همشهری: محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی ازشکست پروژه تحریم جشنواره فجر میگوید
چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر در حالی برگزار شد که پیش از شروع این رخداد، شاهد فضایی برای تحریم ضیافت سالانه سینمای ایران بودیم. حالا رئیس سازمان سینمایی از شرایط بازگشت هنرمندان به عرصه فعالیت میگوید. رعایت قانون مهمترین نکتهای است که رئیس سازمان سینمایی به آن اشاره میکند. خزاعی میگوید:« همه خانواده سینمای ایران با هر انگیزه و گرایشهای سیاسی باید در این خانواده جمع شوند مگر اینکه خودشان این را نخواهند. آنها مختارند و زوری بالای سر آنها نیست هرکس که شرایط سینمای جمهوری اسلامی ایران را بپذیرد و زیر پرچم سینمای ایران فعالیت کند امکان کار دارد. قواعد سینمای ایران نیز کاملاً شفاف و معلوم است.» داستان واضح و بدون ابهام است. پروژه تحریم جشنواره شکست خورده و شرایط بازگشت سینماگران تحریمی و هنجار شکن هم مشخص است. ترکیب «مدارا و مقاومت» که خزاعی در بخشی از گفتوگویش با همشهری به آن اشاره کرده اینجا هم معنا میدهد.
شب اختتامیه روی سن گفتید جشنواره فجر امسال پرشکوهتر از سالهای قبل برگزار شد. با توجه به فضای ایجادشده در روزهای قبل از آغاز جشنواره و مسئله تحریم، چگونه بار فجر چهلویکم به سلامت به مقصد رسید و جشنواره باشکوهتر از ادوار گذشته برپا شد؟
منظور از برگزاری باشکوه جشنواره حضور گسترده مردم در تهران و استانهای مختلف کشور است که باتوجه به فضای ایجاد شده همه را شگفتزده کرد. این در فضایی شکل گرفت که انتظار چنین استقبال گرمی را در این دوره نداشتیم؛ حتی رکورد مخاطبان در اختتامیه این دوره از جشنواره شکسته شد. اساسا، تحریم در حوزه فرهنگ، هنر و سینما معنا و موضوعیتی ندارد. تصور اشتباهی است که بپنداریم در این عرصه تحریمی شکل گرفته است؛ البته گاه ممکن است عدهای خود را از برخی موقعیتها محروم کنند که اسم آن تحریم نیست. از نگاه دیگر، اعمال تحریم در هر زمینهای ناشی از استیصال و نشانه ضعف است. ما در این دوره بهجای تحریم، نگران القائات فضای تروریسم رسانهای بودیم و برای همین برخی شاید از ترس، در جشنواره حضور پیدا نکردند؛ والا اگر تحریمی بود، این همه فیلم در سینما تولید نمیشد. ما در سینما، مخالف، دگراندیش، روشنفکر لیبرال و آدمهایی با سلایق مختلف داریم؛ حتی برخی ممکن است چندان هم پایبند به آرمانهای انقلاب نباشند، ولی در چارچوب قانون خلق اثر کنند و نگران تمامیت ارضی، عزت ملی و پرچم این سرزمین باشند. ممکن است مسائلی پیش بیاید و بهویژه در فضای مجازی موجی شکل بگیرد، اما خوشبختانه نسلی از فیلمسازان، جوانان علاقهمند و بخش بزرگی از جامعه و مردم که مخاطب این جشنوارهها هستند، همواره همراهند و همچنان علاقهمند بهدنبال کردن این رویدادها. جشنواره فیلم فجر، مهمترین رویداد سینمایی این کشور است، ۴۰سال اعتبار و آبرو دارد، بسیاری از سینماگران در نسلهای مختلف از این جشنواره رشد کرده و معرفی شدهاند. بعضی دوستان ما، این عقبه و اعتبار را از یاد بردهاند، دلخوریها و انتقادهایی وجود دارد، همه ما به آن واقفیم، اما قاعده بازی این است که جشنوارهها برگزار شوند، هیچ رویدادی هیچ جشنوارهای را تعطیل نکرده و جشنواره فجر هم از این قاعده مستثنا نبوده است. خوشبختانه تیم برگزاری، تلاش زیادی کردند تا بر مشکلات و کمبودهای این دوره فائق شوند. آنچه دیدیم استقبال از نمایش فیلمها و سالنهای مملو از جمعیت بود. از این منظر، به عقیده من، تحریم جشنواره فجر شکست خورد؛ همانطور که تحریم جشنواره «سینماحقیقت» و فیلم کوتاه شکستخورده بود.
