arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۵۲۷۶۸
تاریخ انتشار: ۳۳ : ۱۷ - ۲۷ آذر ۱۴۰۰
قهرمان‌پور، تحلیلگر سیاست خارجی، در گفتگو با «انتخاب»:

آینده سانتریفیوژ‌های پیشرفته، مهم‌ترین اختلاف محتوایی ایران و آمریکا در وین است؛ این موضوع می‌تواند باعث شکست یا موفقیت مذاکرات شود

«بر اساس آنچه در رسانه‌ها منتشر شده است، می توان گفت در حال حاضر دو طرف در مورد یک متنی به توافق کلی رسیده‌اند. این متن جدید که قرار است مبنای مذاکرات بعدی باشد، تلفیقی‌ست از متنی که در دولت قبلی و در دور ششم مذاکرات، ایران و طرف‌های دیگر در مورد آن توافق کرده بودند، به علاوه‌ی آنچه تیم جدید مذاکراتی ایران در دو دور مذاکره مطرح کرده‌اند. به بیان دیگر این دو متن با هم تلفیق شده و قرار است مبنای مذاکرات بعدی باشد.»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یک کارشناس مسائل بین الملل، گفت: «باید منتظر باشیم و ببینیم مذاکرات چگونه پیش می‌رود و دو طرف چگونه می‌توانند خواسته‌های‌شان را به یکدیگر نزدیک کنند. در نهایت به قول نظریه بازی‌ها، باید یک نقطه تعادلی شکل گیرد و آن نقطه تعادل جایی‌ست که هر دو طرف احساس می‌کنند، آنچه می‌دهند با انچه می‌گیرند متناسب است. باید ببینیم که آن نقطه توازن از نظر بازیگران دقیقا چه زمانی خواهد بود.»

رحمان قهرمان پور در گفتگو با «انتخاب» در تحلیل خود از نتایج دور اخیر مذاکرات، بیان کرد: «بر اساس آنچه در رسانه‌ها منتشر شده است، می توان گفت در حال حاضر دو طرف در مورد یک متنی به توافق کلی رسیده‌اند. این متن جدید که قرار است مبنای مذاکرات بعدی باشد، تلفیقی‌ست از متنی که در دولت قبلی و در دور ششم مذاکرات، ایران و طرف‌های دیگر در مورد آن توافق کرده بودند، به علاوه‌ی آنچه تیم جدید مذاکراتی ایران در دو دور مذاکره مطرح کرده‌اند. به بیان دیگر این دو متن با هم تلفیق شده و قرار است مبنای مذاکرات بعدی باشد.»

آینده سانتریفیوژ‌های پیشرفته، مهم‌ترین اختلاف محتوایی ایران و آمریکا در وین است؛ این موضوع می‌تواند باعث شکست یا موفقیت مذاکرات شود

وی افزود: «در واقع به لحاظ اختلافات روشی، دو طرف یک قدم مهم جلوتر رفته‌اند. هر چند تهیه و توافق کلی روی این متن به معنای رفع اختلافات محتوایی نیست. این بدان معناست که هنوز در مورد بحث سانتریفیوژها، دامنه تحریم‌هایی که باید لغو شد، بحث آب سنگین، میزان ذخایر اورانیم غنی‌شده‌ای که ایران باید داشته باشد و غیره، اختلاف محتوایی موجود است. اما مسئله‌ای که وجود داشت این بود که در این دو دور، اختلاف روشی هم به این اختلافات محتوایی اضافه شد.»

قهرمان‌پور درمورد این اختلافات محتوایی، گفت: «اختلافات محتوایی به این معناست که طرفین در مورد اینکه چگونه کار را پیش ببرند، چه موضوعی در اولویت باشد و چگونه مذاکره کنند هم اختلاف نظر داشتند. معمولا اختلافات روشی ساده‌تر از اختلافات محتوایی حل می‌شود و گام مهمی است. چرا که برخی دولت‌ها و رقبای منطقه‌ای ایران تلاش داشتند که این دور از مذاکرات، به یک معنا آخرین دور مذاکرات باشد.»

