هر چند درباره موتلفه و اتفاقاتی که در آینده باید منتظر آنها باشیم، همان ادبیات دوران نمایندگی را دارد و پاسخ هایش شفاف نیست. انتهای گفت و گوی خبرآنلاین با اسدالله بادامچیان هم که موضوع به چهره های انتخابات ریاست جمهوری آینده می کشد، تمایلش آن است «آینده» در این باره اظهار نظر کند.
آقای عسگر اولادی اخیرا اعلام کردند
حزب موتلفه دست به نوسازی خود خواهد زد. همچنین خبری از قول ایشان نقل شده
که «ممکن است موتلفه برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد مستقل معرفی می
کند.» این صحبت ها معنای خاصی دارد و بدین معنی است که شما قرار است در
فضای سیاسی کشور مستقل باشید؟
موتلفه همیشه «مستقل همراه» بوده است. ما به وظایف خود عمل می کنیم، منتها در قالب جمع این وظیفه را انجام می دهیم.
یعنی قرار نیست مستقل شوید؟
مستقل یعنی چه؟
یعنی اینکه حزب شما در انتخابات از این پس نامزد اختصاصی خود را معرفی کند!
ما
برای انتخابات مجلس نهم هم 10 نفر را به جبهه متحد معرفی کردیم. موتلفه
مستقل همراه است؛ چون ما یک حزب هستیم. حزب در هر شرایطی وظیفه یابی می کند
و طبق وظیفه خود عمل می کند. اگر در آینده لازم شد، یک چهره اختصاصی هم
معرفی می کنیم.
در چه شرایطی حزب موتلفه ممکن است به سمت یک نامزد اختصاصی برای انتخابات برود؟
اگر وظیفه شرعی را این امر بدانیم، این کار را می کنیم.
درباره این مساله در حزب شما صحبت شده است؟
در موتلفه درباره همه چیز صحبت می شود و همه آزاد هستند و نقطه نظرات خود را مطرح می کنند.
اما بیان این مساله از سوی چهره ای مثل آقای عسگر اولادی به عنوان عضو ارشد شما معنای خاصی دارد؟
ممکن است یک فرد را معرفی کنیم و ممکن هم هست مشترکا با گروه های دیگر یک نفر را معرفی کنیم.
درباره فضای سیاسی مجلس آینده می توان فضایی 3 قطبی در درون جریان اصولگرایی را پیش بینی کرد؟
شاید هم چهار قطبی!
فکر نمیکنید که شرایط کنونی دوران پسااصولگرایی است و باید عنوانی جدید برای این تفکر انتخاب کرد؟
ببنید!
ما در دوره انتخابات مجلس هشتم بنده و آقای دکتر صدر در گروه 5+6 کارهای
اجرایی میکردیم. در آنجا ما سیاستهایمان در مجموعه یاران همگرایی بود با
اینکه با هم اختلاف سلیقه داشتند. همان زمان بین رایحه خوش و ایثارگران
اختلاف شدیدی وجود داشت ولی خدا کمک کرد و توانستیم در جمع دوستان به یک
همگرایی برسانیم. بعد هم که در مجلس هشتم رای آوردیم آمدیم برای فراکسیون
اصولگرایان کلان مجلس طراحی یک شورای مرکزی را انجام دادیم که از هر استانی
یک نفر یا دو نفر و تهران 5 نفر انتخاب شوند. در انتخابات اخیر که این
دوستان ما که در شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان قرار گرفتند، نتوانستند
آن همگرایی را ایجاد کنند. الان هم که وارد مجلس شدند، نتوانستند کاری
بکنند که این مجموعه بتواند در همگرایی به سر ببرد؛ اما حالا همان دوستان
که در جریان انتخابات با هم متحد نشدند الان در موضوع ریاست مجلس با هم از
ریاست آقای دکتر حداد عادل پشتیبانی می کنند.
چه میشود که جبهه پایداری، ایثارگران و رهپویان که در انتخابات با هم اختلاف نظر داشتند، در موضوع ریاست با هم مشترک میشوند؟
در آئین سیاست، بعضی وقتها منافع کلان موجب میشود که گروه ها با هم همخوانی پیدا کنند؛ هر چند با هم اختلاف دارند.
ولی قابل پیش بینی است که ممکن است اختلاف نظرها دوباره سر باز کند؟
خب!
اختلاف هم ممکن است پیدا کنند ولی فعلا کار موقتشان حل می شود. این شیوه
در میدان سیاست مرسوم است، اما اینکه با ارزشها میخواهند، حرف دیگری
است. به همین علت است که اینها از همان آغاز که وارد شدند با هم تفاهم
کردند که آقای حدادعادل رئیس شود و بعد هم شروع به فعالیت کردند که
فراکسیون اصولگرایان را تحت تاثیر خودشان در بیاورند. همین امر، عکسالعمل
تقابلی ایجاد کرد.
