خط رهبری: «زن و خانواده» در نگاه و نظام فکری رهبر انقلاب از جمله موضوعات مهم است. ایشان در این موضوع علاوهبر اینکه نگاه دینی را مطرح میکنند، یک نگاه غربشناسی انتقادی هم دارند. برای شروع این گفتگو لطفا چهارچوب و اصول و مبانی این نگاه و همچنین کلیتی از مواجهه ایشان با فرهنگ غربی در موضوع زن و خانواده را تشریح کنید.
حجتالاسلام و المسلمین صلحمیرزایی: بسمالله الرحمن الرحیم. اولین نکتهای که من فکر میکنم لازم است ما در بحث زن و خانواده یا بهطور کل مباحث انسانشناسی حضرت آقا در نظر داشته باشیم، این است که این بحثهایی که حضرت آقا یا حضرت امام(ره) ارائه میدهند حالت انفعالی در مقابل نگاه فمنیستها یا در مقابل نگاه اومانیستی ندارد. یعنی نگاه این دو بزرگوار به زن، و به انسان، برگرفته از حقیقت اسلام است. این نکتهای است که خود آقا هم فرمودند و اصرار دارند این را بگویند که نه اینکه چون غربیها دارند در مسئله زن اینقدر هیاهو میکنند، ما آمدیم بگوییم که ما هم قائل به این بحث هستیم. یعنی نوع نگاه اینجوری نیست که حالت انفعالی داشته باشد.
نکته بعدی این است که من فکر میکنم نوع نگاهشان به انسان در این مسئله خیلی مهم است. در ابعاد خانواده و زن هم همان نگاه است. رهبر انقلاب در آن سخنرانی راهبردی و خیلی مهم ۱۲ آذر ۱۳۷۹ در دیدار با کارگزاران نظام، یکی از مبانی حکومت اسلامی را انسانمحوری اسلامی یا انسانمحوری توحیدی معرفی میکنند و همانجا هم تصریح میکنند که منظورمان از انسانمحوری، انسانمحوری اومانیستی غربی نیست، منظورمان همان انسانمحوریای است که از حاق اسلام میآید، و بعد آیات قرآن را میآورند و انسان را عزیزکرده خدا میدانند. این نگاه وقتی میرسد به زن و خانواده خودش را نشان میدهد. یعنی بهعنوان کوچکترین سلول اساسی جامعه وقتی نگاه میکنند به خانواده با همان نگاه انسانشناختیشان است؛ یعنی انسان چون این ویژگی را دارد، راه تعالی این انسان از داخل آن کوچکترین سلول شروع میشود و به همین خاطر است که خانواده خیلی مهم است.
مسائلی هم هست که مربوط به زنان است. قاعدتاً یک سری مسائل هم بین زنان و مردان مشترک است. یک سری مسائل هم تخصصاً برای مرد است. این را اگر بخواهیم از دید اسلامی نگاه بکنیم در اسلام اینچنین است. یعنی در اسلام هم اینگونه نیست که ما مباحث اسلامی نسبت به زن یا مرد را به حالت پررنگ داشته باشیم؛ اینها را در کنار هم و مکمل هم میبیند و آقا هم همین نظر در صحبتهایشان است. اگرچه که در طول گذشته تاریخی ما، چه گذشتهی تاریخی ایران، چه گذشته تاریخی اعراب، چه گذشته تاریخی غربیها و شرقیها، زن بهخاطر آن ویژگی لطافتش در خیلی از جوامع مقهور یکسری ظلمها شده است. این توجه ویژهای که گاهی اوقات میبینید حضرت آقا به مسئله زن دارند، از این بُعد هم است و قاعدتاً لازم است تا وقتی که برسیم به آن حد توازن، وقت بیشتری، انرژی بیشتری، حساسیت بیشتری به زنها اختصاص داده شود.
یکی از دلایلی هم که باز آقا خیلی به موضوع زن میپردازند، بحث تأثیر زن در تربیت نیروی انسانی لازم برای حرکتهای تمدنی است؛ که حالا حضرت امام(ره) آن تعبیر «از دامن زن مرد به معراج میرود» را داشتند، حضرت آقا هم شبیه این تعابیر را هم گفتهاند و خودشان دنبال کردهاند. از اینجهت میشود گفت نوع نگاه ایشان به مسئله زن با این توضیحات یک نگاه متوازن، غیرانفعالی و با نگاه به منابع است.
