arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۳۶۱۶
تاریخ انتشار: ۱۴ : ۱۲ - ۲۸ مرداد ۱۳۹۱

تلخترین جلسه عمر محسن رضایی

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

با وجود آن که نوعا تلاش می شود اختلافات موجود در سطوح مدیریتی دفاع مقدس مخفی بماند، واقعیت آن است که در سطح تاکتیکی، در مقاطع مختلف حساس اختلافاتی وجود داشته و اتفاقا ایجاد زمینه بیان نظرات مختلف و تصمیم گیری جمعی فرماندهان بوده که موجب توفیقات رزمندگان شده است.

به گزارش «بازتاب»، شماره سی و نهم از نشریه «نگین ایران» حاوی ناگفته هایی بسیار شنیدنی و جذاب از یکی از جلسات بررسی مانور عملیات والفجر هشت ( فاو) است.


در این شماره از نگین ایران ( فصلنامه تخصصی مطالعات دفاع مقدس به صاحب امتیازی «مرکزاسناد و تحقیقات دفاع مقدس») آمده است: «فرمانده و مسئولین نیروی زمینی سپاه و مسئولین و فرماندهان قرارگاه‌های اصلی این نیرو که اجرای عملیات فاو را با نیرو و امکانات محدودِ موجود، نشدنی می‌دانستند، درخواست برگزاری جلسه‌ای با حضور برادر محسن رضایی فرمانده کل سپاه نمودند تا نظرات و دیدگاه‌های خود را در مورد این عملیات ارائه دهند و در مورد انجام شدن یا نشدن آن تصمیم‌گیری نهایی شود. فضای صریح و چالشی و در عین حال صمیمانه و دوستانه؛ و ارائه متن کامل گفت‌وگوها سبب آشنایی هرچه بیش‌تر افراد با نحوه تصمیم‌گیری و فرماندهی این عملیات خواهد شد.»


ظرفیت انتقاد پذیری فرمانده کل از یک سو، و ظرفیت اطاعت از مافوق سایر فرماندهان از سوی دیگر، در کنار صراحت بیان و جستجوی بهترین راه کار، پدیده نادری در سازمانهای نظامی است که با تصور عمومی و رایج مردم از چنین سازمانهایی مطابقت ندارد.


در حقیقت، وجود چنین ظرفیتهایی بود که توانست سازمان نسبتا نوپای سپاه را در برابر ارتش پیچیده و مجهز عراق به موفقیتهای نسبی برساند.


نگین ایران در توضیح این سند نوشته است :


«سه ماه و چهار روز قبل از شروع عملیات سرنوشت‌ساز و اعجاب‌انگیز فاو، تردیدها و ابهام‌های بسیار شدیدی در میان فرماندهان نیروی زمینی سپاه که مسئولیت انجام این عملیات را برعهده داشتند وجود داشت.

 

از راست: غلامپور، غلامعلی رشید، شمخانی، عزیز جعفری


برادر محسن رضایی فرماندهی کل سپاه در تاریخ 16 آبان 1364 برای بررسی میزان پیشرفت عملیات و اطلاع از طراحی مانور، جلسه‌ای را با حضور برادران رحیم صفوی (فرمانده نیروی زمینی سپاه)، غلامعلی رشید (جانشین فرماندهی نیروی زمینی سپاه)، سیدعلی حسینی‌تاش (رئیس ستاد نیروی زمینی سپاه)، عزیز جعفری (فرمانده قرارگاه قدس)، احمد غلامپور (فرمانده قرارگاه کربلا)، عباس محتاج (فرمانده قرارگاه سلمان)، مهدی مبلغ (جانشین رئیس ستاد نیروی زمینی) و ابراهیم سنجقی تشکیل می‌دهد.


مطالب و موضوعات ذکر شده در جلسه بسیار خواندنی و تاریخی می‌باشد.
دغدغه‌ها و حساسیت‌های فرماندهان برای انجام عملیات موفق و پیروز و پرهیز از شکست و ناکامی، علت اصلی بیان این صحبت‌ها در جلسه می‌باشد.

