پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : دبیر کل حزب الله لبنان گفت: عمده سلاح های ما در جنگ 33 روزه را سوریه تامین کرد
به گزارش «انتخاب» ؛ سید حسن نصرالله در سخنرانی خود که به صورت ویدئو کنفرانس در حومه جنوبی بیروت به مناسب گرامیداشت ششمین سالگرد پیروزی مقاومت در جگ سی و سه روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان در تابستان سال 2006 پخش شد، گفت: سوریه بیشترین کمک ها را در جنگ 33 روزه به ما کرد و سلاح در اختیار ما گذاشت.
وی افزود: آیا این عربستان بود که در جنگ 33 روزه و حملات اسرائیل به غزه، به مسلمانان کمک می کرد ، آیا اعراب خلیج فارس بودند که چنین کردند؟ اما سوریه با اقتدار این کارها را می کرد.
نصر الله با اشاره به اعتراف دشمن صهیونیستی به شکست در جنگ سی و سه روز تاکید کرد:
نیروهای مقاومت قبل از جنگ، صهیونیست ها را در دام فریب اطلاعاتی قرار
داده بودند.
وی گفت: پیروزی مقاومت در جنگ سی و سه روز یک نصرت الهی بود. گرامیداشت این روز، گرامی داشتن همه افتخارات،پیروزی ها، ارزش ها و صحنه های عظیم است. همه ما این صحنه ها را چند سال پیش شاهد بودیم. من می خواهم درباره ابعاد متعدد این جنگ سخن بگویم. طبیعی است که تحولات منطقه به ویژه اوضاع سوریه بخشی از سخنانم خواهد بود و به اوضاع منطقه ای خواهم پرداخت. در ابتدا اندکی درباره یکی از ابعاد و حقایق جنگ سی و سه روز خواهم پرداخت تا شکست اسرائیل و فریب بزرگ این رژیم را برملا کنیم.
این رژیم در حق ملت صهیونیست دروغپردازی می کند. این پیروزی یکی از دستاوردهای مهم مقاومت بوده است و در سالهای گذشته درباره این بعد از پیروزی مقاومت سخنی گفته نشد. سپس به ابعاد پس از این جنگ می پردازیم که ابعاد منطقه ای دارد و سپس به اوضاع داخلی لبنان می پردازیم. سیاستمداران،نظامیان،ژنرال ها،احزاب و افکار عمومی رژیم صهیونیستی همچنان در ششمین سالگرد این جنگ در شک شکست غافلگیر کننده به سر می برند.
برای ما اهمیتی ندارد که برخی مدعی می شوند دشمن صهیونیستی در این جنگ شکست نخورده است. برای ما خود اسرائیلی ها و این که آنان چه می گویند ،مهم است چرا که جنگ و درگیری با اسرائیلی ها بوده است.
اسرائیلی ها همچنان در ششمین سالگرد این جنگ کنفرانس ها،مذاکرات و گفتگوهایی در تحلیل این جنگ برگزار می کنند. در این نشست ها سران ارشد فعلی و سابق این رژیم شرکت می کنند و همه آنان با اجماع از شکست صهیونیست ها سخن می گویند.
وی افزود: مئیر داگان رئیس موساد در زمان جنگ بود که در اسرائیل از مهم ترین روسای موساد در تاریخ این رژیم شمرده می شود. وی در آن زمان به ایهود اولمرت نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی گفته بود« این جنگ یک فاجعه ملی برای اسرائیل بود و این رژیم ضربه سنگینی خورد».
دان مریدور رئیس بخش امور اطلاعاتی کابینه فعلی نتانیاهو نیز چنین مطلبی را بیان کرد.
مریدور رئیس کمیته نوسازی نظریه امنیت ملی اسرائیل بود. این کمیته قبل از جنگ سی و سه روزه تشکیل شده بود و به فعالیت های خود پس از این جنگ ادامه داد. مریدور یک نظریه پرداز در اسرائیل است. وی گفت «سابقه نداشت که اسرائیل چنین وضعی را شاهد باشد. به مرحله سقوط رسیدیم». موشه آرنز وزیر اسبق دفاع این رژیم که از نظریه پردازان راهبردی اسرائیل شمرده می شود و در همه جنگ های این رژیم شرکت داشت و در حال حاضر در هفتاد و هشتاد سالگی به سر می برد. وی گفت« اسرائیل برای اولین بار در تاریخ خود با شکست روبرو شد».