در کنار این مسئله همانطور که فرمودید نگاه حضرت آقا به مسئله زن در فرهنگ و تمدن غربی هم مطرح است. این تحلیلی که آقا بارها ارائه دادند که غرب اگر زن را مردواره کرد، اگر زن را از خانه بیرون آورد، بیشتر انگیزۀ اقتصادی داشت، بهخاطر اینکه زن نیروی کار کمقیمتتری بود و در کنار این کمهزینه بودن بهخاطر ضعفی که در دفاع از حقوق خودش داشت به او ظلم میکردند. زنها را باید از خانه بیرون میآوردند و باید یکسری از ارزشها را برای زن تغییر میدادند و اینگونه نبود که با یک رویکرد اصلاحگرایانه به مسئلۀ زن بخواهند نگاه کنند. زن اول بهعنوان نیروی کار به کارخانه آمد و بعد آرامآرام اینها شروع کردند از آن ظرفیتهای زنانگی زن استفاده کردن، شروع کردند بهرهگیری کردن. خب ابتدائاً زن به عنوان یک مروج کالا و تبلیغ کالاها استفاده شد، بعد خود زن کالا شد؛ یعنی خود زن بهخاطر آن سوءاستفادههایی که از زن میتوانستند بکنند، از تبلیغکننده کالا به کالا تبدیل شد.
جزء عبارات نسبتاً پرتکرار آقا این است که وقتی که مرد را در یک جلسۀ رسمی غربیها وارد میکنند حتی کراوات هم باید بزند و تقریباً جز سر و صورت مرد همهاش باید پوشیده باشد ولی در همان جلسه و در کنار همان مرد یک خانمی در همان مقام نشسته و عرف آن مجموعه اقتضایش این است که باید آرایش کرده باشد، باید لباسهای نیمهعریان داشته باشد تا در آن جلسه بتواند حضور پیدا کند. شرط اجباری نیست ولی یک عرف نانوشتهای است. از اینجهت اینها زن را به کالایی تبدیل کردند که از زنانگیاش استفاده شود نه از معرفتش، نه از هوشش، نه از استعدادش، ازاینجهت است که آن طلبکاری ما نسبت به غرب را حضرت آقا خیلی پُررنگ مطرح کردند و جزء مباحثی است که بارها گفتند و از جوانها خواستند وارد این میدان شوند و این را به عنوان یک مطالبه مطرح کنند.
خط رهبری: بحثی را آقا با تعبیر «الگوی سوم زن» در بیاناتشان مطرح میکنند. یک نگاه زن را فقط محصور در خانه و خانهنشین میبیند و نگاهی که یک تفسیر خاصی از حضور اجتماعی اجتماعی زن ارائه میکند که با نقشهای خانوادگیاش کاملاً در تضاد است. رهبر انقلاب چطور در نظام فکریشان بین این دو جنبه یعنی نقشآفرینی خانوادگی و نقشآفرینی اجتماعی زنان جمع میبندند؟
حجتالاسلام و المسلمین صلحمیرزایی: در دیدگاه حضرت آقا اولویت برای خانمها خانواده است و ایشان میگویند که اصلاً همسرداری و مادری برای خانمها یک شغل است و حاکمیت باید برود به این سمت که این شغل را به رسمیت بشناسد. وقتی حاکمیت، مادری و همسری یک خانم را به رسمیت نشناسد، آن موقع باید برای جبران این به رسمیت نشناختن هزینههای دیگری بکند. یعنی شما وقتی مادر را در خانه کمرنگ کردید خب این آثاری میگذارد دیگر. من خودم نمونههایی دارم که مادر بهخاطر اینکه اشتغالات خارج از خانه دارد و بعد خسته و کوفته وارد خانه میشود، بچههایش مثلاً یک موقع در یک جمعی میگفتند که ما خاطره غذای نو از مادر نداریم، مادر همیشه جمعهها یکسری غذا درست میکرد و فریز میکرد و ما وقتی میآمدیم خانه معمولاً مادر نبود باید خودمان میرفتیم غذا را داغ میکردیم. مادر تلاش میکرد به ما خدمات برساند مثلاً جمعهها از استراحتش میزد، سهچهار بار ماشین لباسشویی را روشن میکرد، بعد اتو میکرد، لباسهای بچهها را آماده میکرد و... ولی آن حضور عاطفی مادر را بچهها خلأ داشتند. میگفتند مثلاً چرا ما باید خانه مادربزرگمان باشیم یا مهدکودک باشیم؟ و اینها اثر میگذارد دیگر. اینجاست که حاکمیت باید به میدان بیاید با به رسمیت شناختن شغل. کما اینکه حاکمیت در جاهایی به میدان آمده مثلاً ما شش ماه مرخصی زایمان برای خانمها در نظر گرفتیم و کمکهای اینچنینی برای خانمهایی که به هر دلیلی یا جامعه اضطرار به شغلشان دارد یا آنها به شغلشان اضطرار دارند. پس اگر ما در آن نظام اندیشهای امام(ره) و آقا نگاه کنیم اولویت برای یک زن بهعنوان عضوی از خانواده رسیدگی به خانواده است؛ حالا چه همسرش چه فرزندانش.
