روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان «کار را به کاردان بسپريد» را نوشت: از اميرالمؤمنين علي عليهالسلام که تجسّم حکمراني عادلانه اسلامي بود نقل شده که فرموده است: چهار عامل باعث فروپاشي حکومتها ميشوند؛ امور اصلي و مهم را کنار گذاشتن، به امور فرعي و حاشيهاي چسبيدن، سپردن کارها به افراد ضعيف و بيمايه و کنار گذاشتن افراد کاردان و بافضيلت. «یُسْتَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ؛ تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ تقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَأخیرِ الاَفاضِل» غررالحکم، صفحه 342.
در اين هشدار اميرالمؤمنين عليهالسلام، نظام جمهوري اسلامي استثنا نشده است. اگر در اين نظام هم از امور پايهاي و اصولي غفلت شود و دولتمردان و حکمرانان به امور فرعي و حاشيهاي بچسبند، افراد ضعيف و بيمايه را همهکاره کنند و افراد کاردان و بافضيلت را خانه نشين نمايند، قطعاً به دست خودشان زمينه فروپاشي نظام را فراهم ميکنند و هرگز نيازي نيست دشمن براي براندازي به خود زحمت بدهد.
نميخواهيم بگوئيم مناسک ديني و حجاب مهم نيستند. مناسک براي تعالي روحي و معنوي لازمند و حجاب واجب شرعي است و يک نظام حکومتي اسلامي بايد براي تشويق کردن دختران و زنان به رعايت حجاب تلاش کند. نميخواهيم بگوئيم روزه گرفتن و خودداري از تظاهر به روزهخواري براي کساني که عذري دارند و نميتوانند روزه بگيرند و يا نميخواهند روزه بگيرند، مهم نيست. چسبيدن به مناسک و اصل قرار دادن مداحي و حمايتهاي صدقهاي و ساير اموري که به زندگي عادي افراد مربوطند اگر محور اصلي نظام حکومتي ديني شوند، امور مهمي مثل عدالت و حقوق عمومي مردم به حاشيه ميروند و مردم با اساس دين فاصله ميگيرند.
اين قبيل احکام را نظام اسلامي با تدابيري که ميانديشد، با روش صحيحي که بکار ميگيرد و با فرهنگ سازي بايد کاري کند که مردم با علاقمندي به آنها پايبندي نشان بدهند و حتي افراد معاند هم با احترام گذاشتن به افکار عمومي از ارتکاب خلاف در منظر عمومي خودداري کنند.
اساس کار نظام اسلامي بايد اجراي عدالت و تأمين حقوق مردم در زمينههاي مختلف سياسي و اجتماعي باشد که اگر چنين شود، مردم خودشان به احکام و مناسک پايبندي نشان خواهند داد. روشنترين نشانه اصل بودن عدالت و حقوق مردم اينست که اسلام هرگز در هيچ صورتي به تعطيل شدن عدالت و عدم تأمين حقوق مردم رضايت نميدهد ولي در موارد زيادي افراد را از انجام مناسک و احکام معاف کرده است.
در جامعه امروز ما تظاهر به شکستن حريمهاي شرعي و قانوني به يک روش براي لجبازي با نظام تبديل شده است. درست است که اين قبيل افراد در اقليت هستند، ولي نکته قابل تأمل اينست که اکثريت مردم حاضر نيستند آنها را محکوم و يا حتي نکوهش کنند و اگر فردي در اثر عصبانيت، سطل ماست را بر سر مادر و دختر بيحجاب خالي ميکند مردمي که اين صحنه را مشاهده ميکنند به حمايت از آن مادر و دختر برميخيزند و به آن فرد حمله ميکند. اين پديده بايد براي مسئولان نظام جمهوري اسلامي بسيار قابل تأمل و مطالعه باشد و به اين سؤال اساسي پاسخ بدهند که در 44 سال گذشته دستگاههاي فرهنگي ما با آنهمه بودجه مشغول چه کاري بودند که نتوانستهاند فرهنگ حجاب و فرهنگ نهي از منکر را نهادينه کنند؟ ميگوئيد دشمن نميگذارد؟ جواب اينست که تمام امکانات مادي و رسانهاي در اختيار شماست، اگر شما درست عمل ميکرديد، دشمن قطعاً زمينگير ميشد.
در رسانه ملي ميزگرد ميگذاريد و خودتان ميبريد و ميدوزيد و نتيجه دلخواهتان را ميگيريد ولي حاضر نيستيد به ريشهها بپردازيد و به اين واقعيت اعتراف کنيد که عملکردهاي اقتصادي و سياسي شما به ويژه در انتخابات و سپردن کارها به افراد ضعيف و بيمايه موجب شده جامعه به طرف سکولار شدن برود و اعتقادات ديني مردم روز به روز سستتر شود و مضحک اينکه براي تشويق کردن مردم به رعايت احکام به جاي حل ريشهاي مشکلات، به جريمه کردن متوسل ميشويد.
آن امام جمعه که از کاسبها ميخواهد به بيحجابها چيزي نفروشند، گويا در ميان مردم زندگي نميکند و نميداند حتي کاسبها هم از اين قبيل امور عبور کردهاند. حجاب و ساير احکام دين، هرچند فرع و حاشيه نيستند ولي اجراي عدالت، رعايت حقوق عمومي و تأمين رفاه و معيشت مردم، قطعاً بر آنها مقدمند. اگر کار به کاردان سپرده شود و عدالت و حقوق عمومي و تأمين رفاه و معيشت رعايت شوند، حجاب و ساير احکام دين نيز توسط خود مردم و بدون توسل به زور رعايت خواهند شد.