arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۲۶۹۱۰
تاریخ انتشار: ۲۷ : ۲۰ - ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲
علیرضا مجیدی،کارشناس مسائل منطقه در گفت و گو با «انتخاب»:

تقویت اتحادیه عرب در نگاه کلاسیک به ضرر ایران است، ولی امسال با توجه به شرایط خاص منطقه شاید تقویت اتحادیه عرب باعث پنجر شدن ماشین قرارداد ابراهیم شود

علیرضا مجیدی،کارشناس مسائل منطقه می گوید: تقویت اتحادیه عرب در نگاه کلاسیک به ضرر ایران است چون باعث هماهنگی بیشتر رقبای ایران می شود؛ ولی امسال با توجه به شرایط خاص منطقه شاید تقویت اتحادیه عرب باعث پنجر شدن ماشین قرارداد ابراهیم شود و از این جهت به نفع ماست. کشور های عربی نیز فعلا بنای تقابل با ایران را ندارند. ما فعلا در منطقه درگیر رئالیسم تدافعی هستیم که فرصت هایی برای سیاست ورزی ایران وجود دارد. رئالیسم تدافعی فرصتی است
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

نشست سران عرب را حضور بشار اسد و زلنسکی صحنه جدیدی را به خود دید که رفتار های جالبی را نیز بازتاب داد. از جمله ترک کردن جلسه توسط امیرقطر و به نوعی تقابل با بشار اسد که نشان می دهد جهان عرب در تمام اجزا نسبت به سوریه متحد نیست و نظرات متناقضی در این بین جریان دارد.

به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با علیرضا مجیدی،کارشناس مسائل منطقه، که در ادامه مشروح آن را می خوانیم:

*برداشتن گوشی توسط بشار اسد هنگام صحبت های زلنسکی یک رفتار تقابلی بود؟

در مورد بحث بشار اسد، او حرکت خاصی نکرده است. بشاراسد تحصیلکرده اروپاست و انگلیسی بلد است و گوشی را به این علت برداشت که بی واسطه صحبت های زلنسکی را بشنود، وگرنه هیچ رفتار عجیبی انجام نداد. طبق رسوم دیپلماتیک اگر می خواست مخالفتی انجام دهد باید جلسه را ترک می کرد، یا پس از برداشتن گوشی به کار دیگری مشغول می شد.

*ترک کردن جده توسط امیرقطر و بی توجهی به بشار اسد یک پیام سیاسی از سوی اتحادیه عرب در مقابل سوریه است؟

در مورد امیر قطر این موضوع حقیقت دارد؛ واقعیت این است که سوریه از اتحادیه عرب اخراج نشده بود و عضویت آن به تعلیق درآمده بود اما در این دوره قرار شد برگردد. البته در آن جلسه هم گفته شد که قرار نیست تک تک کشور های عربی روابطشان با سوریه را از سر بگیرند. وزارت خارجه قطر هم بار ها اعلام کرده بود که وارد رابطه با اسد نمی شویم. قطر در مسیر عادی سازی روابط با اسد همراهی نکرده است.

*آیا اتحادیه عرب به دنبال قدرتنمایی و بازتاب تصویر اتحاد دوباره اعراب به جهان است؟

واقعیت اتحادیه عرب نسبت به گذشته افول قابل توجهی داشته؛ به طوری که از ابتدای دهه جاری در ضعیف‌ترین جایگاه ممکن قرار گرفته است. به عنوان نمونه ببینید در نشست ابتدای سال ۲۰۲۰، دولت خودگردان فلسطین که باید ریاست دوره‌ای اتحادیه عرب را در اختیار می‌گرفت؛ در اعتراض به قراردادهای ابراهیم و بی‌عملی اتحادیه عرب از ریاست این سازمان استعفا داد و اتحادیه عرب دچار بحران انتخاب رئیس شد.

برای توضیح بیش‌تر باید عرض کنم طبق نظامنامه داخلی، فلسطین باید ریاست این سازمان را بر عهده می‌گرفت. اما در اعتراض به قرارداد ابراهیم و بی‌عملی یا حمایت عملی اتحادیه عرب از ابوظبی و منامه، از ریاست آن استعفا داد. بعد از استعفای فلسطین، باید ریاست به «قطر»، «کویت»، «لبنان»، «لیبی» و «جزایر قمر» (کومور) می‌رسید؛ اما این ۵ کشور نیز حاضر به پذیرش منصب ریاست نشدند.

شما در نظر بگیرید یک سازمان بین المللی به حدی از بحران داخلی برسد که شش کشور از پذیرش ریاست آن خودداری کنند.

به این جهت عرض می‌کنم اتحادیه عرب در اوج حضیض یا بدترین وضعیت خود قرار دارد.

شما ببینید یکی از مهم‌ترین ابتکارات اتحادیه عرب، طرح صلح فلسطینی بود که الآن از سوی خود کشورهای عضو اتحادیه هم نقض می‌شود. می‌توان مثال‌های دیگری نیز در این زمینه برشمرد.

حالا البته انتظار می‌رود در دوره جدید با ریاست عربستان سعودی، این اتحادیه تا حدی مناسبات داخلی خود را ترمیم کند؛ اما باز هم حداکثر وزن آن در حد سال‌های میانی دهه پیشین یعنی بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ خواهد بود و نباید انتظار داشت وزن سابق خود در قرن پیشین را بازیابی کند.