حالا که جشنواره بهپایان رسیده بهعنوان متولی سینمای کشور عیار فیلمهای جشنواره امسال را چگونه ارزیابی میکنید؟
خوشبختانه مسیر سختی که شروع کردهایم، پس از سالهای رکود کرونا و مشکلات اقتصادی بهخوبی پیش میرود. من به کمبودها آگاهم و مسائل معیشتی را میدانم، اما ناامید نیستم و برای ارتقای این سینما، تولید آثاری که با مفاهیم انقلابی و شعائر دینی و فرهنگ ما همخوان باشند، تلاش میکنم. ضروری است با همافزایی صنوف و سینماگران به معیشت و اشتغال خانواده سینما و رفاه آنها جدیتر نگاه کنیم. فیلمهای این دوره نشاندهنده تنوع و تکثر در نگاههاست؛ فیلمها درباره زنان، دفاعمقدس، خانواده، قهرمانان وطن و رویدادهای ملی بود؛ اینها امتیاز است. بخشی از فیلمها به جشنواره نیامدند، آنها اکران عمومی خواهند شد و این ویترین را گستردهتر و متنوعتر میکنند.
حضور پررنگ فیلمسازان جوان از ویژگیهای بارز جشنواره امسال بود. این اتفاق را میتوان تبلور سیاست سازمان سینمایی در گشودن درهای سینمای حرفهای به روی چهرههای مستعد و تازهنفس دانست؟
یکی از مهمترین رویکردها و دغدغههای ما با حمایت وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی کشف استعدادها و استفاده از چهرههای جوان و فیلمسازانی است که اغلبشان در استانها و مناطق مختلف مشغول بهکارند. بسیار مستعد، پرشور و پرانگیزه هستند، اما راهی به دل سینمای حرفهای ندارند؛ چون همیشه مناسبات تولید و اکران در تهران تعریف میشود. عدالت فرهنگی و رفع تبعیض شعار نه بلکه اولویت ماست. در جشنواره فیلم کوتاه و «سینماحقیقت» بستر برای معرفی جوانها بیشتر است، اما شاید در فجر این اتفاق کمتر رخ بدهد. با این همه، در فجر هم دیدیم که چهرههای جدیدی در کنار استادان و بزرگان حضور داشتند. همین چهرههای جوان سیمرغ گرفتند و دیده شدند و این جایزه مانند همه برندگان قبلی، سرنوشت آنها را تغییر خواهد داد. سازمان سینمایی متعلق به همه سینماگران است؛ این را بارها گفتهام؛ من از بدنه سینما هستم، دغدغه معیشت همکارانم و خانواده بزرگ سینما را دارم، شنونده انتقادها و گلایههایشانم و در دیدارهای مختلف با سینماگران مختلف کوشیدهام شنوا و برطرفکننده مسائل باشم. سینمای ما به هوای تازه نیاز دارد؛ با تکیه بر تجربه گذشتگان و با استفاده از پیشکسوتان و نسل قدیم در کنار ورود نسلهای جدیدتر. ما چه بخواهیم چه نخواهیم، جریان حضور پرشور جوانان و استعدادهای جدید در سینما را نمیتوانیم نادیده بگیریم و انکار کنیم؛ نسلهای جوان، باانگیزه و خلاق. نمیشود مسیر کشف استعداد را بست؛ باید به این جوانان میدان داد.
برپایی همزمان جشنواره خارج از تهران و گسترش دامنه فیلم فجر به نقاط مختلف کشور، نشان میدهد جشنواره فیلم فجر صرفا متعلق به پایتخت نیست. ایده برگزاری سراسری جشنواره البته منتقدانی هم دارد. منتقدان میگویند هیچ جشنواره معتبری در دنیا این میزان نمایش فیلم در شهرهای مختلف را در دستورکار قرار نمیدهد. از این جهت میتوان جشنواره فیلم فجر را جشنوارهای منحصربهفرد دانست. منطق برگزاری استانی جشنواره از کجا میآید؟
جشنواره فیلم فجر، مولود انقلاب اسلامی و بخشی از جشنهایی است که هر سال به یاد آن ایام فرخنده برگزار میشود. این جشنواره با جشنوارههای دیگر که صرفا رویدادهای هنری هستند، تفاوت دارد. معیارها و اصول جشنواره، سینمایی و هنری است، اما قرار است این جشن متعلق به همه مردم ایران باشد. من در اختتامیه به این موضوع اشاره کردم که مردم در راهپیمایی صبح با جمهوری اسلامی تجدیدپیمان کردند و حالا همین مردم در سالن هستند، پس جشنواره فجر متعلق به همه ایران است؛ نه فقط تهران. استانها و شهرهای ما نیازمند این موج هنری و این شور سینمایی هستند؛ حیف است که جوانان دور از تهران، از تماشای آثار سینمایی محروم بمانند. ما در نمایشهای استانی سعی میکنیم بهنحوی عمل کنیم که فیلمها در اکران عمومی ضربه نخورند. فیلمهایی که در جشنواره اکران میشوند، گرایش هنری بیشتری دارند و از این امکان و ویترین در اکران عمومی بهره میبرند. نکته دیگر اینکه گستردگی اکران صرفا مربوط به این دوره نیست. مدل جشنواره فجر با مدل جشنوارههای صرفا سینمایی و تخصصی در دنیا متفاوت است.