این اظهارات آرنز پاسخ به کسانی است که مدعی هستند اسرائیل در این جنگ شکست نخورده است. این عده مدعی هستند اسرائیل شکست نخورده بلکه با ناکامی هایی روبرو شد و حتی دستاوردهای تاکتیکی هم داشت.
موشه آرنز می گوید «نتیجه نهایی این جنگ این بود که در روز آخر جنگ دویست و پنجاه موشک علیه اسرائیل شلیک شد».
سید حسن نصرالله ادامه داد: زمانی که سران رژیم،نظریه پردازان راهبردی و فرماندهان ارشد نظامی و امنیتی از شکست خود در این جنگ سخن می گویند و این که چنین جنگی را پیش بینی نمی کردند، چنین اظهاراتی برای ما کافی است تا باور داشته باشیم اسرائیل در این جنگ شکست خورده است.
از سوی دیگر برخی از سران این رژیم به دنبال پیدا کردن دستاوردهایی از این جنگ برای خود هستند. سال گذشته من از دو دستاورد پوچ ادعایی مقامات این رژیم در این جنگ سخن گفتم. اسرائیلی ها در خلال جنگ و پس از آن تا کنون به فریب کاری دست می زند و از پیروزی مهم خود در این جنگ سخن می گویند.
کابینه امنیتی اسرائیل در چهاردهم ژوئیه سال 2006 تشکیل و طرحی به این شورا ارائه شد. در این نشست اطلاعاتی ارائه گردید. اسرائیلی ها گفتند« از سال 2000 تا 2006 اطلاعات بسیار مهم و دقیقی درباره همه سکوهای پرتاب موشک فجر 3 و فجر 5 جمع آوری کرده ایم و این موشک های ساخت ایران است».
وزیر وقت جنگ رژیم صهیونیست در این نشست اماکن این سکوهای پرتاب موشک در جنوب را شناسایی شده اعلام کرد و گفت «عملیات جاسوسی دقیقی در این مسئله داشتیم و توانستیم مکان همه سکوهای پرتاب موشک را شناسایی کنیم و در سالهای گذشته رزمایش های هوایی برای بمباران اهداف مشابه انجام دادیم و نیروی هوایی اسرائیل نیز در حال حاضر آماده بمباران کردن این سکوهای پرتاب موشک حزب الله است و در صورتی که اعضای کابینه با این عملیات موافقت کنند این عملیات، شکستی برای حزب الله خواهد بود».
دبیر کل حزب الله لبنان ادامه داد: اسرائیلی ها فکر می کردند این عملیات باعث ترس و فروپاشی کادر مقاومت خواهد شد و سپس حزب الله قادر نخواهد بود هیچ موشک میان برد و دور برد شلیک کند. کابینه اسرائیل با این عملیات موافقت کرد. یک ساعت پس از موافقت کابینه، همان طور که منابع اسرائیلی گفتند بیش از چهل هواپیماهای جنگنده اف 16 و اف 15 به لبنان حمله کردند. اسرائیلی ها می گویند که بیش از چهل نقطه را هدف قرار دارند ولی آمریکایی ها می گویند در سی و چهار دقیقه پنجاه نقطه هدف قرار گرفته شد.
اسرائیلی ها فکر می کردند به سکوهای پرتاب موشک فجر 3 و فجر 5 حمله و آن را ویران کردند. دان حالوتس رئیس وقت ستاد ارتش اسرائیل با ایهود اولمرت نخست وزیر وقت این رژیم تماس گرفت و گفت «پیروز شدیم و جنگ پایان یافت».
اگر به یاد داشته باشید، شیمون پرز روز دوم جنگ گفت «اسرائیل پیروز شد و دبیر کل حزب الله لبنان به دمشق فرار کرد» این در حالی است که من در حومه جنوبی بیروت بودم.
فرماندهان نظامی و امنیتی اسرائیل پس از این جنگ از تلاش های گسترده امنیتی، جمع آوری اطلاعات، رزمایش و بودجه گسترده برای این عملیات سخن گفتند و بر روی ضربه نخست علیه مقاومت حساب باز کرده بودند.
صهیونیست ها این جنگ را با جنگ سال 1967 تشبیه کرده بودند زمانی که نیروی هوایی اسرائیل بخش بزرگی از نیروی هوایی اسرائیل را بمباران کرد. صهیونیست ها همچنین این جنگ را با جنگ هواپیماهای اسرائیلی علیه موشک های زمین به هوای سوری سام 6 که در لبنان مستقر شده بود تشبیه کرده بودند.