خط رهبری: چون جایگزینی ندارد.
حجتالاسلام و المسلمین صلحمیرزایی: بله، چون جایگزینی ندارد. و وظایف اجتماعی هم باید اهم و مهم شود. وظایف اجتماعیای که خانمها به عهده میگیرند، در اغلب موارد، نمیگویم همیشه، در اغلب موارد به صورت عموم که انسان نگاه میکند وظایف اضطراری نیست و شاید بتوانیم بهعنوان یک قاعده عمومی بگوییم که زن باید همسری خوبی داشته باشد و به تعبیر حضرت آقا رشتهرشته عناصر عاطفی خانواده بهویژه بچههایش را بتواند مدیریت بکند. از نظر عاطفی همسرش را بتواند مدیریت بکند. وقتی اضطرار به کار او شد، به میدان بیاید. وقتی خودش اضطرار پیدا کرد، خب بعضی خانمها هستند که سرپرست خانواده هستند، باز هم اینجا حاکمیت و عموم مومنین بیایند کمک بکنند که این خانم بتواند به آن مادریاش هم برسد.
به رسمیت شناختن شغل خانهداری توسط جامعه و شرافت دادن به این شغل هم مهم است چون واقعاً شغل مهمی است. کما اینکه آقا یک فرمایشی هم دارند نسبت به مردان. میفرمایند که من به مجموعههای نظامی این توصیه را میکنم که شبانهروز باید برای انقلاب کار کنید؛ چون ما آنقدر عقب هستیم و کار داریم که شبانهروز باید کار کنید ولی یک استثناء دارد؛ استثناء را هم میگویند خانواده است. بعضی از بچههای انقلابی را من دیدم که به عنوان افتخار خودشان میگفتند از ساعت پنج صبح در جلسهام تا دوازده شب. خیلی موقعها بچههایش هم او را نمیبینند. پنجشنبهجمعههایش را هم پُر کرده و افتخار میکند. این دقیقاً مخالف نگاه حضرت آقاست. ایشان میفرمایند باید به خانواده برسید. میفرمایند به خاطر این کوتاهیها بود که برخی از انقلابیهای ما غفلت کردند و شجره خبیثهای در خانوادهشان شکل گرفت؛ این تعبیر آقاست: شجره خبیثه. البته یک وظیفه خیلی جدی هم مرد دارد نسبت به همسر و فرزندان خودش.
