یک دیپلمات بازنشسته درباره اثرات نزدیک شدن موضع ایران به روسیه در بحران اوکراین بر احیای برجام، میگوید که ایران بدون توجه به اینکه فروش پهپاد به روسیه یک عنصر بازی بهم زن و نیازمند پیوست سیاسی، اجتماعی، امنیتی است وارد این معادله شده و روسیه ضمن استفاده از تاثیرات قدرت پهپادی از حضور ایران برای گسترده شدن جبههگیری علیه غرب بهرهبرداری میکند و آمریکا برای امنیتی کردن نقش ایران در جهان و حذف نقشآفرینی ایران در منطقه و روابط بینالمللی از این فرصت جنگ روسیه و اوکراین و فروش پهپاد به روسیه برای برخورد با ایران استفاده میکند.
نصرتالله تاجیک در گفتوگو با «انتخاب» درباره اثرات ادعاهایی که مبنی بر استفاده از پهپادهای ایران علیه اوکراین مطرح شده است، بر مذاکرات احیای برجام، گفت: «دستیابی به تکنولوژی و تولید پهپاد اگر با برنامه و نگرش همه جانبه درچگونگی استفاده از آن در داخل و خارج برخورد میشد، میتوانست یک مزیت نسبی برای سیاست خارجی کشور و دست برتر ایران در منطقه و حتی مذاکرات بینالمللی و از جمله برجام باشد. اما متاسفانه اینگونه نشده و یک فرصت را به تهدید تبدیل کردهایم. آن هم نه یک فرصت تاکتیکی بلکه فرصتی استراتژیک را با توجه به سه فرضیهای که در ادامه مطرح خواهم کرد، به تهدیدی استراتژیک تبدیل کردهایم که میتواند تبعات امنیت ملی برای کشور داشته باشد.»
وی ادامه داد: «در هر صورت، بخواهیم یا نخواهیم به دلایلی که جای بحثش اینجا نیست مدل توسعه کشور متاسفانه بیشتر با توسعه سخت افزاری پیوند خورده تا با روشها و اقدامات نرم افزاری. بخشی خودمان مقصر هستیم و بخشی هم اقتضای منطقهای است که در آن زندگی میکنیم. بخش دیگری هم شاید نتیجه هول دادن ما به این وادی است. اما اکنون با فروش پهپاد به روسیه حتی قبل از شروع جنگ این کشور با اوکراین، میتواند تهدیدی برای شکست برجام و در انزوا قرار گرفتن سیاست خارجی کشور باشد.»
تاجیک درباره سه فرضیهای که به آن اشاره کرده بود، بیان کرد: «فرضیه اول این است که کمی شک دارم جدای از تبلیغات حول میزان و حجم استفاده شده پهپادهای ایرانی در این جنگ. زیرا فرضیهای هم برای تولید همین پهپادها در روسیه وجود دارد و مواضع غیر منسجم ایران، اصل فروش پهپادها به روسیه دارای پیوست سیاسی اجتماعی اقتصادی باشد و همه ابعاد این موضوع مانند بعد سیاست خارجی و تاثیر این اقدام بر روابط بینالمللی ما هم دیده شده باشد.»
وی درباره دومین فرضیه خود گفت: «اینگونه رفتار پهپادی ایران با فرض صحت استفاده آن در این جنگ و جدای از حجم و میزان استفاده از آن، دقت در اهداف تمامی ذینفعان برای بزرگنمایی احتمالی این موضوع، مخصوصا توسط اوکراین که خود از پهپادهای ترکیه استفاده میکند، برای دریافت کمک تسلیحاتی بیشتر از غرب و مواضع مشت سیاسی و سخنان نظامیهای ایران که بدون توجه به ابعاد قضیه اعلام کردهاند پهپادهای فروخته شده به روسیه نقش تعیین کنندهای در جنگ داشته است، میتواند ایران را یک طرف جنگ کرده و شرایط بینالمللی را برای ما سخت کند.»
این کارشناس سیاست خارجی در توضیح سومین فرضیه خود مطرح کرد: «غربیها به نزدیکی ایران و روسیه، مخصوصا تعاملات نظامی حساس هستند و فروش پهپادها حتی اگر جنگ اوکراین هم نبود، برای آنها حساسیتزاست، ولی اینکه آمریکا بجای تمرکز بر برجام بر فروش پهپاد به روسیه متمرکز و آنرا رسما اعلام کرده است، هنوز معلوم نیست به معنای امنیتی کردن اهداف و اقدامات ایران در سیاست خارجی و مقدمه انزوا و اجماعسازی علیه ایران محسوب شود. همچنین هنوز زود است قضاوت کنیم که آیا این اقدام برای امتیازگیری است، یا جداسازی ایران و روسیه یا پروژه رویارویی با ایران از طریق جنگ روسیه و اوکراین. همه این حالات بستگی به نوع رفتار و اقدامات ایران هم دارد؛ که هم برجام را زنده کند و هم نقش خود در درگیری بین دو همسایه را شفاف و بیطرفی پیشه کند.»
