ، رسانه ها و سیاستمداران آمریکا در خصوص این مسئله عمدتا سکوت پیشه کرده اند و گویی هیچ اتفاقی در شرف تکوین نیست.
اگر یونان از عضویت منطقه یورو خارج شود چه اتفاقی می افتد؟ بانک های خارجی بیش از 90 میلیارد دلار از اوراق قرضه بخش های دولتی و خصوصی یونان را در اختیار دارند. این ضرر عظیم ممکن است بانک های اروپایی و برخی بانک های دیگر را نیز با خود به زیر بکشد.
افزون بر آن ، هزینه های استقراض کشورهای تحت فشار منطقه یورو مانند ایتالیا ، اسپانیا ، پرتغال و ایرلند سر به آسمان خواهد گذاشت زیرا ثروتمندان دیگر تمایلی برای هدر دادن پول سرمایه گذاری خود در کشورهای پرمخاطره منطقه یورو نشان نخواهند داد و این نیز به منزله ادامه روند کمک مالی و ورشکستگی خواهد بود.
احتمال خروج یونان از منطقه یورو چقدر است؟ نشریه محافظه کار اکونومیست گزارش داد:
«اگر یونان بسته کمک مالی دوم را رد کند یا در اجرای برنامه بازپرداخت بدهی ها و کاهش بودجه بخش دولتی تاخیر کند ، خروج این کشور از منطقه یورو اجتناب ناپذیر خواهد بود.»
این سناریو ظاهرا روز به روز محتمل تر می شود، زیرا رای دهندگان یونانی از حمایت از سیاستمدارانی که همچنان از طریق سیاست های ریاضتی بزرگ ( کاهش مشاغل ، کاهش بودجه برنامه های اجتماعی و بطور کلی کاهش بخش دولتی ) سطح زندگی آنها را پائین می آورند، خسته شده اند.
فروپاشی اتحادیه اروپا چه تاثیری بر آمریکا خواهد داشت؟ بانک تسویه بین المللی (BIS) مدعی است بانک های آمریکایی 96.8 میلیارد دلار به ضعیف ترین کشورهای اتحادیه اروپا در بخش دولتی و خصوصی ، و نیز 275.8 میلیارد دلار نیز به بانک های آلمان و فرانسه وام داده اند که اگر کشورهای ضعیف در این بحران غرق شوند آنها نیز مستقیما ضرر خواهند کرد.
افزون بر آن، اتحادیه اروپا بزرگترین شریک تجاری آمریکاست؛ اگر سناریوی فوق محقق شود صادرات آمریکا به اتحادیه اروپا بلافاصله کاهش خواهد یافت.
حال به مسئله سکوت سیاستمداران آمریکایی در برابر این مسئله می رسیم. پرداختن به مسئله تدابیر ریاضتی بزرگی که اروپا را در لبه انقلاب قرار داده است در سطح فدرال در آمریکا تا پس از انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر به تاخیر افتاده است. بعد از آن کاستن های متوالی از بودجه که به ندرت درباره آن بحث می شود با اجرا گذاشته می شود -- و بودجه فدرال تا سال 2021 بطور خودکار هر سال یکصد میلیارد دلار کاهش خواهد یافت.
همچنین ، بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مدت بیمه بیکاری که در سطح فدرال افزایش یافته است ، و نیز دوره کاهش مالیات حقوق بگیران ، منقضی می شود. طرح محرک اقتصادی اوباما که از دولت های ایالت ها و دولت های محلی حمایت می کرد در پایان سال 2011 پایان یافت و فشار را بر بحران کسری بودجه فعلی افزایش داد.
این احتمال هست که آمریکا رسما و دوباره وارد رکود رسمی شده باشد ، هرچند که رکود مشاغل هرگز پایان نیافت. گزارش اشتغال ماه آوریل نشان داد که فقط 63.6 درصد از مردم آمریکا یا به کار اشتغال دارند یا فعالانه دنبال کار هستند. این کمترین رقم در بیش از سی سال گذشته بود.
سیاستمداران امریکا -- هم دموکرات ها و هم جمهوریخواهان -- در راهبرد مبارزه با اقتصاد ضعیف شونده از طریق توسل به راهبرد ریاضتی اروپا متحدند. هر دو حزب از سال 2009 برای حذف ششصد هزار شغل در بخش دولتی (عمدتا محلی) همکاری داشته اند و در این راستا خدماتی را نیز که این کارکنان عرضه می کردند از بین برده اند .(بخش آموزش نیز بیش از هر بخش دیگر هدف قرار گرفته است.)
این ارقام با رسیدن موج بحران اروپا به سواحل آمریکا به شدت افزایش خواهد یافت. سکوت سیاسی در برابر این واقعیت راهبرد خوبی برای نمایندگان سیاسی شرکت های بزرگ آمریکایی است؛ مردم شاغل هرچه برای تدابیر ریاضتی ناآماده تر باشند ، اجرای این تدابیر آسان تر خواهد بود (و این همان چیزی است که نائومی کلین Naomi Klein دکترین شوک می نامد.)
در نتیجه ، مردم شاغل در آمریکا باید زبان یونانی ها را بیاموزند و شعار پرطرفداری را سرلوحه خود قرار دهند که تدابیر ریاضتی را رد می کند: از ثروتمندان مالیات بگیرید! به عبارت دیگر ، هزینه بحرانی را که ثروتمندان ایجاد کرده اند از خود آنها بگیرید. در عمل این یعنی اینکه در عوض حذف گسترده مشاغل ، کاهش بودجه بخش های آموزش و بهداشت ، مالیات ثروتمندان و شرکت های بزرگ باید افزایش یابد و به جای اینکه با پول بخش دولتی به بانک ها کمک مالی بشود آنها باید تحت کنترل بخش دولتی قرار بگیرند. بخش دولتی نیز به جای اینکه به قیمت ارزان فروخته و به بخش خصوصی واگذار شود باید بطور کامل تامین مالی بشود.
ریاضت وقتی است که ثروتمندان می کوشند تاثیرات رکود خویش را بر پشت مردم شاغل بگذارند. مردم شاغل فقط باید در کنار هم بایستند و آنها را عقب برانند و این یک درصد را مجبور کنند که هزینه بحران را خود بپردازد.
نظرات بینندگان