آنچه تاکنون شنیده شده رویِ پیروزی‌ها و موفقیت‌های مطرح شده در این عملیات سرنوشت‌ساز می‌باشد و آنچه برای اولین بار از میان 800 نوار مربوط به طراحی و اجرای این عملیات در سطح قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) در انتشار عمومی مطرح می‌شود، رویِ دیگر صحنه و اسرار مکتوم و طرح نشده آن می‌باشد.»


دقت در مطالب گفته شده و یادآوری حساسیت‌های سال 64 باعث فهم دقیق‌تر آنها خواهد شد. این نوارها در اختیار «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» می باشد . شماره آرشیو نوارهای ضبط شده 16839 و 16840 می‌باشد و مدت جلسه 80 دقیقه می‌باشد. صحبت‌های افراد بدون دخل و تصرف و به صورت گفتاری پیاده شده است.

در ابتدا سردار رحیم صفوی فرمانده نیروی زمینی سپاه جمع‌بندی دیدگاه نیروی زمینی در مورد عملیات فاو را تشریح کرده و پیشنهاد نمود که این عملیات لغو، و به جای آن عملیاتی در شمال‌غرب کشور انجام شود.
پس از آن برادر محسن رضایی فرمانده کل سپاه ، که از این جلسه به عنوان «تلخ‌ترین جلسه تاریخ عمر خود» یاد کرد، به پاسخ‌گویی پرداخت و تلاش نمود نظر افراد را به انجام این عملیات جلب نماید.
سپس برادر غلامعلی رشید جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه به تشریح دیدگاه خود در مورد عملیات پرداخت و پیشنهاد انجام عملیات محدود را مطرح کرد.


پس از صحبت برادر عباس محتاج، فرمانده قرارگاه سلمان، در مورد محاسن و معایب انجام عملیات‌های محدود و عملیات فاو صحبت شد.
در نهایت فرمانده کل سپاه سه پیشنهاد اجرایی مطرح کرد و قرار شد نیروی زمینی سپاه آنها را بررسی کرده و نظر خود را در هر سه مورد اعلام کند.


بخشی از  ابتدای این متن را که گویای دغدغه های قبل از عملیات از سوی فرماندهان سپاه می باشد، را از این مجله بازنشر می کنیم:


***


نوار 16839:
برادر رحیم صفوی: برادرانی که حاضر در این جلسه هستند، برادرانی‌اند که از ابتدای جنگ در این جنگ بودند و فلسفه وجودیشان همه در جنگ، یک فلسفه محکم و زیربناییِ عقیدتی است؛ و با یک عقیده و ایمان و براساس یک پایبندی به مقام ولایت آمدند به جنگ؛ و از مسئله جنگ و مسئله عملیات و اعتقاد به اینکه این جنگ یک جنگ بین حق و باطل است. و اینکه نه تنها عملیات‌های ما یک عملیات‌هایی است که براساس مبانی عقیدتی و براساس مبانی جبهه‌های حسین علیه یزید و اینکه هر زمانی هم امام و رهبر این امت این را تکلیف بکند یک نفر هم برای ادامه جنگ به صورت عملیات‌هایی که در صحنه کربلا بوده هر یک از آنها حاضرند و حاضر به ریختن خون‌شان به پای درخت ایمان و عقیده‌شان هستند.

 


برادرانی که در جلسه هستند، اکثراً برادرانی هستند که از تجارب جنگ‌ها و عملیات‌های گذشته هم خوشی‌ها و سربلندی‌ها و سرافرازی‌های گذشته در پیش چشم‌شان مجسم است و هم عدم موفقیت‌ها و مصیبت‌هایی که چند سال گذشته بعد از خرمشهر به طور مداوم بر آنها وارد شده. و شاید دور از ذهن نباشد که بگوییم اگرچه برادران در یک سن زیر 35 سال، 40 سال هستند، ولی با یک دید واقع‌بینانه نسبت به جنگ فکر می‌کنند و با یک دید واقع‌بینانه می‌خواهند روی مسئله جنگ کار کنند. ما این دید واقع‌بینانه را از این نظر می‌گوییم که اگر بخواهیم روی چیزهایی که می‌دانیم آماده نمی‌شود و می‌دانیم که این‌ها فراهم نمی‌شود و می‌دانیم که تا زمان لازم، امکان فراهم شدن این‌ها نیست توجه نکنیم این یک دید غیرواقع‌بینانه است. و یا اینکه بخواهیم با یک حالت یأس و ناامیدی و یا تردید، این‌ها عامل تردید را عامل اساس عدم واقع‌بینی مسائل می‌دانند. اگر کسی بر مبنای یک واقعیت و مبنای واقع‌بینانه وارد یک صحنه و یک عملی بشود در او هیچ تردیدی نیست.