این دیپلمات بازنشسته با اشاره به بنبست رسیدن برجام، عنوان کرد: «همه چیز تا سپتامبر ۲۰۲۲ خوب جلو میرفت و عموم مردم اینگونه احساس میکردند که ظرف یکی دو روز برجام امضاء خواهد شد. اما به ناگهان همه چیز بهم خورد. دسترسی به دلایل و زمینهها برای رسانهها کمی سخت است، زیرا هنوز اطلاعات جلسات و گفتگوها به بیرون درز پیدا نکرده است، اما به نظر میرسد عامل اصلی، اضافه برآورد دو طرف باعث شد گاز برجام شل شود. ایران دنبال تاثیرات زمستان سرد و آمریکا منتظر تاثیر التهابات اجتماعی داخلی ایران و هر دو برای امتیازگیری بیشتر و امتیاز دادن کمتر.»
تاجیک با بیان اینکه هیچ یک از دو طرف در آن مقطع دنبال فروپاشی سازه برجام نبودند که هیچ منفعتی برای طرفین و دنیا نداشت، افزود: «دو طرف در یک توازن بودند و هم کارت برای بازی داشتند و هم توانایی برای اعمال فشار بیشتر. غربیها با اهرم تحریم اقتصاد نیمه جان ایران، شاید زورشان بیشتر بود، اما ایران هم دستش خالی نبود. در نهایت مسابقه امتیازگیری محسوب میشد. با این احساس و اضافه برآورد ایران در آخرین دقایق به تدریج سه شرط خروج نام سپاه از لیست تحریمها، تضمین عدم خروج مجدد آمریکا از برجام و حل مسائل پادمانی ایران در چهارچوب برجام را مطرح کرد که استارت توقف اولیه مذاکرات نهایی شده را زد.»
سفیر پیشین ایران در اردن عنوان کرد: «الان کم کم در میان تحلیلگران نیز چنین مطرح میشود در حالیکه به نظر میرسد ایران با تحلیلی غلط از شرایط و مخصوصا تبعات جنگ اوکراین و روسیه، خروج نسبی این کشور از بازار انرژی اروپا و مطرح شدن تز نادرست زمستان سرد اروپا، مخصوصا اضافه برآورد ایران از تاثیرات چنین سناریوی محتملی، از سه شرط خود عدول کرده است.»
تاجیک درخصوص ابهاماتی که وجود دارد، گفت: «اینکه چرا غرب از مذاکره با ایران امتناع میکند؟ آیا از نظر غرب، با توجه به فروش پهپادها، چنانچه ایران به دانش تولید تسلیحات هستهای دست پیدا کند و همین رفتار پهپادی را داشته باشد، برجام مطلوبیت لازم را برای کنترل رفتار ایران دارد یا خیر؟ یا مطلوبیتهایی که دارد با تعهدات آمریکا برای لغو تحریمها و آزاد شدن اقتصاد ایران از زیر تیغ تحریمها چه میزان همخوانی دارد؟»
وی ادامه داد: «آیا غرب با اضافه کردن دو شرط حل مساله پهپادها و همکاری نظامی ایران و روسیه و تعهدات حقوق بشری ایران به دنبال امتیازگیری و یک توافق نو و جایگزین است؟ آیا ممکن است در آینده شروط دیگری هم بخواهد مطرح شود؟ و نهایتا آیا این خواستهها و اوضاع کنونی فقط برای امتیازگیری از ایران، به دلیل التهابات اجتماعی داخلی و تبعات فروش پهپادهاست یا منظور غربیها صرفا جدا سازی ایران از روسیه است تا ماه عسل این دو زودتر تمام شود یا این دو مساله بهانه و سناریویی است که مجددا پروژه "ایران هراسی و انزوای ایران در صحنه بینالمللی" کلید بخورد؟»
وی ضمن تاکید بر اینکه همه ابهامات زمانی برطرف میشود که یا دو طرف مجددا پای میز مذاکره بنشینند یا جزئیات خواستهها به رسانهها درز پیدا کنند، گفت: «در چنین شمایلی از تحولات و بعد از مذاکره وزیر امور خارجه ایران با جوزپ بورل در اردن و سفر وی به عمان، اگر چه وارد تعطیلات سال نو میلادی شدهایم، اما به نظر میرسد طرف غربی تمایل چندانی برای مذاکره ندارد و اصولا چنانچه بخواهیم چنین شروطی به برجام وارد کنیم، دیگر آن برجام سال ۲۰۱۵ نخواهد بود. این یعنی یک دور باطل دیگر برای رسیدن به تفاهمی جدید که بعید میدانم چنین ظرفیت و پتانسیلی در روابط بینالمللی و مذاکرهکنندگان غربی وجود داشته باشد.»
