تفاهم میان ایران و آمریکا برای توقف تنش و استفاده از امتیازات آن تا رسیدن به زمان مناسب،ابهامات قابل توجهی دارد.برخی معتقدند این امتیازات آنچنان نیست که دولت ها روی آن تکیه کنند برخی نیز معتقدند فعلا باید بر روی همین وضعیت مانور داد تا پس از تعیین تکلیف انتخابات آمریکا به مرحله جدیدی از گفتگو ها وارد شد.
به گزارش «انتخاب»؛ در ادامه گفتگو کردیم با دکتر علی اصغر زرگر،استاد روابط بین الملل، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
*تحلیل تان درمورد آنچه تفاهم غیرمکتوب ایران و امریکا می گویند چیست؟ اساسا ظاهرا بیانیه ای هم در کار نخواهد بود؛ درست است؟
در دنیای سیاست همیشه حالت صلح و جنگ ، تنش زایی و تنش زدایی حاصل توافق و قرارداد نوشته یا اعلام صریح آنها نیست. بلکه تاریخ تفاهم ضمنی که در عمل نشان از حالت صلح، تنش و یا بالعکس تنش زدایی باشد را شاهد بوده است. اکنون نیز نشانه هایی عملی از تجدید نظر در سیاست خارجی ایران دیده میشود. تجدید روابط با عربستان سعودی و بازگشایی سفارت خانه ها و بازدیدهای دو جانبه دیپلماتیک خود نمونه گویایی از سیاست تنش زدایی ایران در منطقه خلیج فارس میباشد. احیاء روابط حسنه با سایر کشورهای حوزه خلیج فارس و گفتگو برای تجدید رابطه با مصر نیز در همین راستا میباشد. اعلام رسمی مقامات کشور مبنی بر همکاری با آژانس بین المللی انرژی هسته ای، و اینکه ایران در پی سلاح هسته ای نخواهد بود و مخالفتی با مذاکرات هسته ای ندارد، همگی نشان از تغییراتی در سیاست خارجی منطقه ای و بین المللی ایران دارد. از طرف دیگر علیرغم تکذیب مکرر وزارت امور خارجه آمریکا در رابطه با مذاکرات مستقیم و غیر مستقیم با ایران برای نیل به توافق با ایران، ولی نشانه هایی از تفاهم برای تنش زدایی بین دو کشور وجود دارد. چشم پوشی امریکا از دور زدن تحریم ها در صادرات نفت ایران در ابعاد زیاد و کاهش تبلیغات علیه جمهوری اسلامی و مذاکره برای تبادل زندانیان خود نشانه های تفاهم ضمنی است. از طرف دیگر دولت بایدن در آمریکا در صورتیکه بخواهد توافق و یا برجام جدیدی را مذاکره و منعقد کند باید انرا به کنگره و سنا جهت تصویب ارائه دهد که مشکل ساز خواهد بود. لذا در این برهه زمانی که مبارزات انتخاباتی نیز نزدیک است، ارجح است تفاهمی با ایران انجام شود. زیرا اولا تنش زدایی در منطقه خلیج فارس با توجه به اوضاع درگیری در اوکراین و سیاست محدود کردن قدرت چین در شرق،مورد تایید و نیار آمریکاست و لذا ایران و امریکا در این مورد هماهنگ هستند. بایدن نیز برای مبارزات انتخاباتی به تفاهم با ایران روی مسائل هسته و سایر مسایل نیاز دارد.
بنابراین، تفاهم ضمنی بین ایران و آمریکا برای کاهش و یا چشم پوشی از برخی از آنها، رهایی ذخایر ارزی ایران و در عوض سیاست تنش زدایی منطقه ای ایران و محدود کردن غنی سازی به اندازه توافق مطلوب طرفین است و قابل دفاع در داخل هر دو کشور میباشد.
*این توافق تا چه زمای قابل دوام است؟
این تفاهم دو جانبه میتواند مبنای مذاکرات آتی طرفین باشد و تا زمانیکه طرفین از نظر دیپلماتیک ماهرانه عمل کنند تداوم خواهد یافت. با این سیاست و تفاهم کشورهای چین و غربی نیز توافق دارند زیرا جریان آرام انرژی از خلیج فارس و تجارت را تضمین میکند.
*این تفاهم می تواند مسیر را برای احیای برجام یا توافقی مشابه باز کند؟
کاملا درست است، اعلام رسمی ایران مبنی بر همکاری ایران با آژانس و سیاست عدم ساخت سلاح هسته ای خود راهگشا برای مذاکرات آتی خواهد بود.
*باتوجه به برخی مفاد تفاهم که نیویورک تایمز منتشر کرده، به نظر می رسد ایران در حیطه منطقه هم تفاهم هایی داشته است؛ آیا این تفاهم می تواند بنیانی در آینده برای تفاهم تنش زدایی بزرگ تر در حوزه منطقه با امریکا باشد؟
منطقه خاورمیانه ، از نظر تاریخی منطقه تقسیم نفوذ بین قدرت های بزرگ و منطقه ای بوده است. در حال حاضر هم به نظر میرسد تا حدودی ایران نقش و حیطه نفوذ و منافع شورای همکاری کشورهای حوزه خلیج فارس را به رسمیت شناخته است. بالتبع در نهایت حضور و منافع آمریکا نیز که دوست و حامی کشورهای عربی است به رسمیت شناخته خواهد شد. بنابراین ایران احتمالا با به رسمیت شناخته شدن نفوذ و منافعش در کشورهای منطقه توسط کشورهای عربی و آمریکا ، در عوض درصد نفوذ آمریکا و کشورهای عربی را برسمیت خواهد شناخت و به نوعی همزیستی مسالمت آمیز در منطقه خواهند رسید.
*با توجه به این تفاهم، آیا کلید زدن مکانیزم ماشه و بندهای غروب مربوط به اکتبر و مابعهد آن در سال 2024 که متعلق به الغای قطعنامه هاست؛ از روی میز غرب خارج می شود؟
میشود اعتقاد داشت و خوشبین بود که با تجدید نظر و تغییر در سیاست خارجی ایران که ناشی از ضرورت های اقتصادی، سیاسی و فشارهای بین المللی است و اینکه اگر منافع ملی را مبنای این سیاست تازه بدانیم میتوان پیش بینی کرد که: اولا باب مذاکرات مستقیم با آمریکا برای توافق و رفع تحریم ها باز شود و ثانیا اگر تفاهمات تداوم یابد و همانند سایر کشورها مسائل هسته ایران در ریل طبیعی خود افتاده و تحریم ها به مرور بلا اثر گردد.