با توجه به شرایط حاکم بر کشور در ماههای اخیر و هجمههای بینالمللی، برگزاری بخش بینالملل با حضور فیلمها و مهمانان خارجی چالشبرانگیز نبود؟
شما بهعنوان مدیر یا دبیر میتوانید سادهترین راه را انتخاب و یک بخش را حذف کنید و نفس راحتی بکشید، اما ما اهل مقاومت و مدارا هستیم. میدانستیم که دعوت از مهمانان در این دوره ساده نیست، قبلا هم این اتفاقها افتاده بود و متوهمان رسانهای غرب، سینماگران را تهدید کرده بودند که به ایران نروید! اما، امسال این هجمهها بیشتر و گستردهتر شد، ولی در نهایت، دوستداران و همراهان سینمای ایران با جشنواره فیلم فجر، بازار جشنواره و بخش بینالملل همراه شدند. ما در ۴۰سال اخیر، روزهای مختلفی را سپری کردهایم و مثل سالهای دفاعمقدس آموختهایم چگونه بر مشکلات چیره شویم. در اختتامیه تصاویر و نام داورهای بینالمللی را دیدید. آنها چهرههای معتبری بودند و پروژه مخالفان برای ضربه زدن به بخش بینالملل، شکست خورد. البته فراموش نکنید برخی شیطنتهای بامزه از داخل کشور هم با آنها همسو شده بود.
«جشنواره مردم» کلیدواژه فجر چهلویکم بود. حالا که جشنواره به پایان راه رسیده انتظاری که نسبت به حضور مردم در فیلم فجر داشتید، چقدر برآورده شد؟
مردم، شامل همه ایرانیانی میشود که میهن و نظامشان را دوست دارند و اگر اختلافنظر و مسئلهای دارند، راهحل آن را در داخل میجویند. مردم برای من و دولت سیزدهم، از شهروندان تهرانی تا روستانشینان را شامل میشوند. مردم سیستان، زاهدان، کردستان، عشایر و اقوام مختلف مردمند؛ همه ما مردمیم؛ همه ما که بیش از ۴۰سال، این پرچم مقدس را حفظ کرده و تن به تهدید و ارعاب ندادهایم. همین مردم، وقتی حرف از جشنهای انقلاب است، کنار ما هستند. در حوادث ملی، کنار هم هستند. همین مردم در سالن اختتامیه جشنواره فجر بودند و فیلمسازان و سینماگران محبوبشان را تشویق کردند. در میان این مردم، هنرمند، خانواده شهید، سینماگر، مدیر فرهنگی، زن و مرد حضور دارند. عکسهای جشنواره امسال، نشاندهنده همراهی مردم با چهلویکمین جشنواره فیلم فجر است. همین حضور، استقبال و دلگرمی بود که باعث شد در مراسم اختتامیه احساساتی شوم و اشکهایم نشانی از شوق و سپاسگزاری نسبت به شکوه حضور مردم بود. عظمت و شکوه مردم را دیدم و امیدوارم این حضور و همراهی با خانواده سینما را در طول سال هم شاهد باشیم. ما در سیاستگذاریها و برنامهها همه سلایق، طیفها و گرایشهای مختلف و همه کسانی که در این مرزو بوم زیست میکنند را ملاک و شاخص قرار میدهیم و این زیبایی رنگارنگ فرهنگ، تمدن، علایق و سلایق است که روزبهروز بر انسجام ملی این سرزمین میافزاید.