حالوتس در آن زمان گفته بود« هفتاد تا هشتاد درصد از توان موشکی حزب الله را از بین بردیم».
سید حسن نصرالله تصریح کرد: برخی از صهیونیست همچنان از پیروزی خود در این جنگ سخن می گویند ولی حقیقت چیست. حقیقتی که به دلیل متکی است. حقیقت این است که مقاومت بیدار و مغر متفکر نظامی و امنیتی قبل از این که چنین جنگی رخ دهد، بهتحرکات جمع آوری اطلاعاتی و جاسوسی دشمن را درباره سکوهای پرتاب موشک میان برد پی برده بود. مقاومت نیز تحرکات را دنبال می کرد و حتی در جمع آوری این اطلاعات به آنان کمک می کرد. در حال حاضر نمی خواهم به چگونگی جمع آوری این اطلاعات بپردازم.
مغز متفکر امنیتی شهید حاج عماد مغنیه و دیگران برادران در مقاومت اسلامی لبنان گفتند صهیونیست ها تمام تمرکز خود را بر روی ضربه نخست متمرکز کرده اند. این ضربه نخست مسئله ای متعارف در ذهنیت نظامی اسرائیل و حتی آمریکا است. آمریکایی ها در جنگ خلیج فارس و اسرائیلی ها در جنگ غزه به این مسئله مبادرت کرده بودند. اسرائیلی ها بر اساس این نظریه، یکی از مراکز پلیس فلسطین در غزه را هدف قرار دادند که صدها نفر بر اثر آن شهید شدند.
سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه اظهارات خود با تاکید بر ضربه سهمگین مقاومت لبنان به ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ سی و سه روزه گفت: اگر خدای ناخواسته جنگی در آینده میان ما و اسرائیل روی دهد،اسرائیل در فکر ضربه اول خواهد بود و برای آن برنامه ریزی خواهد کرد ، مقصود از ضربه اول ، جنگ تموز است، با این حال اسرائیل به مسئله مهم دیگری توجه نکرده است و آن، موفقیت و پیروزی امنیتی مقاومت است، نخستین موفقیت امنیتی این است که مقاومت متوجه شد که اسرائیل سکوهای موشکی اش را شناسایی کرده است، موفقیت امنیتی دوم این بود که مقامت توانست سکوها را از مکانهای پیشین خارج کند بدون آنکه اسرائیل به آن پی ببرد، اسرائیل خیال می کرد سکوی موشکهای میان برد در مکانهایی است که پیشتر شناسایی کرده بود و هنگامی که این مکانها را بمباران کرد متوجه شد که خالی از موشک است ، سپس مشخص شد که سکوهای موشکی از مکانهای اصلی خارج شده است، پس از آن، مقاومت وارد جنگ سی و سه روزه شد و مناطق شمالی، حیفا و مرکز اسرائیل را هدف موشک قرار داد و آمادگی پرتاب موشک به تل آویو را داشت، در این جنگ، سلاح هوایی و اطلاعاتی اسرائیل شکست خورد و در فریب مقاومت گرفتار آمد زیرا جنگ نیرنگ و فریب است، دلیل صحت و درستی سخنی که می گویم این است که تل آویو ادعا کرد هفتاد هشتاد درصد از قدرت موشکی مقاومت نابود شده است در حالی که تا روز آخر، قدرت موشکی مقاومت عمل می کرد و می توانست در دراز مدت نیز عمل کند، با این حال اگر در آن روزها به تعداد محدودی موشک اکتفا کردیم، به این علت نبود که اندوخته موشکی ما کم بود یا نمی توانستیم موشک پرتاب کنیم ، بلکه بر عکس ما می توانستیم به پرتاب موشک ادامه دهیم هر چند زمان را در نظر داشتیم تا در صورت طولانی شدن جنگ، آن را مدیریت کنیم تا مجبور نباشیم جنگ را به پایان برسانیم، با این حال روز دوم جنگ، هنگامی که مقامات اسرائیلی حقیقت را متوجه شدند و شمار زیادی موشک به اسرائیل پرتاب شد، آنان ابراز تاسف کردند از اینکه جنگی طولانی در پیش است و ممکن است هفته ها طول بکشد، هم اکنون نیز با اینکه مردم لبنان با مشکلات معیشتی و