علیاکبر صالحی، وزیر خارجه اسبق ایران در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت:
من به اعتبار اینکه سالهای سال در بیروت و دانشگاه آمریکایی این شهر تحصیل میکردم، توفیق داشتم در زمانی که دانشجو بودم و امام موسی صدر هم لبنان بودند، با ایشان آشنا شوم. این افتخاری است برای ما که یاد ایشان را گرامی بداریم و آنچه از این مرد بزرگ میدانیم بازگو کنیم. زمانی که بنده به بیروت رفتم در سال ۱۳۴۴ بود و امام صدر اوایل سال ۱۳۳۸ به لبنان رفتند یعنی ۵ سال پیش از من در این کشور مستقر بودند.
وقتی ما لبنان بودیم اقلیت شیعه لبنان، اقلیتی فقیر، عقبمانده و بیچاره در میان سایر طوایف و مذاهب لبنان در آن زمان بود؛ لبنان طوایف گوناگون دارد، به نحوی که مسیحیان و مسلمانان در آن چند فرقه هستند و لبنان پیچیدگی خاصی از این جهت دارد. طایفه شیعه در بین طوایف شیعه وضع اسفناک و دردناکی داشت و ما که جوان بودیم و رفتیم آنجا فهمیدیم وقتی میخواهند کسی را تحقیر کنند، میگویند او شیعه است و نام شیعه مترادف با اقلیت وامانده و عقبمانده، گرفتار بود و در خیابان تکدی میکردند.
امام موسی صدر سال ۳۸ به لبنان میآیند و در اولین اقدام در نظر دارند این اقلیت را از وضعیت تاسفبار بیرون بیاورند و بستر این کار فرهنگی یعنی آموزش و اخلاق است. امام موسی صدر از همان ابتدا بحث آموزش را جدی گرفتند و در ایجاد و بسترسازی مسائل اخلاقی افراد جامعه تلاش کردند به این معنا که یک شیعه باید راستگو و مورد اعتماد باشد. میخواست کاری کند که شیعه را به مقامی برساند که چهره ناپسند و نادرست در افکار عمومی اصلاح شود. این روحانی همچنین میخواهد دین را در شرایطی نشر دهد که همه از دین گریزانند و این دینگریزی تنها متوجه اسلام نیست و میخواهد به طایفهای متکی باشد که خودش نیاز به اتکا دارد.
دلایل اقدام معمر قذافی برای ربایش امام موسی صدر میتواند این باشد که دهه شصت میلادی ناسیونالیسم عربی در کشورهای عربی رواج جدی پیدا کرده بود. پرچمدار این حرکت مرحوم جمالعبدالناصر بود. کشور لبنان مستثنی از این قاعده نبود.
حال اگر بخواهیم ربوده شدن امام موسی صدر را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم باید بپرسیم که بیشترین استفادهکننده از این ربایش غیرانسانی را چه کسانی بردند. قطعاً با دلایلی که ذیلاً ذکر خواهد شد این رژیم صهیونیستی بوده که بیشترین استفاده را برده است.
همانطور که در مقدمه عرض شد در بحبوحه حرکت ناسیونالیسم عربی، حرکت مقاومت مردم فلسطین نیز آغاز شد که در این چارچوب بود. یکی از میدانهای عمده مقاومت علیه رژیم صهیونیستی جنوب لبنان بود. تعداد قابلتوجهی از رزمندگان فلسطینی از جنوب لبنان علیه اسرائیل میجنگیدند. در اینجا طایفه شیعی ضمن تلاش برای حفظ هویت خود هم باید در مقابل رژیم صهیونیستی مقاومت میکرد و هم دچار ناهماهنگی ایدئولوژیکی با رزمندگان فلسطینی شده بود. کار بزرگی که امام موسی انجام داد، ریلگذاری صحیح مبارزه در بستر اسلامی بود. از این رو ایشان جنبش امل را ایجاد کرده و به مبارزه صبغه دینی بخشید و چون روابط متین و گستردهای با برخی حکام مهم جهان عرب از جمله مرحوم حافظ اسد و مرحوم جمال عبدالناصر داشت، تلاش فراوانی در ترغیب آنها برای تبدیل مبارزه از وجه ناسیونالیستی به وجه اسلامی داشت تا از قاعده وسیعتر جهان اسلام و طوایف گوناگون آن استفاده شود.
رژیم صهیونیستی این ابتکار امام موسی صدر را زنگ خطری برای خود یافت و درصدد توطئه برای حذف ایشان برآمد. اگر در احوالات قذافی غور شود خواهیم یافت که او دانسته و یا نادانسته در جهت تامین منافع رژیم صهیونیستی عمل میکرد. ربایش امام موسی صدر یکی از این اقدامات جنایتکارانه او بود. امام موسی صدر بعد از شهید شیخ عزالدین قسام مهمترین روحانی سرشناس معاصر بود که مبارزه با رژیم صهیونیستی را در بستر اسلامی ترویج میکرد.