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل ادامه داد: «طرف‌های غربی هم در رسانه‌های‌شان فشار می‌آوردند که ایران باید مشخص کند که با خواسته‌های ما موافق است یا خیر. در نهایت دو طرف به این نتیجه رسیدند که مذاکرات بازهم ادامه پیدا کند. یک وقفه‌ی نسبتا کوتاهی در مذاکرات ایجاد خواهد شد، طرفین به پایتخت‌های خود باز‌می‌گردند، مشورت‌های لازم را می‌کنند و دوباره برای ادامه مذاکرات به وین بازمی‌گردند.»

قهرمان‌پور در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه یک مقام امریکایی تلویحا اعلام کرده است که در بحث تعهدات هسته‌ای، به نقطه‌ی خرداد ماه بازگشتیم؛ این گفته به چه معناست، عنوان کرد: «هر دو طرف ضمن اینکه در وین مذاکره می‌کنند، نیم‌نگاهی به رقابت‌های سیاسی داخلی دارند. در داخل امریکا از ابتدای روی کار آمدن دولت بایدن یک تقسیم‌کاری میان جناح رادیکال به رهبری جک سالیوان و یک جناح میانه‌رو به رهبری آقای بلینکن شکل گرفته بود و هنوز هم این دو جناح در داخل امریکا و در داخل خود دولت بایدن حضور دارند. این‌ها اختلافاتی با هم داشتند یعنی جناح تند جک سالیوان و خانم وندی شرمن کسانی بودند که می‌گفتند بایستی با ایران به یک توافق جامع برسیم که شامل مسائل هسته‌ای و منطقه‌ای هم باشد و اگر ایران چنین توافقی را نپذیرفت، اساسا وارد مذاکره نشویم. جناح میانه هم معتقد بودد که امریکا باید گام به گام جلو رود؛ ابتدا مسئله هسته‌ای را حل کند، برجام را احیا کند و پس از آن یک سری امتیازاتی به ایران دهد تا ایران هم حاضر به مذاکره در مورد مسائل منطقه‌ای شود. در نهایت جمع بندی دولت بایدن این بود که وارد مذاکرات شود و این کار را هم انجام داد.»

وی افزود: «الان هم می‌بینم که این دو خط ادامه دارند. به نوعی علیرغم اینکه برخی مقامات امریکایی در مورد مذاکرات اظهار خوشبینی کرده‌اند، برخی دیگر از جمله آقای سالیوان همچنان بدبین است و فکر می‌کنند امتیازاتی که ایران داده است، برای رسیدن به توافق کامل نیست. از سوی دیگر، تیم مذاکره‌کننده ایران هم سعی می‌کند در داخل فضا را طوری جلوه دهد که حرف‌هایش در مذاکرات شنیده شده و متنش مورد استقبال قرار گرفته است. این‌ها برداشت‌های مختلفی‌ست که طرفین به دلیل ملاحظات سیاست داخلی خودشان، از صحنه دارند.»

قهرمان‌پور در پاسخ به این پرسش که علی باقری‌کنی، اظهار کرده بود که در مذاکرات تیم ظریف، امریکایی‌ها چارچوب بحث تضمین و راستی‌آزمایی را پذیرفته بودند، این تضمین به چه صورت بوده و تضمینی که ایران در این دور می‌خواهد به چه شکل است، بیان کرد: «آنچه در زمان مذاکرات ظریف در رسانه‌ها مطرح شد، این بود که امریکایی‌ها به صورت کلی پذیرفته‌اند که در مورد لغو و عدم بازگشت تحریم‌ها در دولت بایدن تضمین‌هایی دهند. این واژه «به صورت کلی» در دیپلماسی یک معنایی دارد و آن این است که دو طرف در کلیات توافق می‌کنند و در مرحله بعد می‌روند در مورد جزئیات و نحوه اجرای این تحریم‌ها صحبت می‌کنند؛ یعنی به عنوان مثال، ابتدا امریکا می‌پذیرد تضمین دهد که تحریم‌ها لغو شود، بعد مورد به مورد می‌گویند که مثلا تحریم بانک مرکزی یا پتروشیمی، هر کدام با چه ساز و کار مختلف و مکانیسمی حل شود و این را برنامه عملیاتی می‌گویند.»