اختلافات سیاسی روبرو هستند، اما مقاومت همراه با رهبران و مردان خود شب و روز تلاش می کند و به هیچ وجه از وظیفه خود غافل نمی شود، مقاومت اسرائیل را روز و شب زیر نظر دارد، البته ما می دانیم که دشمن اسرائیلی نیز شب و روز در حال جمع آوری اطلاعات است تا قدرت موشکی و تجهیزاتی ما را بشناسد و با این حال اسرائیل همچون جنگهای گذشته از ضربه نخست نگران است، من با این حال به مقامات اسرائیلی می گویم که ما طرح و نقشه شما را می شناسیم و هشدار می دهیم که هر گونه تحرک نظامی را با قدرت پاسخ می دهیم، البته مقصود این نیست که جنگی ناخواسته در میان است اما با تاکید از مردم لبنان و کشورهای منطقه می خواهم به قدرت و دقت مقاومت ایمان داشته باشند، جنگ تموز به همه کشورهای اسلامی و جهان نشان داد که ما مردان بزرگی داریم، ما از حمایت ملتهای مسلمان برخورداریم و قدرت رویارویی شجاعانه با دشمن صهیونیست و پیروزی قاطع بر آن را داریم ، البته ما همانند بیشتر حاکمان ، سران، سازمانها، نویسندگان و رسانه های عرب نیستیم که تلاش کردند به ما تحمیل کنند که سرنوشت ما شکست است و ما نمی توانیم بر دشمن پیروز شویم و گویی این شکست و ناتوانی در ذات و ژن ما نهفته است، با این حال دیدند که ما پیروز شدیم ، اما مهمترین پیام جنگ تموز و غزه برای همه ما و جهان و ملتها این بود که سرنوشت ما پیروزی است نه شکست ، همانطور که ما پیروزی بزرگی را هم در سال 2000 و هم در سال 2006 رقم زدیم، هم اکنون نیز می توانیم پیروزی بزرگتری را در هر جنگی در آینده رقم بزنیم، این پیام مهمی است که دوست دارم در ششمین سالگرد جنگ تموز به همه ابلاغ کنم، با این حال جنگ تمام شد و ما وارد مرحله جدیدی شدیم، آنان قصد داشتند با جنگ تموز ما را نابود کنند، آنان معتقد بودند که منشاء حمایت از قضیه فلسطین ، حقوق مسلمانان ، حقوق فلسطینیان و اعراب منطقه، از ایران شروع می شود، سپس به سوریه کشیده می شود و در نهایت به جنبشهای مقاومت در لبنان و فلسطین منتهی می شود ، بیشتر دستگاهها و سازمانها و سران عرب در خدمت طرح امریکا و اسرائیل قرار گرفتند و برای تسلیم ساختن فلسطینیان شرط بندی کردند و فتنه های شارون، نتانیاهو و اولمرت را پذیرفتند، دولت جرج بوش وارد مرحله سلطه طلبی بر منطقه شد، آرزو و هدف نهایی آنان نابودی محور مقاومت بود، حلقه نخست لبنان بود تا مقاومت را نابود کنند، با این حال اگر از مقاومت در لبنان خود را فارغ می دیدند به سوریه هجوم می بردند با این توجیه که از مقاومت در لبنان حمایت کرده و موشک در اختیار آن قرار داده است، حلقه سوم پس از لبنان و پس از حمله به سوریه، سرنگونی حکومت بشار اسد و آماده سازی سوریه برای پیاده کردن طرح امریکا و اسرائیل بود، البته نه برای برقراری دموکراسی، بلکه برای پیاده کردن طرح امریکا، طرحی که پیشتر، عراق، افغانستان و کشورهای خلیج فارس را در بر گرفته بود، با این حال پیروزی مقاومت در لبنان به آنان این امکان را نداد تا به سوریه حمله کنند زیرا پس از گذشت سی و سه روز از جنگ، اسرائیل در پی راه فرار از جنگ بود، این حقیقت را می توان از برخی سران عرب که آن روزها در نیویورک بودند پرسید، برخی از آنان این حقیقت را به ما گفتند که اسرائیل در روزهای آخر جنگ، از همه شروط خود دست کشید تا جایی که شیمون پرز گفت ما چاره دیگری نداشتیم و باید جنگ را تمام می کردیم.