اندیشکده شورای آتلانتیک در مطلبی به قلم لی چن سیم و نیکول گراجوسکی نوشت: این مقاله بخشی از یک همکاری راهبردی است که توسط شورای آتلانتیک (واشنگتن، دی سی)، مرکز سیاست امارات (ابوظبی)، و موسسه مطالعات امنیت ملی (تل آویو) راه اندازی شده است. نویسندگان با گروه کاری ابتکار در زمینه پیشبینی پروژه ی قدرت چین و روسیه در خاورمیانه مرتبط هستند. نظرات بیان شده توسط نویسندگان متعلق به آنها است و نه نهادهایی که با آن همکاری دارند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: در 17 سپتامبر، در نشست سران سازمان همکاری شانگهای در دوشنبه، بلوکی که توسط روسیه و چین رهبری می شود، توافق کردند تا درخواست ایران برای عضویت در این سازمان را بپذیرند. تصمیم برای پذیرش ایران در این سازمان که بعد از یک دهه تلاش تهران صورت گرفت، نشان دهنده روابط رو به رشد ایران و روسیه است.
به عنوان بخشی از تاکید ایران بر روابط با شرق، مشارکت این کشور در سازمان همکاری شانگهای با هدف تهران برای تعمیق و نهادینه کردن روابط خود با چین و روسیه مرتبط است. خوب است به یاد داشته باشیم که سیاست نگاه به شرق ایران، در بحبوحه توقف مذاکرات بر سر احیای توافق هسته ای 2015 با شدت بیشتری دنبال می شود. در حالی که روابط ایران با چین در چارچوب سازمان همکاری شانگهای بسیار مورد توجه قرار گرفته، اهمیت این سازمان برای روابط روسیه و ایران هنوز مورد مطالعه قرار نگرفته است.
ملاحظات جهانی و منطقه ای
در چارچوب سازمان همکاری شانگهای، سیاست روسیه بین اتخاذ موضع مبهم در مورد عضویت ایران و ایفای نقش به عنوان برجسته ترین مدافع این کشور در نوسان است. در حالی که مسکو ریاست دوره ای سازمان همکاری شانگهای در اجلاس سال 2009 را بر عهده داشت، ایران پیش بینی می کرد که وضعیت ناظر خود را به عضویت کامل ارتقا دهد. با این حال، روسیه از درج درخواست عضویت تهران به عنوان دستور کار در این اجلاس امتناع کرد.
اگر مسکو از تغییر وضعیت ایران در سازمان همکاری شانگهای دفاع می کرد، بر اثر ارتباط نزدیکتر با تهران، بهویژه به دلیل رویاروییهای محمود احمدینژاد با غرب بر سر برنامه هستهای جنجالیاش، متحمل هزینههای زیادی می شد. همچنین در آن زمان، اولویت سیاست خارجی روسیه از سرگیری روابط خود با واشنگتن بود. در سال 2010، سازمان همکاری شانگهای معیار جدیدی را برای عضویت معرفی کرد که کشورهای مشتاق عضو را که تحت تحریم شورای امنیت سازمان ملل متحد بودند، کنار گذاشت. این واقعیت که چند روز قبل از اجلاس سال 2010، روسیه و چین به قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل که تحریمهای اقتصادی را علیه ایران اعمال میکرد، رای مثبت دادند، نشان داد که این اقدام علیه تهران بوده و ادعا میشد که روسیه با هدف بهبود روابط با آمریکا از این قطعنامه حمایت کرد.
برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2015، منجر به کاهش تحریم های چندجانبه علیه ایران شد. روسیه آمادگی خود را برای پذیرش ایران در سازمان همکاری شانگهای پس از روند پذیرش هند و پاکستان اعلام کرد. در حالی که چالشهای رویهای عضویت هند و پاکستان به سازمان ممکن است روند عضویت تهران را کند کرده باشد، مخالفت سرسخت تاجیکستان با عضویت ایران، مانع اصلی پس از امضای برجام بود.
در نشست سال 2016 سازمان همکاری شانگهای در تاشکند، با وجود رفع تحریمهای شورای امنیت، عضویت ایران حتی مورد بحث قرار نگرفت. بیانیه یک دیپلمات ناشناس روس در آن زمان فاش کرد که تاجیکستان به دلیل اختلافات دوجانبه با عضویت ایران مخالفت کرده است. اختلاف تاجیکستان با ایران شامل اتهاماتی مبنی بر حمایت تهران از فعالیت های حزب ممنوعه نهضت اسلامی تاجیکستان می شد.
