روزنامه اینترنتی فراز: معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منطقهای وزارت کشور میگوید مصوبه هیات وزیران در تیر ۱۳۹۸ مبنی بر صدور مجوز اقامت پنج ساله برای خارجیها در ازای سرمایهگذاری یا سپردهگذاری بلندمدت ۲۵۰ هزار دلاری، موفقیتآمیز نبود و حتی یک متقاضی هم نداشت. یکی از دلایلی که این معاونت برای شکست طرح جذب سرمایه عنوان کرده، بالا بودن رقم سرمایهگذاری است و پیشنهاد داده تغییراتی هم در رقم و هم در سازو کار سرمایهگذاری خارجی صورت گیرد.
اما آیا علت واقعی عدم سرمایهگذاری حتی یک نفر در ایران، رقم بالای سرمایه بوده است؟ آنهم در شرایطی که بسیاری از شهروندان ایرانی، دقیقا با همین میزان سرمایه، توانستهاند در کشوری مانند ترکیه ملک خریده و تابعیت دائم بگیرند.
در مورد علل و عوامل عدم سرمایهگذاری خارجی در ایران، «فراز» گفتوگویی داشته است با محمد ناطقی، اقتصاددان و کارشناس سرمایه. با ما همراه باشید.
با توجه به شرایطی که کشور ما برای سرمایهگذاری خارجی گذاشته، این میزان بالای مبلغ سرمایهگذاری نیست که موجب شده حتی یک نفر خارجی، شده از سر کنجکاوی، در این مورد اقدامی نکند. باید توجه داشته باشیم که در تمام کشورهای جهان حتی در کانادا، وقتی فردی ۲۵۰ هزار دلار سرمایهگذاری میکند، به وی اقامت دائم و پاسپورت میدهند و فرد سرمایهگذار میتواند از تمام امکانات آن کشور بهعنوان شهروند، استفاده کند. در حالیکه مسئولان اقتصادی کشور ما، در قبال همین میزان، یعنی ۲۵۰ هزار دلار، فقط اجازه اقامت ۵ ساله میدهند. ضمن اینکه توجه داشته باشیم نه پاسپورت چندان با ارزشی داریم و نه چشمانداز روشنی در مورد سرمایهگذاری. اغلب افرادی که در کشورهای دیگر سرمایهگذاری میکنند، بیشتر به سمت خرید ملک میروند، آنهم با به دست آوردن شرایطی که به آنها اشاره کردم. چرا باید یک فرد خارجی، حتی مثلا یک افغانستانی که با ما همزبان است و تعداد زیادی از افغانستانیها که مدتهاست در ایران ساکن هستند، در صورت داشتن این میزان پول، بخواهند سرمایهگذاری کنند؟ چون طبق قوانین کشور ما، یک فرد خارجی در ایران نمیتواند ملک یا زمین بخرد و به نام خود کند. میخواهم بگویم که با این شرایط، حتی کسی حاضر نمیشود در کانادا سرمایهگذاری کند؛ دیگر کشور ما که جای خود دارد. سرمایهگذاری به امنیت و تضمین نیاز دارد و دادن اقامت ۵ ساله، این امنیت و تضمین را تامین نمیکند.
چرا در مورد جذب سرمایهگذاری خارجی، مسئله اقامت و تابعیت تا این حد مهم است؟
اغلب کشورهایی که سرمایه خارجی جذب میکنند، به سرمایهگذاران خارجی، تابعیت دائم، یک پاسپورت معتبر-اگر نخواهیم بگوئیم قدرتمند!-، حقوق شهروندی مانند تحصیل و استفاده از دیگر مزایای شهروندی را هم اعطا میکنند. این سرمایهگذار در هر کشور دیگری با ۲۵۰ هزار دلار، اینهمه مزایا دریافت میکند، در حالیکه در کشور ما، در قبال سرمایهگذاری ۲۵۰هزاردلاری خارجی، تنها یک اقامت ۵ ساله وعده داده شده. این میزان سرمایهگذاری هم آنچنان که مسئولان اشاره کردهاند، برای بخش تولید اصلا زیاد نیست، با این میزان سرمایه آیا میتوان کارخانهای راهاندازی کرد؟ حتی یک ایرانی هم با این میزان سرمایه نمیتواند در کشور ما اقدام به تاسیس کارخانه کند. این میزان سرمایه در همه جای دنیا، میل به خرید ملک و مسکن میکند و همانطور که اشاره کردم، این امر در کشور ما ممنوع است.برای اقامت موقت، هرگز کسی در هیچ کجای دنیا، تا این حد سرمایهگذاری نمیکند، در کشور ما هم اصلا بیس چنین سرمایهگذاریهایی وجود ندارد.
