ویدئوهایی در روزهای اخیر مبنی بر تنبیه دانش آموزی توسط ناظم مدرسه منتشر شد که نگرانیهایی را به جهت بروز رفتارهای خشونت آمیز در مدارس ایجاد کرد. اگرچه رفتار تنبیهی سابقهای بیش از صد سال در مدارس و مکاتب ایران دارد، اما با مدرن شدن مدارس، چنین اتفاقاتی جای توجه و بررسی بیشتر دارد.
نیما نیک نژاد، کارشناس آموزش، درباره تنبیه در مدارس ایران به «انتخاب» گفت: تنبیهی که در مدارس وجود دارد ریشههای فرهنگی دارد. کتابی به نام مدرسه یا قفس میخواندم که به شکل تاریخی آزار ساختار مدرسه پرداخته بود؛ این کتاب از زمان مکتب خانهها رد تنبیه را گرفته بود تا زمانیکه آموزش و پرورش به شکل نوین درآمد. کم و کیف تنبیه در مدارس کاهش پیدا کرده است، اما همین میزان تنبیه که در مدارس داریم غیرقانونی است. در بخشنامهها و قوانین جرم انگاری تنبیه را داریم. منتهی برخی از این تنبیهها اصلا دیده نمیشوند؛ گاها اگر فیلمی از این واقعه بیرون بیاید، مسئولین در برابر کار انجام شده قرار میگیرند و با یک موج رسانهای اظهار نظر میکنند؛ اما بعد از مدتی همه چیز تمام میشود. عموما در مدارس اگر تنبیهی اتفاق بیوفتد و خانواده پیگیری کند، به صورت ریش سفیدی آن را حل میکنند. اگر به طور جدی با این پدیده برخورد شود احتمالا پایان مییابد.
وی در ادامه درباره افزایش رفتار تنبیهی در جامعه اشاره کرد: این تنبیه موجود در مدارس فقط هم در مدارس نیست. شما میگویید تنبیه بد است و نباید در مدارس اتفاق بیوفتد، اما تنبیه بیرون از مدرسه چرا وجود دارد؟ مثلا ساختار قدرت ما از خانواده تا جامعه و نیروهای نظامی و... یک ساختار پلکانی است. یعنی هرچقدر بالاتر بروید اعمال زور از بالا به پایین مشروعیت پیدا میکند. مثلا نیرو انتظامی را میبینید که گاها فیلمهایی بیرون میآید که در حال کتک زدن یک فرد است یا برخورد با مهاجرین افغان هم همینطور است. ریشهای که باعث خشونت در مدرسه میشود بنیانی است که باعث میشود خشونت در جامعه میشود.
او افزود: من شخصا آدم تنبیه نیستم؛ شاید یک داد و بیداد هم سر کلاس کرده باشم، اما به شکل فیزیکی آدم اینطوری نبودم. من نمونههای مختلفی در دوران کاری از تنبیه دیده ام که باعث بروز آسیبهایی به دانش آموز شده اند؛ اما جریان کلی حاکم بر مدرسه به شکلی است که این اتفاقات با ریش سفیدی حل میشود و، چون دست بالا دست مدیر مدرسه است، این اتفاقات به ضرر دانش آموز تمام میشود. مثلا خانواده بدون اطلاع از قوانین به مدرسه میآید و اگر هم اطلاع داشته باشد چندان قانونی اجرا نمیشود. در نهایت مدرسه خط و نشانی برای خانواده میکشند که به آنها میگویند اگر موضوع را پیگیری کنید باید بچه را از مدرسه ببرید. البته خیلی از معلمها مخالف تنبیه هستند.
وی سپس در رابطه با میزان بروز حوادث تنبیهی در مدارس اشاره کرد: ما ۵۵۰ هزار معلم و ۱۱۰ هزار مدرسه داریم؛ گستردگی مدرسه در کشور خیلی زیاد است و با توجه به ۱۶ میلیون دانش آموز، شما اخبار کمی از تنبیه میشنوید؛ هرچند تنبیه یک عدد هم زیاد است. در این گستره آماری معلمهایی هم پیدا میشوند که خودشان هم ممکن است آسیب دیده خشونت باشند و این رفتار را از خود بروز دهند. معلمی در کشور ما یک شغل آزاردهنده است؛ من ۳۰ سال معلمی کردم. تراکم کلاسی باعث افزایش زمینه خشونت میشود. بی توجهی به وضعیت معیشتی معلم از عواملی است که در بروز این عوامل نقش دارد. بچهای که در کلاس نشسته از فرهنگهای متفاوت است و گاه در خانواده سرکوب میشود که بروز و ظهور آن را در مدرسه نشان میدهد.
نیک نژاد درباره اشکال خشونت در مدارس گفت: خشونت در مدرسه سه شکل است؛ اول خشونت دانش آموز به دانش آموز است که آسیبهای جانی در این زمینه هم داریم. دوم معلم به دانش آموز و سوم دانش آموز نسبت به معلم است. منتهی در دو شکل دوم یعنی دانش آموز و معلم عموما در سطح مدرسه اتفاق میافتد و به شکل ریش سفیدانه حل میشود. البته برخی از موارد نیز به مراکز قضایی ارجاع میشود. در حالت کلی یک زمینههایی در مدرسه برای بروز این سه نوع خشونت وجود دارد. از همه مهمتر تراکم کلاسی است؛ گریزانندگی محتوای آموزشی نیز در این خشونت موثر است. مثلا دانش آموز تمایلی به محتوای درسی ندارد و دچار حواس پرتی میشود و در کلاس بی نظمی شکل میگیرد.