قبول دارید هر اتفاقی بیفتد هر فردی رئیس مجلس شود، مجلس نهم پر چالش خواهد بود؟.
نه!
من اتفاقا معتقد هستم که بعد از اینکه مشخص میشود هیأترئیسه چه کسی است
تقریباً حرکت میرود به طرف اینکه باید با رئیس مجلس حداقل یک سال کار
کنیم. بنابراین این اختلافات داخلی در شکل فراکسیونهای مختلف شکل میگیرد
که از همین الان هم شکل گرفته است. همین الان فراکسیون پایداری هست،
فراکسیون رهروان ولایت هست، فراکسیون صدای ملت آقای مطهری هست، فراکسیون
اصلاحطلبان هست، فراکسیون مستقلان هم فعالیت می کند.
اصلاح طلبان گفتند فراکسیون اقلیت تشکیل نمیدهیم. شما می گوئید فراکسیون تشکیل می دهند؟
نمیتوانند فراکسیون تشکیل ندهند. وقتی دور هم جمع میشوند فراکسیون میشوند.
پس با این حساب نباید شاهد شکل گیری یک فراکسیون بزرگ در میان اصولگرایان باشیم؟
میشود.
الان در فراکسیون رهروان ولایت هست. اگر آقای لاریجانی هم رئیس فراکسیون
بشود، همان فراکسیون اکثریت مجلس خواهد بود. بعد در مقابل اینها وقتی
فراکسیون رهروان ولایت تعداد بیشتری را جذب کرد کسانی که تا دیروز حاضر
نشدند به هیچ وجه بیایند با جبهه متحد اصولگرایان یکی بشوند، حالا سخن از
وحدت اصولگرایان به میان می آوردند.
این شیوه در واقع یک نوع تاکتیک است؟
بله!
یک نوع تاکتیک است. بعد هم پیشنهاد داشتند که با علمای مجلس این را دعوت
کنند. چون بقیه نرفتند زیربار، آقای آقاتهرانی و آقای آشتیانی و آقای سالک
هم اضافه کردند و این سه نفر هم خطشان روشن است اینها طرفدار آقای حداد
عادل هستند. وحدت زمانی مشخص میشد که اگر این سه نفر بزرگوار امضاء دادند،
سه نفر هم از طرف فراکسیون رهوران ولایت امضاء بدهند.
پس در واقع دو جلسه تشکیل میشود؟
حتماً. وحدت با آن معنا برقرار نمیشود.
چرا اصولگرایان به اینجا رسیدند که در واقع نمیتوانند زیر یک چتر جمع شوند؟
سلایق مختلف است.
الان که اصلاحطلبان از عرصه کنار رفتند، به نظر میرسد مجلس نهم باید مجلسی پرتنشتری از مجلس هشتم باشد؟
مجلس نهم سال اول سال پرچالشی هست و سال دومش در ریل میافتد.
به خاطر انتخابات ریاست جمهوری؟
حالا منهای آن قضیه، فراکسیونهای مختلف عقیده و سلیقه مختلف دارند و این تفاوت ایجاد می کند.
فراکسیونهایی
که در مجلس نهم تشکیل میشود روی ریاست جمهوری تاثیر مستقیم میگذارد
یا ممکن است مثل سال 84 چهره ای از طرف مردم انتخاب شود که خیلی در این
دستهبندیها نیست؟
این چیز قابل قبولی است. به احتمال قوی
فردی میآید که خیلی به قول خودمان هم شناخته شده است و خیلی هم در این
قضایا نیست، این احتمال قوی است.
یعنی چهرهای مثل آقای احمدینژاد؟
حالا مثلاً اینطوری.
شما یک دورهای گفتید که ممکن است مردم از این به بعد در انتخاباتشان به کسانی رای بدهند که کارنامه مشخصی داشته باشند؟
حتماً. برای ریاست جمهوری آدم غیرشناخته شده نمیتواند رای بیاورد.
اما آقای احمدینژاد سال 84 شناخته شده ای نبود؟
چرا؛ ایشان شناخته شده بود.
ایشان شهردار تهران بود اما کل ایران که او را نمیشناختند؟
چرا. کم کم جا افتاد.
شما فکر میکنید ریاست جمهوری آینده به چه چهره ای نیازمند است؟ آدم پرتجربه یا آدم یک چهره جدید؟
اجازه بدهید در این باره بعدا صحبت کنیم. چو فردا شود فکر فردا کنیم.