این کارشناس سیاست خارجی، ادامه داد: «آنچه در موردش توافق شده، بحث کلیات بود. بدان معنا که امریکایی‌ها پذیرفته بودند که با اصل موضوع موافق هستند و قرار شده بود که در دور‌های بعدی مذاکرات درمورد شیوه برنامه عملیاتی کردن و جزئیات آن، بحث شود که بحث بر سر جزئیات، به  دولت قبلی نرسید و این دولت ادامه می‌دهد. الان هم احتمالا منظور آقای باقری این است که چون امریکایی‌ها در کلیات این موضوع را پذیرفته‌اند، باید در جزئیات و در یک برنامه عملیاتی یا همان کارگروه سومی که در مورد نحوه اجرایی کردن توافق‌ها شکل گرفته است، این تعهدات و تضمین‌های خودشان را  به صورت عینی بیان کنند و روی کاغذ بیاورند تا ایران مطمئن شود که امریکایی‌ها نیات‌شان برای مذاکرات جدی است.»

او در مورد اینکه بحث سانتریفیوژهای پیشرفته می‌تواند اهرمی در جهت گرفتن امتیاز بیشتر باشد، تصریح کرد: «بدون تردید یکی از سخت‌ترین موضوعات و اختلافات محتوایی، مسئله سانتریفیوژهای پیشرفته‌ای است که ایران هم آنها را به صورت مکانیکی یعنی بدون گاز «یو اف 6» و هم آن‌هایی که همراه با این گاز تست کرده است. این‌ها از نظر فنی بسیار مهم هستند. به این دلیل که سرعت غنی‌سازی و زمان تولید اورانیوم غنی شده را به صورت قابل توجهی کاهش می‌دهند. این سانتریفیوژها در جاهای مختلفی نصب شده‌اند. بخشی از آن‌ها در حال غنی سازی اورانیم هستند و تعدادی از آن‌ها در بخش تحقیقات و توسعه به کار گرفته شده‌اند که بر اساس برجام مشکل حقوقی آنچنانی ندارند لذا باید منتظر باشیم که این موضوع که یکی از اصلی‌ترین موضوعات اختلافی است، چگونه حل خواهد شد.»

قهرمان‌پور تاکید کرد: «در برجام سانتریفیوژهای IR2می‌توانند در بخش R&D یعنی تحقیق و توسعه به کار گرفته شوند ولی سانتریفیوژهای دیگر می‌تواند به صورت محدود، برای توسعه مکانیکی به کار گرفته شوند. این مهم از آن موضوعاتی است که باید دید چگونه دو طرف راه حلی برای آن پیدا خواهند کرد. ولی بدون تردید یکی از حساس‌ترین موضوعات است و برخی معتقند که می‌تواند باعث شکست یا موفقیت مذاکرات شود. به عبارت ساده‌تر در بحث اختلافات محتوایی، مهم‌ترین موضوع، آینده سانتریفیوزژهایی است که ایران پس از خروج ترامپ از برجام آنها را ساخته، تست کرده و برای غنی سازی اورانیوم به کار گرفته است.»

وی تصریح کرد: «این مسئله که در ادبیات هسته‌ای به آن زمان گریز هسته‌ای می‌گویند، زمانی است که یک دولت برای تولید حداقل اورانیوم لازم برای تولید بمب هسته‌ای، نیاز دارد. در مورد اینکه ایران چه قدر زمان نیاز دارد برای این کار، ارزیابی‌ها متفاوت است. یعنی از نظر فنی فیزیک‌دانان امریکایی و اروپایی ارزیابی‌های متفاوتی دارند. برخی می‌گویند ایران چند هفته فاصله دارد و برخی می‌گویند بیش از یک ماه. بنابراین به دلیل ماهیت فعالیت‌های هسته‌ای که اصولا تابع فیزیک کوانتوم و احتمالات است، پیش‌بینی گریز هسته‌ای برای هیچ کشوری ممکن نیست و همیشه میزانی از خطا وجود دارد. بنابراین در این مورد، تحلیل‌ها متفاوت است.»

