ایسنا: «محمودآباد» یکی از قطبهای گردشگری استان مازندران است؛ شهری ساحلی و پُرطرفدار که شاید همین ویژگی باعثِ تولید زبالۀ بیشتر در منطقهاش شده باشد. طبق عکسهای منتشرشده در حال حاضر زبالهها در فاصلۀ کمتر از ۲۰ متری ساحل در میان ساختمانهای مسکونی، اداری و ویلاهای تفریحی دیده میشود. این شرایط، برای مردم منطقه مشکلات زیادی ایجاد کرده است. همچنین بوی نامطبوع تا شعاع یک کیلومتری از منطقه کاملاً احساس شده، شیرابۀ حاصل از دپوی غیراصولی زباله به دریای خزر ریخته میشود؛ اینها همگی یعنی دشمن محیط زیست، گردشگری و فرهنگ عمومی...
اولین و اساسیترین پرسشی که به ذهن بینندگانِ این تصاویر خطور میکند، این است که این زبالهها کار کیست و چرا اینجاست؟ آیا پاکسازی و حفاظت از حریم سواحل بر عهده مردم بومی ساحلهاست؟ اگر نه، چرا نهادهای متولّی ترک فعل کردهاند؟ آیا ساختوسازهای نامتناسب که به تجاوز به ساحل منجر شده، خطرناک نیستند؟ چه کسانی آنها را ساختهاند و به چه علّت همچنان ادامه دارد؟
محمد درویش، کنشگر و پژوهشگر محیطی درباره تأثیر فرهنگ مردم زیستبوم ساحلی در میزان حفاظت از این مناطق، با توجه به ساختوسازهای ناهمگون در تجاوز به ساحل شهر اینطور توضیح داد: بخش بسیار ناچیزی از این مسئله، فرهنگ مردم این نواحی را درگیر میکند. اصل ماجرا به حاکمیت و دولت بازمیگردد. وقتی سیستمی وجود ندارد تا کسانیکه اصول حفاظت از محیطزیست را رعایت میکنند تشویق شده و تهدیدکنندهها مجازات شوند، افراد دیگر انگیزهای پیدا نمیکنند که کار درست را انجام دهند.
او گفت: زمانیکه یک پدر سیگار میکشد، نمیتواند به فرزندش بگوید سیگار نکش! اخیراً اعلام شده ۹۵ درصد سواحل شمال کشور توسط ارگانهای مختلف اشغال شده است. وقتی خود سیستم بزرگترین متخلّف است، از مردم، حال چه بومیان و چه مسافران، چه انتظاری برای همراهی است؟
درویش در پاسخ به پرسش درباره احتمال اعمال محدودیتهایی برای مسافران برای وارد شدنِ آسیب کمتر به محیط، توضیح داد: مهمترین مشکل زباله در کشور، خصوصاً در ساحل محمودآباد، از مسافران نیست، بلکه «سیستم جمعآوری و مدیریت زبالهای» است که در شمال کشور با بحران جدی مواجه شده. ما هیچ فرایندی را در این منطقه تعریف نکردهایم که «تفکیک زباله» از مبداء اتفاق بیفتد. شهروندان و حتی ساکنان مناطق شمالی، هیچ انگیزه و علامتی از سوی شهرداریها دریافت نکردهاند که به این صرافت بیفتند زبالههای تر و خشکشان را جدا کرده، بهازای اهدای زبالههای خشکشان، پول دریافت کنند. تا زمانیکه چنین اتفاقی نیفتد، نمیتوانیم امیدوار باشیم مشکل زباله در شمال کشور حل بشود. بهتبع، مسافران نیز با بلبشوی ساحلها مواجه خواهند شد و مکانیزمی برای جمعآوری زباله نخواهند دید.
این پژوهشگر اضافه کرد: اگر به توریستیترین شهرهای دنیا مانند پاریس، نیویورک، اغلب شهرها در آسیای شرقی و... نگاهی بیندازیم، میبینیم سیستمی وجود دارد که در همان ابتدا پروتکلی به گردشگران توصیه شده و شرح داده میشود تا هرگز زبالههایشان را روی زمین رها نکنند؛ چون میدانند اگر زبالههای پلاستیکی (مثل بطری و قوطیهای خالی نوشیدنی) را که تولید کردهاند به فروشگاه پس بدهند، در ازای آن پول دریافت میکنند. این همان اتفاقی است که باید در کشور ما هم بیفتد. قبلها هم زمانی در ایران همینطور بود؛ شیشههای خالی نوشابه را به مغازهها پس میدادیم و مقداری از هزینۀ آن، به ما برگردانده میشد. ما حتی به این سمت نیز حرکت نکردهایم و وضعیتمان در بازیافت و مدیریت پسماند بدتر شده است.
محمد درویش در پایان گفت: اکنون شمال کشور با بحران دفع زباله روبهروست و بسیاری از مراکز دپوی آن در حال حاضر پُر شدهاند. در ادامۀ این ویرانیها، جنگلهای بیشتری در حال تخریب شدن است، همینطور که شیرابهها وارد منابع آب سطحی شده و رودخانهها را آلوده کرده است. از این رو، شاخص آلودگی در دریای کاسپین نیز تا ۴۰ برابر حد مجاز بیشتر شده و باید برای رفع آن بهسرعت راه حل جدی پیدا کرد. اینها همه تهدید برای همه چیز است.