بعضی از فیلمسازان و هنرمندان امسال به جشنواره نیامدند. جای برخی بازیگران در نشستهای خبری خالی بود. سیاست سازمان سینمایی نسبت به تحریمیهای جشنواره چیست؟
من بارها گفتهام که نسبت به همه سینماگران احساسی یکسان و مسئولیت و وظیفهای مشابه دارم. در اتاق من به روی همه سینماگران باز بوده و باب تعامل و گفتوگو هرگز بسته نشده است. کشور ما این روزها به سعهصدر نیاز دارد. رهبری در اقدامی هوشمندانه باب این عفو و رحمت را باز کردهاند و ما که داعیه پیروی از ایشان را داریم، باید در این مسیر که مسیر مدارا و تساهل است، قدم برداریم. جشنواره فیلم فجر بهپایان رسید و سال تازه سینمایی شروع شد. خوشبختانه، خیلی از بازیگران و هنرمندان کشور حضور داشتهاند. اصل و مبنا بر تولید اثر است؛ نه حضور در کنفرانسهای مطبوعاتی جشنواره. مگر میشود که باور کسی مخالف خوانی و قطع ارتباط با سینما یا همان واژه تحریم (که من قبول ندارم) باشد، ولی در آثار سینمایی حضور پیدا کند و برای مردم سرزمینش اثری هنری خلق کند؟ امروز اغلب بازیگران و سینماگران در شبکه نمایش خانگی و پلتفرمها حضور دارند. اینکه نمیشود کسی کشور، نظام و قوانین آن را قبول نداشته باشد، ولی در پلتفرمها، فیلمها و سریالها حضور داشته باشد و دستمزدهای آنچنانی دریافت کند؛ این رفتار دوگانه نشانه نفاق و مردمفریبی است، ولی من این نفاق را نمیبینم. با تفکر کت و شلوار اپوزیسیون نمیتوان در بین مردم محبوبیت کسب کرد. مردم همین صداقت، صمیمیت و صفای باطن هنرمندان را دوست دارند. هرکسی خواسته باشد منافقانه بازی کند ،دیر یا زود محبوبیت خود را از دست خواهد داد و روزی که هنرمند محبوب نباشد، روز مرگ اوست. باتوجه به حضور هنرمندان در پلتفرم فیلمها و جشنواره فجر من نفاق و تحریمی را نمیبینم.
«جشنوارهای که بوی انقلاب میدهد»؛ مصداق این توصیف شما از فجر چهلویکم در شب اختتامیه را چگونه میتوان در فیلمهای امسال یافت؟
نمایش و تولید آثاری درباره دفاعمقدس، مثل فیلم «غریب»، نمایش فیلمی مثل «سرهنگ ثریا» که چهره پلید فرقه منافقین را برملا میکند و نمایش «شماره ۱۰» و «سینما متروپل»، «اتاقک گلی» که فرازهای مهم تاریخ دفاعمقدس را به تصویر میکشند و بسیاری از آثار دیگر به جشنواره حال و هوایی ویژه بخشیدند. واژه «انقلاب اسلامی» آنقدر گسترده و زنده است که بخشهای مختلفی از فرهنگ و هنر در آن جای میگیرد؛ تکریم خانواده، تعریف جایگاه مادران و زنان ایرانی، میل به مبارزه، ایستادگی، مقاومت و نگاه امیدبخش به زندگی مفاهیمی است که در ترکیب «فرهنگ انقلاب اسلامی» معنا میشود و خدا را شکر که جشنواره امسال از این حیث، خاص و قابل استناد است. خدا را شکر که چهلویکمین جشنواره فیلم فجر بهعنوان یکی از بهترین و باشکوهترین ادوار جشنواره در ذهن سینمادوستان و سینماگران باقی ماند. با پایان جشنواره وظیفه رسانهها و منتقدان این است که این رخداد را تحلیل و بررسی کنند. از میزان استقبال فیلمها، فروش بلیتها، سانسهای پرمخاطب، اکرانهای استانی و… مطمئن باشید منتقدان و روزنامهنگارانی که اهل انصاف و تحلیل باشند، دستاوردها را خواهند دید. آقای امینی و تیمش، بسیار باانگیزه، صادق و متعهدانه جشنواره را برگزار کردند، با وجود هجمهها و جوسازیها میدان را خالی نکردند و عهدشان را عملی کردند.