تاجیک در پاسخ به این پرسش که چرا در غربیها چنین ظرفیتی را نمیبیند، گفت: «زیرا اولویت آنها و حتی هم پیمانان ما، چون روسیه و چین و نیز اروپا که در دوران ترامپ حامی موضع ما بود، تغییر کرده و هر یک دلمشغولیهای خود را دارند. این ایران است که اکنون با ابتکار عملی دوباره باید آب رفته را به جوی بازگرداند. در زمانی میشد از آمریکا به دلیل خروجش از برجام که آثار منفی برایش به جا گذاشت، امتیازی گرفت و او را به اتاق مذاکره برگرداند و از تبعات مذاکره غیرمستقیم نجات یافت. الان هم شاید یکی از دریچههای خروج از شرایط بنبستی کنونی همین باشد تا مسائل به صورت رو در رو مطرح و سریعتر حل و فصل شود.»
این کارشناس سیاست خارجی خاطرنشان کرد: «با توجه به توضیحات فوق و اینکه بستر سیاست خارجی ایران یک ساختار اداری پیدا کرده و بیشتر در حلقه محدودی تصمیمگیری میشود و نخبگان و مراکز مطالعاتی و دانشگاهی متاسفانه از این روند کنار گذاشته شدهاند، لذا شفافیت لازم برای برطرف شدن شک من در فرضیه اول وجود ندارد و احتمالا در فقدان پیوست بررسی همه جانبه در فروش پهپادها، اشتباه محاسبهای رخ داده و مسئولین ذیربط کشور هم قصد ورود به یک منازعه پرحساسیت را نداشتهاند و هم به مخاطرات ورود به یک جنگ بین دو همسایه آگاه بوده اند.»
وی افزود: «طبق آنچه در رسانههای غربی مطرح میشود و به نوعی ادامه مذاکرات برجام به این مساله مربوط شده است، مساله فروش پهپاد به روسیه هم تبعات سیاسی دارد. اگر تبعات این اقدام درست بررسی و مدیریت نشود، در دراز مدت میتواند تبعات امنیت ملی هم داشته باشد. آن هم در زمانی که به دلیل این التهابات کنونی، انسجام ملی به حداقل رسیده است؛ لذا این التهابات نیز نکته دومی است که باعث راکد شدن مذاکرات برجام شده و مقامات غربی در چنین فضایی از ترس افکار عمومی خود کمتر جرات میکنند پشت میز مذاکره بنشینند. زیرا آنچه غربیها را حساس کرده صرفا تبعات التهابات اجتماعی ایران یا فروش پهپاد به روسیه نیست بلکه همکاریهای نظامی این دو کشور و گرفتن هواپیماهای سوخو ۳۵ روسی است که دو کشور را بیش از گذشته به هم نزدیک میکند. جدای از اعتراضات به حق مردم بخشی از انگولک خارجی نیز به همین نزدیکی برمیگردد.»
تاجیک خاطرنشان کرد: «از سوی دیگر مخالفین ایران و از جمله ائتلاف عبری-عربی میپندارند هرچه این اعتراضات با برخوردهای تند تشدید شود، چشمانداز احیای توافق هستهای که هزینههای زیادی برای برهم زدن آن متحمل شدهاند، تیرهتر میشود. چراکه امضای برجام به معنای نادیده گرفتن ارزشهای دموکراتیک از سوی بایدن تعبیر میشود. او در موقعیتی نیست که بتواند چنین ریسک پرخطری کند و اوضاع دموکراتها برای انتخابات بعدی شکنندهتر از گذشته خواهد شد. با توجه به آخرین موضع گیری ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، این کشور دیگر بر احیای برجام متمرکز نیست و تمرکزش به اوضاع داخلی ایران و روابط ایران و روسیه و از جمله نقش پهپادها در جنگ روسیه با اوکراین است.»
این کارشناس مسائل بینالملل درمورد راه احیای برجام، عنوان کرد: «ماههاست که برجام در محاق رفته و به نظر میرسد تلاشها به دلیل تغییر شرایط برای احیای آن موثر نبوده و دو طرف هم به دلایلی حاضر به اعلام مرگ آن نیستند، تا مسئولیت شکست برجام بر دوش آن طرف نباشد. بارها نیز انگشت اتهام هر یک به سوی طرف دیگر بلند شده که اراده احیا ندارد. به نظر میرسد تنها راه برای احیا برجام همانگونه که بورل نیز به وزیر امور خارجه ایران در اردن گفته است، جدیت برای به نتیجه رساندن مذاکرات ایران و اوکراین است.»
