خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر میشود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.
در خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی در روز ۱۲ اسفند ۱۳۷۷ آمده است:
آقاى [سیدحسین] موسويان، [از شورای عالی امنیت ملی] آمد و گفت، با آقاى ناطق نورى، [رییس مجلس]، ملاقات مفصلى داشتهاند. آقاى ناطق را مأيوس از تأثيرگذارى خود بر جريان امور دانسته و گفته، تنها كسى كه مىتواند كارى بكند، آقاى هاشمى است و اگر ايشان وارد صحنه شود، پشت مسير ايشان خواهم بود، با اينكه گلههايى از ايشان دارم. از عملكرد دوستانش از قبيل آقايان [محمدرضا] باهنر و [علی] موحدىساوجى و... ناراضى است و گفته، رهبرى هم نمىخواهند اقدام مؤثرى داشته باشند. درباره تشكيل حزب استقلال و انتخابات شوراها و مجلس آينده هم صحبت شد. گفت، مجموعه طرفداران دولت - جبهه دوم خرداد-كمتر از ۱۵ درصد آرا را داشتهاند كه براى آقاى خاتمى، خسران بزرگى است؛ چون محور تبليغات آنها بوده.
آقاى [اصغر] ابراهيمى، [مدیرعامل سابق شرکت متروی تهران] آمد. از طرف آقاى [اکبر] تركان، مسئول بازرگانى و صادرات سازمان گسترش [و نوسازی] صنايع شده است. گزارشى از سه مرحله سازمان از سال ۱۳۴۶ تاكنون داد و از بحثى كه در سازمان برنامه براى انحلال سازمان [گسترش] است، اظهار نگرانىكرد و براى استفاده از سفارش من، براى فروش سه هزار واگن قطار به ليبى، استمداد نمود؛ در مناقصه باختهاند.
آقاى [سیدمحمد] حسينى، نماينده تربتجام آمد. بر ضرورت ابقاى آقاى [مهدی] صفرى، سفيرمان در مسكو تأكيد داشت و اقدامى جهت به دستآوردن هاىتك [فناوریهای برتر] كه غرب از ما دريغ دارد.
اخوى محمد، [معاون اجرایی رییسجمهور] آمد. گفت، آقاى بهزاد نبوى در ستاد اقتصادى پيشنهاد داده كه به غير از كالاهاى اساسى و دفاع، ارز را به قيمت آزاد واگذار كنيم؛ با اينكه تاكنون از مخالفان سياست تعديل بوده است. گفت، در رفسنجان و نوق، اخيراً باران زيادى باريده و در انتخابات شوراها، اهميت [حزب] كارگزاران [سازندگی] روشن شده و براى مجلس آينده، در ميان دو جريان، نقش تعيينكننده خواهند داشت. عصر آقاى [قربانعلی] دُرّى نجفآبادى، [وزیر سابق اطلاعات] آمد و شكايتكرد، از رفتارى كه با ايشان در جريان قتلها شد كه مظلومانه متهم و خلع از وزارت شده است.
مديران كميته امداد امام آمدند. آقايان [حبیبالله] عسگراولادى و [سیدرضا] نيرى گزارش دادند و از حمايتهاى بى دريغ من در دوران رياستجمهورى که بودجه آن را چند برابر كردم، قدردانى كردند. براى آنها سخنرانى دلگرمكننده نمودم.
شب، حسنآقا خمينى به منزل آمد و درخواست كرد، در مراسم سالگرد رحلت احمدآقا شركتكنم. خواست كه بفهمد آقاى [محسن] كديور، براساس چه سياستى بازداشت شده و خواست كه آقاى عبدالله نورى را نصيحت كنم، تندروى نكند. مىگفت، [خانم خدیجه ثقفی]، همسر امام، بيمار است.