قهرمان‌پور اضافه کرد: «در خود امریکا، برخی از مخالفان سرسخت برنامه هسته‌ای معتقد هستند که ایران کمتر از دو هفته با تولید اورانیوم 90 درصد فاصله دارد. اما همه کارشناسان هسته‌ای این موضوع را تایید نمی‌کنند. بنابراین در این مورد اختلاف نظر است. آنچه موضع رسمی امریکا اعلام کرده و رئیس CIA و وزیر خارجه امریکا هم تکرار کرده، این است که از نظر 16 نهاد اطلاعاتی امریکا ایران هنوز تصمیم برای ساخت صلاح هسته‌ای ندارد. این آخرین ارزیابی است که امریکا در مورد برنامه هسته‌ای ایران اعلام کرده است.»

این کارشناس مسائل بین‌الملل درباره اینکه با توجه به این امر که ایران پیش‌نویس شش دور گذشته را پذیرفته و غرب هم قبول کرده است که پیشنهادات جدید را در کنار این پیش‌نویس بررسی کند، اساسا تا به حال مذاکرات درمورد اینکه کدام متن مبنا باشد، مورد بحث بوده است، گفت:  «فقط این موضوع نبوده است. به هر حال هم اختلافات روشی در مورد اینکه مذاکرات چگونه پیش برود و روند چگونه باشد و هم اختلافات محتوایی، وجود داشته است. بنابراین موضوع فقط بر سر متن مبنا نبوده است. چراکه این متن‌ها در مذاکرات ممکن است تغییر کنند و حتما با متن‌های اولیه تفاوت‌هایی خواهند داشت. با این تفاسیر نمی‌توان گفت تنها بر سر این موضوع بوده بلکه انواع اختلافات وجود داشته است.»

او درباره این اختلافات خاطر نشان کرد: «برداشت طرف‌های مختلف از صحنه هم مهم بوده است. یعنی اروپاییان و امریکاییان برداشت‌شان در دور قبلی مذاکرات این بود که ایران قصد توافق ندارد و  این دور برداشت‌شان عوض شده است بنابراین خود این امر موثر است. می‌توان گفت مجموعه‌ای از اختلافات وجود داشته و تنها این موضوع نبوده است.»

قهرمان‌پور همچنین در پاسخ به این پرسش که براساس اطلاعات موجود، اختلافات بر سر چه مسائلی است و چه قدر زمان برای حل این اختلافات نیاز است، اظهار کرد: «اختلافات متعدد و زیاد و عمدتا هم محتوایی است. در مورد سانتریفیوژها، میزان ذخیره اورانیوم غنی‌شده در ایران، بحث تولید آب سنگین، سرنوشت غنی‌سازی اورانیوم 20درصد و 60 درصد، بحث تولید فلز اورانیوم و... موضوعات مختلفی است که مسائل فنی مذاکرات هستند. در واقع اگر دو طرف اراده و نیت‌شان بر این باشد که توافق شود، قائدتا در موضوعات فنی می‌توانند به راه‌حل‌های مختلفی برسند و مسئله را حل کنند. با این تفاسیر باید ببینیم که اراده کلی برای توافق استمرار خواهد داشت؛ بدان معنا که برداشت دو طرف به هم نزدیک‌تر خواهد شد یا دور‌تر. در حال حاضر نمی‌توان گفت که در مذاکرات بعدی فضا بهتر یا بدتر از مذاکرات قبلی خواهد شد.»

وی تاکید کرد: «مذاکرات چیزی‌ست که دارد اتفاق می‌افتد و بر اساس آنچه در لحظه اتفاق رخ می‌دهد و بازخورد‌هایی که می‌گیرند، ممکن است که به عنوان مثال در جلسه به یک برداشتی رسیده باشند و بعد از جلسه وقتی با کارشناسان و تصمیم‌گیران صحبت می‌کنند، برداشت‌شان تغییر کند. بنابراین باید منتظر باشیم و ببینیم مذاکرات چگونه پیش می‌رود و دو طرف چگونه می‌توانند خواسته‌های‌شان را به یکدیگر نزدیک کنند. در نهایت به قول نظریه بازی‌ها، باید یک نقطه تعادلی شکل گیرد و آن نقطه تعادل جایی‌ست که هر دو طرف احساس می‌کنند، آنچه می‌دهند با انچه می‌گیرند متناسب است. باید ببینیم که آن نقطه توازن از نظر بازیگران دقیقا چه زمانی خواهد بود.»

نظرات بینندگان