پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 
صدا و سيما رسانه ملي است. روزي چند بار اين جمله را از در و ديوار و گوشه و كنار ميشنويم. در بخشي از اين مملكت فاجعهيي رخ ميدهد كه صدها تن كشته و چند هزار نفر زخمي و چندين هزار نفر بيخانمان ميشوند. ظاهرا اين حادثه ابعاد ملي دارد. در اين مواقع سرعت عمل و موقعسنجي بسيار چارهساز و كارآمد است و ميتواند خسارات فاجعه را كمتر كند. تلويزيون با پوشش همهگيري كه دارد ميتواند از هر ارگاني موثرتر باشد ولي در عمل چه ميشود؟
در روز اول كه تلويزيون اصلا خبردار نيست كه به كسي خبر بدهد و مشغول پخش سريالهاي بيمزه و طنزهاي آبكي و مسابقات كهنه المپيك است و در اين خلا، شبكههاي اجتماعي و رسانههاي خارجي فضاي اطلاعرساني را پر ميكنند. تلويزيون حالا ميخواهد آرامش بدهد و تنش ايجاد نكند تا آب در دل بينندگان محترم تكان نخورد ولي نميداند كه تلاش براي كمكهاي فوري به مصيبتديدگان اولويت بيشتري دارد و بسيار حياتي است و شايد هم ميداند ولي در تصميمگيري مردد و دو دل است كه وظيفهاش اطلاعرساني و جذب كمك است يا كنترل عواطف و احساسات مردم. آش آنقدر شور ميشود كه رييس و نمايندگان مجلس هم صدايشان درميآيد از اين همه كفايت. بعد از دو روز گزارشي پخش ميشود از مناطق زلزلهزده كه از وزير محترم بهداشت ميپرسند اوضاع چطور است؟
ايشان ميفرمايند بحمدالله كار كمكرساني انجام شده و الان مشكل فقط كفن و دفن اموات است يعني دو روزه معلوم شده كه ديگر كسي زير آوار نمانده و فقط مساله خاكسپاري قربانيان است. در گزارشي ديگر يكي از مقامات محلي خيلي خونسرد و بيتنش به همه اطمينان ميدهد كه اوضاع مرتب است و حتي تولد نوزادي را در چادري شيك و تميز براي انبساط خاطر بينندگان عزيز نشان ميدهد تا نكند اوقاتشان مكدر شود و در اين ميان فقط برنامه نود است كه بار ديگر جور بقيه بخشهاي سازمان عريض و طويل را ميكشد و با كمك ورزشكاران و درگير كردن مردم به وسيله پيامكهاي برنامهاش فضايي به وجود ميآورد كه آدم احساس ميكند تلويزيون چقدر ميتواند موثر باشد و باز اين دريغ ميماند از رفتار رسانهيي كه ميتوانست ملي باشد.