به نظر شما اگر قوانین سرمایهگذاری در کشور ما به سمت ارائه اقامت دائم برود، امکان جذب سرمایه خارجی بیشتر خواهد شد؟
با توجه به شرایط موجود کشور، به نظر من هرگز! کشور ما جذابیتهای خاص کشورهای دیگر را از نظر برخی آزادیها ندارد. علاوه بر این شما شرایط کشور را ما در مناطقه نگاه کنید؛ ما در بسیاری از زمینههای سیاسی و اقتصادی دچار ناامنی هستیم، به نحوی که حتی سرمایهداران کشور خود ما، در حال خارج کردن سرمایه خود از کشور هستند؛ شما به تعداد ایرانیانی که فقط در ترکیه مسکن خریدهاند توجه کنید؟ اگر این سرمایهدار، در داخل کشور در رابطه با سرمایهاش، احساس امنیت میکرد، هرگز آنرا از کشور خارج نمیکرد؛ اما با برآورد شرایط میبیند که اگر سرمایهاش را در داخل کشور نگه دارد و حتی آنرا به کار بگیرد، با توجه به وضعیت نابسامان اقتصادی و تولید، رفته رفته از ارزش آن کاسته خواهد شد، پس ترجیح میدهد با این میزان سرمایه، در ترکیه هم ملک بخرد وهم یک پاسپورت معتبر بهدست آورد و هم سرمایهاش را حفظ کند. ما میگوییم حتی یک خارجی، از سر کنجکاوی هم که شده، برای بررسی وضعیت سرمایهگذاری در کشور ما اقدام نکرده؛ این بسیار طبیعی است؛ هیچ سرمایهگذاری، بیگدار به آب نمیزند، فقط توجه به اخبار اقتصادی کشور ما کافی است تا او برآوردهای لازمش را انجام دهد. آمار و ارقام سرمایهگذاری ایرانیان در خارج از کشور هم که اظهرمنالشمس است و البته این مسئله برای کشور ما از نظر اقتصادی، یک فاجعه به شمار میرود.
به جز مسئله اقامت و ممنوع بودن خرید ملک در ایران توسط خارجیان، مسئله نداشتن چشمانداز روشن در مورد سرمایهگذاری را چگونه بررسی میکنید؟
در این مورد، اشارههایی کردم. بله کشور ما به دلایل متعددی، برای سرمایهگذاری خارجی و گاهی حتی داخلی، امن نیست. کشور ما در منطقه ناامنی قرار دارد و هر لحظه ممکن است اتفاقات پیشبینی نشده در آن رخ دهد. آینده اقتصادی کشور با توجه به مسائل تحریم و روشن نبودن نتیجه و سرنوشت برجام، مبهم است. سرمایه با ابهام کنار نمیآید؛ سرمایه دنبال شفافیت و امکان برآورد هزینه و فایده است. ما در کشورمان چنین شرایطی را نداریم. از سوی دیگر نرخ دلا در کشور ما متغیر است و با هر تکان سیاسی، قیمت آن تغییر میکند و ارزش پول ملیمان جابهجا میشود و البته همیشه به سمت کمارزشتر شدن رفته است. سرمایهگذاری در کشورما، اگر بشود با این 250 هزار دلار در بخش تولید سرمایهگذاری کرد-که اشاره کردم این میزان سرمایهگذاری برای تولید بسیار کم است- یک ریسک بسیار بزرگ است.
اشاره کردید که حتی خود ایرانیان هم برای سرمایهگذاری معمولا به کشورهای دیگری مانند ترکیه میروند، آیا نمیشود همین سرمایهگذاری روی ملک را در کشور خودمان انجام دهند؟
ببینید تا همین سال گذشته، کشور ما از نظر خرید ملک در ترکیه، یا در رتبه اول بوده یا در رتبه دوم. خرید ملک در ترکیه، برای یک ایرانی، به معنای نجات سرمایه و تضمین امنیت آن، به دست آوردن پاسپورتی معتبرتر و هزار و یک امکان و آزادیهای خاص دیگر است؛ اما خرید ملک در کشور ما، با توجه به رکود تورمی آن، چه فایدهای برای سرمایهگذار دارد وقتی ناچار است برای اینکه مالیات ندهد، ملکش را اجاره بدهد که برای خودش مشکلات خاصی دارد. ضمن اینکه پاسپورت و امکانات جذاب ترکیه را هم به دست نمیآورد. در همین مدتی که ایرانیان در ترکیه ملک خریدهاند، خریدوفروش ملک در کشور ما زیر 5 درصد بوده. آن عده از ایرانیانی که سرمایه خود را از کشور خارج کردهاند هم نرفتهاند در ترکیه کارخانه تاسیس کنند، چون گفتم که با این میزان، نمیشود روی تولید و کارخانه سرمایهگذاری کرد. همه ملک خریدهاند و متاسفانه این روند خروج سرمایه از کشورهمچنان ادامه دارد. حتی برخی افرادی که دستی در تولید داشتند هم در حال خارج کردن سرمایه خود و تعطیل کردن تولیدیهای خود هستند. چون تولید با توجه به مشکلات واردات و افزایش نرخ ارز و نداشتن چشمانداز روشن و امکان بروز ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک، از نظر اقتصادی صرف نمیکند. الان سرمایهدار ما تنها به فکر نجات سرمایه باقیمانده خودش است.