تنها چند ماه پس از خروج دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از برجام در سال 2018، حسن روحانی، رئیسجمهور سابق، در دیدار با ولادیمیر پوتین در حاشیه اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در ژوئن 2018، از حمایت روسیه از عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای قدردانی کرد.
ایران همچنین بخشی از پروژه جاه طلبانه اوراسیای بزرگ روسیه که چارچوبی مبهم و توسعه نیافته برای تقویت یکپارچگی ژئوپلیتیکی و اقتصادی در سراسر منطقه به شمار می رود، بوده است. پوتین در سخنرانی مجازی اش در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در سپتامبر تصریح کرد که روسیه از تصمیم برای آغاز روند عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای به دلیل مشارکت قبلی تهران در این سازمان و ایفای نقش یک بازیگر محوری در اوراسیا حمایت میکند. وی افزود: الحاق ایران به سازمان همکاری شانگهای بدون شک به تقویت اقتدار بین المللی این سازمان کمک خواهد کرد. به طور کلی، به نظر می رسد فراتر از تلاشهای روسیه برای پیوستن ایران به سازمان مورد بحث، مسکو ایران را به عنوان یک بازیگر مهم در امنیت منطقه مینگرد.
در سطح منطقه ای، روسیه به طور سنتی ایران را به عنوان یک نیروی تثبیت کننده در برابر چالش ها و تهدیدهای مشترک مانند قاچاق مواد مخدر، تروریسم و جنایات فراملی می داند. در حدود سال 2007، سازمان همکاری شانگهای به کشورهای ناظر اجازه داد تا در جلسات وزیران، گروه های کاری و ساختار منطقه ای ضد تروریسم این سازمان شرکت کنند. این تصمیم به ایران اجازه داد در برخی از زمینه های یاد شده همچون قاچاق مواد مخدر، افراط گرایی و تروریسم به اشتراک گذاری اطلاعات بپردازد.
پیش به سوی نظم جهانی چند قطبی؟
عضویت ایران نشان دهنده یک پیروزی دیپلماتیک برای تهران و رئیس جمهور جدید این کشور است که سفرش به دوشنبه، اولین سفر خارجی وی به عنوان رئیس جمهور بود. با این حال، به نظر نمی رسد روسیه قصد داشته باشد با پشت کردن به کشورهای عربی به سمت ایران متمایل شود. کمتر از یک ماه قبل از نشست دوشنبه، روسیه یک توافقنامه همکاری نظامی با عربستان سعودی در مسکو امضا کرد و از امارات متحده عربی همراه با اروگوئه و بنگلادش به عنوان یکی از اعضای بانک توسعه جدید بریکس استقبال کرد. علاوه بر این، اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای مصر، عربستان سعودی و قطر را به عنوان سه شریک گفتگوی جدید پذیرفت که می تواند قدرت مانور تهران را کاهش دهد. بنابراین، همچنان روسیه از سیاست خود در خاورمیانه مبنی بر حمایت همزمان از طرف های مخالف پیروی می کند.
با در نظر گرفتن مواضع متزلزل روسیه در مورد عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، حمایت مسکو در نشست اخیر دوشنبه از تهران، ممکن است به این معنا باشد که در نهایت مسکو صلح سرد را پذیرفته است. مهم اینکه، روابط آمریکا و روسیه که از زمان جنگ سرد در پایین ترین نقطه ممکن قرار دارد.
در همین ارتباط باید اشاره کرد، برخلاف آنچه در سند استراتژی امنیت ملی روسیه در سال 2015 مورد تأکید قرار گرفت، در سند جدید هیچ گونه اشاره ای به آرمان های روسیه در مورد مشارکت استراتژیک فراگیر با ایالات متحده یا اروپا نشده است. موافقت مسکو برای آغاز مذاکرات با ایران به منظور ارتقای توافقنامه موقت تجارت آزاد اوراسیا-ایران، با این خط فکری سازگار است.
روابط تند روسیه و ایران با ایالات متحده، کشورها را به هم نزدیکتر کرده است. مسکو و تهران تمایل دارند سازمان همکاری شانگهای را نشانه ای از نظم چندقطبی در حال رشد بدانند. حمایت روسیه از عضویت ایران با تمایل مسکو برای تبدیل سازمان مورد بحث به یک نهاد منطقهای قدرتمند مرتبط است. ایران در سازمان همکاری شانگهای اهداف روسیه را برای نشان دادن این سازمان به عنوان یک نیروگاه در اوراسیا پیش می برد و شاید نشانه ای از روزهای آینده رهبری روسیه و چین در نظم بین المللی غیرغربی باشد.