که از قدرت سابق خارج شده و به حدی از بحران رسیده که طبق پروتکل باید ریاست دوره ای را تغییر می داد و باید تشکیلات خودگردان فلسطین در این دوره طبق روند جاری ریاست اتحادیه عرب را برعهده می گرفت. در نشست سال 2020 برخی کشور های عربی می خواستند قرارداد ابراهیم را محکوم کنند اما اتحادیه عرب نه تنها این کار را نکرد بلکه رفتار دیگری نشان داد و از این قرارداد حمایت کرد. این موضوع باعث شد 6 کشور نشست را ترک کنند. یکی از این 6 کشور دولت خودگردان فلسطین بود و ریاست هم به آن ها نرسید و دو سال اتحادیه عرب بدون ریاست بود. در سال 2023 هم طبق روند جاری نوبت عربستان بود، نتیجتا اتحادیه عرب از نظر وزن سیاسی ضعیف شده است.

*دعوت از رئیس جمهور اوکراین در نشست سران عرب به چه علت صورت گرفت؟

بحث عادی سازی رابطه با بشار اسد در چارچوب توافقی با آمریکا بود؛ طبق همان چارچوب ها عربستان یک امتیازاتی به آمریکا داد و یکی از آن امتیاز ها همین بود. 
برای توضیح بیش‌تر باید عرض کنم واشنگتن، مهم‌ترنی مانع در مسیر احیای روابط کشورهای عربی با سوریه محسوب می‌شد. هم‌چنین آمریکا جدی‌ترین مخالف بازگرداندن کرسی سوریه در اتحادیه عرب به حکومت بشار اسد به شمار می‌رفت.

کشورهای عربی و مشخصا عربستان سعودی در این زمینه سعی کردند به نوعی با واشنگتن به توافق برسند. در این زمینه برخی توافقات میان طرفین صورت گرفت که یکی از آن‌ها دعوت از زلنسکی در کنار بشار اسد بود.

خیلی ها تصور می کردند موضوع عادی سازی با اسد فشار روسیه است اما این رفتار عرب ها از دعوت زلنسکی نشان داد که ما تحت فشار روسیه عمل نمی کنیم بلکه دشمن شماره یک روسیه را هم در نشست مان دعوت می کنیم اما بشار را هم دعوت می کنیم.

*نتیجه این جلسه در آینده یک سال پیش رو اعراب چه بازتابی خواهد داشت؟

اتحادیه عرب خیلی تحت فشار است، تلاش هایی انجام می شود که نظم آن را احیا کنند. نهایت محصولی هم که بخواهند به دست بیاورند در همین حد است. آن ها دنبال این هستند که هماهنگ با هم رفتار کنند. البته مشخص نیست با توجه به انتخابات آمریکا چه رفتاری میان امارات و عربستان شکل بگیرد. انتخابات آمریکا و وضعیت بلاتکلیفی فلسطین می تواند وضعیت فعلی اتحادیه عرب را تغییر دهد. اگر عربستان وارد عادی سازی روابط با اسراییل نشود، مقداری اتحادیه عرب تقویت خواهد شد.

*ایران در این بین چه نفعی می برد؟ آیا تقویت اتحادیه عرب منجر به ایجاد منافعی برای ایران است؟

در نگاه کلاسیک، اتحادیه عرب رقیب منطقه‌ای ایران به شمار می‌رود و تبعا تقویت آن به زیان منافع ملی ایران ارزیابی می‌شود. اما امسال وضعیت متفاوت است.

اولا تقویت نسبی اتحادیه عرب و عبور از چالش قراردادهای ابراهیم، می‌تواند باعث پنچر شدن ماشین قراردادهای ابراهیم شود و از این حیث، به سود منافع ملی ایران است.

ثانیا کشورهای عربی در فضای فعلی بنای تقابل با ایران را ندارند. در نتیجه تقویت همبستگی میان آن‌ها، تهدیدی برای ایران - دست کم در کوتاه‌مدت - نیست.

برای توضیح فنی‌تر باید عرض کنم پارادایم غالب در میان حکام منطقه و خصوصا حکام عربی، رئالیسم تدافعی است. از این منظر، ایجاد پل‌های ارتباطی برای تعامل حداقلی، ضروری است. جمهوری اسلامی ایران نیز طی سال‌های اخیر در زمینه ایجاد پل‌های ارتباطی دچار مشکلاتی بوده است. سال‌هاست که ما در مصر سفیر نداریم و اخیرا همین مشکل را در اردن هم داشتیم. از سوی دیگر در سه کشور حاشیه خلیج فارس هم سفیر نداریم. به این‌ها باید چالش‌ها و محدودیت‌ها در تعامل با برخی کشورهای عربی را افزود.
خب الآن در فضایی که رئالیسم تدافعی غالب است؛ بستر خوبی مهیا شده تا ما روابط پروتکلی و حداقلی مانند فعالیت سفارتخانه‌ها را احیا کنیم و از این منظر، باید از تقویت اتجادیه عرب استقبال کنیم.

نظرات بینندگان