خراسان: شب سه شنبه گذشته زن 24 ساله ای به همراه مادرش وارد بنگاه املاک در بولوار رسالت مشهد شدند تا قولنامه فروش یک خانه نقلی را ثبت کنند.
قرار بود «مهدیه» (زن 24 ساله) ملکی را به نام مادرش قولنامه کند که مدتی قبل همسرش به نام او سند زده بود. مرد بنگاه دار که مقدمات انتقال ملک مذکور را فراهم دید، قولنامه فروش را نوشت تا مادر و دختر آن را امضا کنند اما هنوز این نقل و انتقال به سرانجام نرسیده بود که ناگهان مرد 31 ساله ای از نیسان آبی پیاده شد و در حالی که قمه ای ترسناک را در دست داشت، پا به درون بنگاه کوچک گذاشت که بیشتر از چند متر فضای خالی داخل آن دیده نمی شد.
مرد جوان که خشم و نفرت را در هم آمیخته بود و چهره اش رنگ ترسناکی داشت، به طرف «مهدیه» هجوم برد و او را هدف ضربات هولناک قمه قرار داد.
ترس و وحشت عجیبی داخل بنگاه املاک به راه افتاد و صدای جیغ و فریادهای دلخراش به هوا برخاست اما مرد خشمگین در مقابل چشمان وحشت زده مشتریان دیگر و متصدی بنگاه، همچنان تیغه قمه را بالا می برد و بر پیکر خون آلود زن جوان فرود می آورد. هیچ کس را یارای دخالت نبود و همه از شدت ترس فقط حیرت زده، جیغ می کشیدند.
در این هنگام مادر مهدیه که بیش از این نمی توانست نظاره گر صحنه دلخراش فواره خون از پیکر دخترش باشد خود را میان ضارب و فرزندش قرار داد تا با جسم خود از اصابت بیشتر ضربات قمه به دخترش حفاظت کند ولی مرد بی رحم درحالی او را نیز هدف تیغه مرگبار قمه قرار داد که دیگر زن جوان آخرین نفس هایش را می کشید.مرد 31 ساله که گویی چشم هایش را بسته بود، همچنان زیر نور لامپ های بنگاه املاک، قمه را بالا می برد و تیغه آن را بر پیکر زن 44 ساله فرو می کرد.
طولی نکشید که خون سنگ فرش های درون بنگاه را پوشاند و اجساد دو قربانی این جنایت کنار مبل های راحتی افتادند. قاتل 31 ساله که دیگر از مرگ دو زن مذکور مطمئن شده بود، از بنگاه بیرون آمد و با قرارگرفتن پشت فرمان خودروی نیسان آبی، پدال گاز را فشرد و به طرف جاده کلات به راه افتاد.
لحظاتی بعد وقتی شاهدان عینی این حادثه ترسناک، از شوک خارج شدند با پلیس 110 تماس گرفتند و ماجرای جنایت درون بنگاه را اطلاع دادند.
با حضور قاضی در محل وقوع جنایت، تحقیقات مقدماتی آغاز شد اما تجمع رهگذران و اهالی در کنار بنگاه املاک فرصت هرگونه اقدام سریع اطلاعاتی و عملیاتی را از کارآگاهان گرفته بود. در این هنگام پرده ای روی شیشه بنگاه املاک نصب شد تا بررسی های پلیسی و قضایی در فضایی خارج از هیاهو صورت گیرد ولی حضور برخی از نزدیکان مقتولان در محل حادثه نیز بر سختی کار افزود چرا که گریه های تکان دهنده آنان و جیغ و فریادهایی که به آسمان برخاسته بود، موجب کندی تحقیقات می شد. با وجود این، صحنه جنایت به کنترل نیروهای انتظامی درآمد و بررسی های دقیق مشخص کرد که قاتل 31 ساله، همسر «مهدیه» (زن 24 ساله) است که با ورود به بنگاه املاک جملات کوتاهی بین او و همسرش نیز رد و بدل شده است.
دقایقی بعد هویت اصلی متهم به قتل لو رفت و کارآگاهان عملیات ردزنی نیسان آبی را آغاز کردند. از سوی دیگر نیز گروهی از کارآگاهان ، به شناسایی نزدیکان و فرزندان مقتولان پرداختند چرا که قاتل تهدید کرده بود پسرش را هم می کشد به همین دلیل 3 فرزند متهم بلافاصله در پناه قانون قرار گرفتند و حمایت های پلیسی از آنان در دستور کار قرار گرفت.
پس از بررسی های مقدماتی در محل وقوع جنایت که تا نیمه شب طول کشید گروهی از کارآگاهان با همکاری اداره اطلاعات جنایی پلیس آگاهی به محل های اختفای احتمالی متهم عزیمت کردند اما حتی برخی از نزدیکان متهم نیز در منازل خود حضور نداشتند.
در همین حال دامنه تحقیقات گسترده تر شد و متهم فراری زیر چتر اطلاعاتی قرار گرفت چرا که خودروی نیسان آبی او درجاده خارج از شهر شناسایی شده بود.
تلاش های شبانه برای دستگیری «حمید- ص» همچنان ادامه داشت به گونه ای که دیگر رصدهای اطلاعاتی به صبح روز گذشته رسیده بود. در این هنگام خبری در بی سیم های پلیس پیچید که رمزگشایی آن حکایت از بازگشت متهم فراری به مشهد داشت. او که تا شهرستان سبزوار تحت تعقیب و زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان بود، تصمیم خود را تغییر داده بود و به سوی مشهد حرکت می کرد. به همین دلیل گروهی از کارآگاهان در ورودی مشهد و به طور نامحسوس در کمین قاتل فراری نشستند و به محض این که وارد کمینگاه شد، در محاصره قرار گرفت و حلقه های قانون بر دستانش گره خورد.
این متهم 31 ساله که بی درنگ به مقر انتظامی انتقال یافته بود، انگیزه خود از ارتکاب این جنایت وحشتناک را اختلافات خانوادگی ذکر کرد و گفت: همسرم با من سر ناسازگاری داشت در حالی که من او را خیلی دوست داشتم و نمی خواستم از زندگی ام بیرون برود.
اظهارات این مرد قاتل در حالی بیان می شد که بررسی های کارآگاهان نشان می داد: متهم به قتل برای آن که همسرش را راضی نگه دارد و از اختلافات بیشتر در زندگی جلوگیری کند منزلی را به نام او ثبت کرده بود ولی «مهدیه» که باز هم با شوهرش اختلاف داشت تصمیم گرفت این ملک را به نام مادرش سند بزند که همین موضوع یکی از دلایل خشم «حمید – ص» (قاتل) شده است.