فرهیختگان: مذاکرات ایران با ۱+۴ به پیچ آخر خود نزدیک شده، اما هنوز جلسات فشرده در هتل کوبورگ وین ادامه دارد. رسانههای غربی و آمریکایی نیز سعی میکنند با فضاسازی، پروندههای باز در وین را نادیده بگیرند. اخیرا نیز رویترز در همین پازل فضاسازی و جوسازی رسانهای، مدعی شده مساله تحریمها و تضامین کاملا حل شده است. در همین راستا برای بررسی آخرین وضعیت تحریمها و تضامین در مذاکرات وین با سیدمصطفی خوشچشم، کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو پرداختم.
از واکنشهای اخیر مقامات روسیه در زمینه تضمین خواستن از آمریکا برای اینکه تحریمها علیه روسیه تاثیری بر تجارت ایران و روسیه نگذارد، مطلع هستید، در مقابلش آمریکا واکنش داد که این تحریمها ارتباطی با برجام ندارد. اخیرا هم سخنگوی کاخسفید تاکید کرده که آمریکا و روسیه درباره برجام با یکدیگر همکاری دارند. برهمین اساس تا چه میزان صحبت کاخسفید را درست میدانید؟
این واضح است که هرکشوری بهدنبال منافع خودش است. روسیه و چین هم از این مساله مستثنی نیستند. آنها هم با ایرانی که به سلاح اتمی مجهز باشد، مخالف هستند، ولی بهخوبی هم میدانند که ایران بهدنبال سلاحهای اتمی نیست. اما هیاهوی برپاشده تا حدی بیشتر تبلیغاتی بهنظر میرسد؛ چراکه معضل آنها، قبل از اینکه بخواهد مشکلات مربوط به روسیه و آمریکا باشد، بیشتر مربوط به مسائل ایران و آمریکاست. یعنی چند موضوع اصلی و فرعی باقیمانده است که هنوز هم طرف آمریکایی درمورد آنها بهویژه در حوزه تحریم و تضامین مقاومت میکند.
اخیرا رویترز ادعا کرده مسائل مربوط به تحریم های سپاه پاسداران و ضمانتها حل شده و توافق نهایی روی میز است. آیا این موارد حل شده است؟
رویترز اخبارش براساس عملیات روانی است. درطول مذاکرات، رویترز بارها ازسوی منابع غیرآگاه بدون نام و بدون هویت، سعی کرده به مذاکرهکنندگان ایرانی فشار بیاورد. خبر رویترز، فرافکنی است و بهدنبال این ادعاست که مشکلات تمام شده و فقط مشکلات روسیه و آمریکا بهجای خودش مانده است. درصورتیکه در واقعیت اینگونه نیست. برای همین هم هست که رویترز خبر خودش را از قول منابع مطلع نقل کرده، نه مقامات با اسم و رسم؛ چراکه مقامات آمریکایی بهخوبی میدانند که هنوز بعضی از خواستههای ایران در مذاکرات را قبول نکردهاند و درصورت طرح چنین ادعایی بهسرعت با واکنش طرف ایرانی مواجه خواهند شد و این میتواند تأثیر منفی روی مذاکرات بگذارد؛ چراکه پرونده این موضوعات هنوز باز است و طرح چنین ادعایی بهمعنای جواب اعلامی رسمی آمریکا در ملأ عام خواهد بود که یعنی دیگر عقبنشینی از آن صورت نخواهد گرفت و این میتواند مذاکرات را به بنبست کامل بکشاند. حال اینکه اینها مواردی است که درباره آنها هنوز تصمیم نگرفتهاند و جزء خطوط قرمز ما هستند که ما روی آنها پافشاری داریم و طرف آمریکایی درنهایت باید این امتیازات را به ایران واگذار کند.
علاوهبراین، وضعیت آمریکا هم در جهان، وضعیت خوبی نیست و درنهایت مانند چند تقابل دیگری که با ایران در این مذاکرات داشتند، مجبور خواهند شد این امتیازات را احتمالا به ایران بدهند؛ چراکه در غیر اینصورت توافقی در کار نخواهد بود، بنابراین خبر رویترز بخشی از یک عملیات روانی برای رفع مسئولیت طولانی شدن مذاکرات از طرف غربی و آمریکایی است و مقصرنمایی ایران و کشورهای همراه با آن در مذاکرات بهمنظور انحراف فشار افکار عمومی از آمریکا است.
پس الان باتوجه به اینکه خبر رویترز بخشی از یک عملیات روانی است، همچنان در مذاکرات، در برداشته شدن تحریمهای سپاه و حل شدن مسائل تضمینها بحث وجود دارد؟
همانطور که گفتم، خبر رویترز بخشی از یک عملیات روانی است. مسأله اصلی آن است که طرف آمریکایی مقاومت میکند و اصل دعوا، مربوط به تحریم افراد و شرکتهاست که از ابتدای مذاکرات هم روی افراد و نهادها و شرکتهایی که روی لیست قرمز بودند، چانهزنیهای بسیاری صورت گرفته که کماکان چانهزنیها ادامه دارد.
درباره تضمین هم، کاخسفید اخیرا واکنشهایی نشان داده است. جنیفر ساکی، سخنگوی کاخسفید بهطور لفظی تضمین داده که نباید دولتهای بعدی و فعلی آمریکا از برجام خارج بشوند. این صحبت اگرچه اعتباری ندارد، اما بهنظر شما با این صحبتها نمیخواهند پازل فرافکنی رویترز را کامل کنند؟
این ادعای جنیفر ساکی را درکنار سخنان همین دیروز مایک پنس، معاون رئیسجمهور اسبق آمریکا(ترامپ) بگذارید که اگر سنا در انتخابات آتی بهدست جمهوریخواهان بیفتد یا دولتی جمهوریخواه در آمریکا بر سر کار بیاید، بلافاصله زیر برجام میزند و از آن خارج میشود؛ هشداری بهمانند آنچه سناتورهای جمهوریخواه در زمان انعقاد برجام در سال ۹۴ میدادند. اتفاقا بهدلیل همین مواضع هشداردهنده است که ایران بهدنبال ضمانت ذاتی است؛ چراکه ما هیچگاه نمیتوانیم به صحبتها و قولهای طرف آمریکایی یا غربی اعتماد کنیم. چه شفاهی باشد چه ضمانت سیاسی. یعنی اساسا به تعهدات طرف آمریکایی نمیتوان تکیه کرد و به همین خاطر میگوییم ضمانت اصلی باید ضمانت هستهای یا ذاتی باشد که در مصاحبههای قبلی با «فرهیختگان» بهطور مفصل به آن پرداختم.
البته ضمانتهای کتبی اعتبار بیشتری نسبتبه ضمانتهای شفاهی مانند صحبتهای جنیفر ساکی دارد. اما نه امضای کری تضمین بود، نه امضای بایدن تضمین است، نه امضای کنگره تضمین است و نه قولهای شفاهی جنیفر ساکی. اینها هیچکدام برای ما معتبر نیست، اگرچه بودن آنها بهتر از نبودن چنین تعهداتی است و آنچه لازم و ضروری و بلکه حیاتی و غیرقابلاغماض است، تضامین هستهای است که خود ایران برای آن تصمیم بگیرد. یعنی تضمین باید اهرم فشاری باشد که در تهران برای آن تصمیمگیری شود و نه در واشنگتن. تا در هنگام نیاز، تصمیم متناسب با شرایط گرفته شود. به همین دلیل میگویم تضمین هستهای یا ذاتی از هر تضمین دیگری معتبرتر است.