ما تجاربی که بعد از عملیات‌های رمضان گرفته تا والفجرها گرفته و حتی تا خیبر و بدر، به این نتیجه قطعی رسیدیم که ما با این مقدورات و امکانات که [در  حال] حاضر داریم نمی‌توانیم عملیات گسترده‌ای داشته باشیم؛ و این عملیات گسترده در توان جمهوری اسلامی هست، ولی در توان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیست. و اگر ما باز بخواهیم با توجه به مسائلی که الآن در منطقه موجود است یعنی مسائلی که می‌گویم اگر که ما، نه ما، اگر خود شما در چند ماه پیش شرایط انجام عملیات را برای آقای هاشمی(فرمانده وقت جنگ) می‌نویسید و الآن هیچ‌کدام از آن شرایط حاصل نیست.

 


شما انجام شرایط عملیات را می‌گویید: «حفظ غافلگیری». خُب ما چشم‌مان را روی هم بگذاریم بگوییم که ژاندارمری نفهمیده که سپاه آمده اینجا، نیروی دریایی نفهمیده، نیروی هوایی نفهمیده، دشمن نفهمیده. این همه اقدامات مهندسی شده، این همه ژاندارمری در جریان قرار گرفته، این همه همین جاسوس‌های دشمن در منطقه [هستند]، ما چشم‌مان را بگذاریم روی همدیگر و بگوییم نه، غافلگیری حفظ شده؟

اگر شما آنجا گفته بودید شرایط انجام عملیات این است که ما 150 گردان نیرو داشته باشیم. خُب الآن ما چشم‌مان را روی هم بگذاریم. فرماندهان مناطق ما می‌گویند که این نیرو فراهم نمی‌شود. شورای‌عالی سپاه که به این مناطق رفته و برگشته می‌گوید: این نیرو حاصل نمی‌شود. و می‌دانیم هم و ما الآن آمار داریم، از این 76 هزار بسیجی که باید ما برای این عملیات داشته باشیم الآن حدود 26 هزار نفر آمدند، یعنی یک سوم آمدند. این دو سوم نیروی دیگری که باید به‌صورت بسیجی برای این عملیات بیاید، با این مسائلی که الآن هست و می‌شود گفت که این دو سوم به این صورت و به این زمان و با توجه به این زمان که باید آماده شوند برای عملیات، ‌آموزش ببینند برای عملیات، خُب ما حداقل این‌قدر زور زدیم، فشار آوردیم، می‌بینیم وقتی نیروها همه کامل هستند 55 روز دیگر [می‌شود]، یعنی دو ماه دیگر لازم است که برای عملیات آماده شوند.

می‌گوییم تجهیزات. الآن ما آمار مهمات‌های ادوات‌مان در یک وضع بسیار بدی است. حتی ما حدود یک چهارم، یک پنجم مهمات داریم و این مهمات چیزی نیست که ظرف یک ماه آینده، دو ماه آینده آماده شود، بعضی رقم‌هایش یک دهم است، بعضی رقم‌هایش یک ششم موجودی است، خُب اگر بخواهیم این‌ها را نادیده بگیریم که همان عملیات خیبر می‌شود، همان عملیات بدر می‌شود. یعنی نه‌تنها آن تجهیزاتی که برآورد شده بود در منطقه برای عملیات، نه الآن حاضر می‌شود، نه در آن زمان که پیش‌بینی شده یعنی امکان فراهم شدن این‌ها بعضاً تا شش ماه دیگر، بعضاً تا یک‌سال دیگر قابل تهیه شدن نیست .....»

 

با وجود این انتقادات، نظرات دیگر فرماندهان مطرح و سرانجام تصمیم به انجام عملیات پیروزمندانه والفجر 8 گرفته می شود و فاو فتح می شود.

ب
نظرات بینندگان