وی درباره اثرات مسئله پهپاد بر مذاکرات، گفت: «برآیند این دو مولفه وظیفه سنگینی بر دوش سیاست خارجی ایران میگذارد که چگونه میخواهد از این فضای خود ساخته خارج شود. زیرا عدم حل مساله پهپادها الان فقط مساله تحریمهای کنونی یا حتی افزایش آنها و تداوم فشار اقتصادی بر مردم نیست که این روزها شاهد آن هستیم و به راحتی میتواند سبب آسیبهای اجتماعی شود و تبعات سیاسی و امنیتی داخلی داشته باشد. بلکه عدم مدیریت رفتار پهپادی ما شرایط را به گونهایی پیش میبرد که دانسته یا ندانسته، بخواهیم یا نخواهیم، ایران یک طرفی در جنگ روسیه و اوکراین شود.»
وی ادامه داد: «ایران بدون توجه به اینکه فروش پهپاد به روسیه یک عنصر بازی بهم زن و نیازمند پیوست سیاسی، اجتماعی، امنیتی است وارد این معادله شده و روسیه ضمن استفاده از تاثیرات قدرت پهپادی از حضور ایران برای گسترده شدن جبههگیری علیه غرب بهرهبرداری میکند و آمریکا برای امنیتی کردن نقش ایران در جهان و حذف نقشآفرینی ایران در منطقه و روابط بینالمللی از این فرصت جنگ روسیه و اوکراین و فروش پهپاد به روسیه برای برخورد با ایران استفاده میکند.»
این دیپلمات بازنشسته ادامه داد: «اگر رفتار پهپادی ایران خوب مدیریت شود، به گونهای که اوکراین و آمریکا مجاب شوند که ایران نقش مداوم و فعال در این جنگ ندارد، این سناریو که لزوما نباید به عنوان تئوری توطئه علیه ایران دیده شود بلکه از اثرات و تبعات ورود ما به این معادله میتواند باشد، منتفی میگردد. روسیه همسایه بزرگ و موثر ایران است و غربیها هم انتظار قطع رابطه ایران و روسیه را ندارند، اما طبق تحلیل غربیها نزدیکی ایران و روسیه به گونهای که این دو بیکدیگر پیوست شوند مخاطراتی را برای غرب به دنبال دارد، اگر چه برای ایران نیز کم مخاطره نیست. ما هم کافیست با حفظ اصول و رعایت دغدغههایمان فاصله معقول و مناسبی با روسیه در رابطه با جنگ این دو همسایه که از پیچیدگیهای خاص و تاریخی خود برخوردار است، داشته باشیم.»
تاجیک ضمن بیان اینکه اصولا فروش ادوات جنگی حتی اگر نقض قطعنامهها هم نباشد، فروشنده را از بیطرفی خارج میکند، گفت: «اگر عربستان با سلاحهای غربی مردم یمن را به خاک و خون میکشد، نتیجه دنیای ناعادلانه است و با هزینههای مادی گلیم خود را از آب بیرون میکشد. یا اگر ترکیه در عین حال رابطه خوب با روسیه به اوکراین پهپاد میفروشد هم کارت برای بازی و توازن بخشی دارد و هم در اردوگاه غرب و عضو ناتوست و مسائل متراکم شده بینالمللی مانند ایران ندارد.»
وی ادامه داد: «با این تفاصیل شکست برجام و تحقق سناریوی طرف مخاصم شدن ایران در جنگ روسیه و اوکراین مآلا باعث بهم خوردن اوضاع اقتصادی ایران و نارضایتی بیشتر عمومی شده و اقتدار حکومت برای حل مشکلات سیاسی اجتماعی اقتصادی را زیر سئوال میبرد. امید است نهادهای حاکمیتی، تصمیمسازان و تصمیمگیران علت العلل مشکلات داخلی و این التهابات اجتماعی را کشورهای خارجی بدانند و به راهحلهای جامعتر و اساسیتر از گذشته فکر و آنها را اجرا کنند. مخصوصا سامان دادن اقتصاد کشور که بدون حل معضلات سیاست خارجی به دلیل اقتصاد سیاسی ضعیف ما که فروش نفت را به سفره مردم متصل کردهایم.»
تاجیک در پایان تاکید کرد: «برای رضایتمندی و انسجام حداکثری جهت اجرای روانتر سیاست خارجی، در داخل نیاز به اصلاحات ساختاری و تغییر رویکرد حکمرانی داریم و در خارج ضروری است از سیاست موازنه منفی (نه با این: نه با آن) به سیاست موازنه مثبت (هم با این: هم با آن) روی آورده و تنوع بخشی به روابط خارجی خود را در سر لوحه قرار دهیم انشاالله.»