در جشنواره امسال شاخصههای متفاوتی وجود داشت که شاید برخی از آنها در دورههای قبل تجربه نشده بود. حال و هوای دهه ۶۰، دوران دفاعمقدس و خلوص هنرمندان مشهود بود. حضور هنرمندان در این بحبوحه جنگ رسانهای و انتخاب مبارزه با این فضا خود نوعی انقلابیگری بود. مضامین ارائهشده در این دوره از جشنواره – چه اجتماعی و چه دفاعمقدس- که همگی مبتنی بر نگاه جدی به دغدغهها و منافع ملی کشور بود خود از جمله مهمترین دستاوردهای این رویداد است. حضور باشکوه مردم در روز ملی جمهوری اسلامی ایران در مراسم اختتامیه جشنواره در برج میلاد کاملا غافلگیرکننده بود؛ این با توجه به جریاناتی که در داخل و خارج از کشور از ماهها قبل – برنامهریزی و سرمایهگذاری گسترده برای انزوای این رویداد و اغوای هنرمندان از طریق مهاجرت، ویزا، وعده اشتغال و سایر حمایتها ـ عملیاتی شده بود، غیرمترقبه بود. فضای حاکم بر مراسم اختتامیه فضای ایثار و ازخودگذشتگی بود. اهدای جوایز به خانواده شهدا و هموطنان عزیزمان در آذربایجانغربی و شهرستان خوی یا اهدای جوایز به خانواده شهید بروجردی و مردم سیستان و بلوچستان و کردستان و… فضای متفاوتی را رقم زد.
امسال شاهد نوعی رزمندگی و فداکاری هنرمندانه بودهایم؛ هنرمندانی که در شرایط ماههای اخیر نوعی مواجهه انقلابی و متفاوتی را با جشنواره در خاطرات به ثبت رساندند. قطعا این مصادیق و شواهد، رایحه انقلاب را میدهد؛ یعنی نزدیک شدن به سینمای انقلابی و اجتماعی پویا و زنده.
امسال گامهای اساسی در جهت استانداردسازی محتوای محصولات سینمایی برداشته شد. اینکه میگوییم در فضای اختتامیه بوی انقلاب حس میشد بهمعنای دوقطبیسازی، خودی و غیرخودی یا دستهبندی خاصی نیست و این بهمعنای نادیده گرفتن تلاشها و زحمات گذشتگان و همکاران قبلی بنده نیست. این بهمعنای این است که دستاوردها و ارزشافزوده مضاعفی را در این دوره شاهد بودیم. من شخصا، چنین فضایی را در خیلی از دورههای این جشنواره حس نکرده بودم؛ حضور پررنگ خانوادههای متدین در کنار سایر گروههای اجتماعی با آرمان مشترک. خاطره این مراسم را هیچگاه تا پایان عمر فراموش نخواهم کرد. البته این جریان ۶ ماه عقبه سخت، طاقتفرسا و پرحادثه داشت که امروز قرار نیست راجع به آن سختیها، فشارها و بیمهریها توسط برخی دوستان خودی و غیرخودی سخنی بگویم. شاید در زمانی دیگر و فرصتی مناسب بگویم که چگونه برخی از دوستان ما از سر غفلت و جهالت مسیرهای اشتباهی را برای ضربه زدن به حوزه فرهنگ، سینما و جشنواره انتخاب کردند؛ چراکه بنده ماجراها و وقایع بسیاری را از نزدیک حس کردهام و میدانم. شب اختتامیه فجر، شب بزرگ و شگفتانگیزی برای من بود. خداوند به همه ما در مسیر خدمت سعهصدر، صبر و همتعالی عطا کند.
سینمای جمهوری اسلامیایران از حرکت باز نمیایستد و به سرعت به مسیر خودش ادامه میدهد. برخی به این مسیر ادامه میدهند و برخی هم به حرکت خود ادامه نمیدهند. برخی اصلاً امکان دارد از قطار سینمای ایران پیاده شوند اما این حرکت به مسیر خود ادامه میدهد و مقصد آن معلوم است. اما مهمتر این است که خیلیها در ایستگاههای جدید در حال سوار شدن به سینمای ایران هستند و امکان دارد که بلیطی را بگیرند که مسافر قبلی پیاده شده است. برای همین میخواهم بگویم که آمدنها و نیامدنها آنقدر حائز اهمیت نیست که حرکت سینمای کشور ما مهم است که این اتفاق رخ داده است. حرکت سینمای ایران با این مردم با انگیزه و افرادی که با استقبال بسیار عالی به سینماها آمدند معنای دیگری پیدا میکند. علی رغم اینکه به نظرم همه خانواده سینمای ایران با هر انگیزه و گرایشهای سیاسی باید در این خانواده جمع شوند مگر اینکه خودشان این را نخواهند. آنها مختارند و زوری بالای سر آنها نیست هرکس که شرایط سینمای جمهوری اسلامی ایران را بپذیرد و زیر پرچم سینمای ایران فعالیت کند امکان کار دارد. قواعد سینمای ایران نیز کاملاً شفاف و معلوم است.