خط رهبری: مسئله «اشتغال زنان» در عرصه فعالیتهای اجتماعی زنان در چارچوب نظریه الگوی سوم زن چگونه مطرح میشود؟
حجتالاسلام و المسلمین صلحمیرزایی: اشتغال جزء مسائل اولیه زنان نیست. خود ایشان در دیداری که با این مجموعۀ نشست راهبردی در سال۹۰ داشتند فرمودند مسائل زنان دو دسته است: یکسری مسائل اصلی دارند، یکسری مسائل فرعی دارند. بعضی از مسائلی که حالا گاهی اوقات در جامعه ما هم خیلی داغ میشود، لزوماً مسئلۀ اصلی نیست. خود کرامت زن و رساندن زن به آن جایگاه، مسئله اصلی است. مسائلی مثل همین بحث اشتغال جزء مسائل اصلی نیست. البته ممکن است در غرب مسئلۀ اصلی باشد. بهخاطر اینکه در غرب زن باید خودش خرج خودش را دربیاورد. وقتی که در اسلام اولویت برای زن این دیده شده که تحت حمایت قرار بگیرد چه حمایت پدرش چه حمایت همسرش عملاً این مسئله از اولویت زن خارج میشود. به همین خاطر است که آقا خیلی اصرار دارند که مسئلۀ اشتغال زن بهگونهای شود که قانونهایی تصویب شود که زن بتواند به آن شأن و جایگاه اصلی خودش برسد.
خط رهبری: موضوع دیگری که از سوی رهبر انقلاب مطرح شده خدمات متقابل انقلاب اسلامی و زنان است. اصلیترین خدمت انقلاب به زنان ایران اسلامی چه بوده است؟
حجتالاسلام و المسلمین صلحمیرزایی: یکی از خدماتی که انقلاب به زن مسلمان ارائه داد، بازآفرینی آن الگوهایی بود که فراموششده بود؛ یعنی الگویی مثل حضرت زهرا(سلام الله علیها)، الگویی مثل حضرت زینب(سلام الله علیها)، حضرت مریم(سلام الله علیها) و بانوان بزرگواری همچون این بانوان که برخیشان معصوم بودند برخیشان هم معصوم نبودند. اینها از الگوبرداری زنان ما داشت یواشیواش دور میشد و الگوهای جایگزینی میآمد. حضرت امام(ره) شروع کردند این غبارها را از الگوی زن مسلمان کنار زدند و بعد با بهرهگیری از شرایط و مقتضیات زمان و مکان و اقتضائات روز یک حدودی را مشخص کردند و زنها در این حدود شروع به رشد کردن کردند. در دوران طاغوت زنهایی بودند که مبارز بودند، کار انقلابی میکردند، کار تبیینی میکردند. بعد از انقلاب اسلامی سرعت رشد زنان بهشدت بالا رفت. زنان ما یک مجموعهای بودند که معمولاً خیلی از زنان متدین بهخاطر شرایط ممنوعیت حجاب در دوران دبیرستان و اینها خیلیهایشان اصلاً نمیرفتند وارد دبیرستان شوند، خیلیهایشان پنجم یا ششم داشتند، خیلیهایشان اصلاً سواد نداشتند و این فرهنگ بیسوادی برای زن رایج بود بود. حضرت امام(ره) و حضرت آقا و امثال شهید مطهری و بزرگانی از این دست میآیند و این الگو را معرفی میکنند. زن مسلمان مجال پیدا میکند.
وقتی شما علاوهبر اینکه بحث نظری مسئله را حل میکنی، چهارچوبگذاری میکنی و راه را باز میکنی، مجال عملی هم به آن میدهی این عملیات خودش اصلاً یک تحولی ایجاد میکند. زنان ما وسط میدانِ کار و تلاش و جهاد و اینها قرار گرفتند و توانستند جمع بکنند بین آن وظیفههای اجتماعیشان و وظایف خانگیشان و در واقع آن حدود اسلامی که برای زن دیده شده است. این باعث شد که این الگوی سوم پدید بیاید.
حضرت آقا خیلی تلاش کردند که این الگو شکل پیدا کند. ایشان وقتی رهبر شدند سهچهار جلسه آقا میروند به مجموعههای بزرگ زنان؛ هم ارومیه است، ظاهراً هم خوزستان است، هم سیستان و بلوچستان، آنجا با بانوان جلسه جداگانه و مجزا میگیرند و درباره محدودیتهای نابجایی که برای زنان ایجاد شده از جمله در ازدواجهای اجباری، ممنوعیتها از تحصیل و... آقا رویکرد انتقادی دارند. یعنی علاوهبر اینکه معارف را میگویند، نسبت به رفتارهایی که با زنان در آن مناطق میشود، موضعگیری منفی دارند و نهی میکنند. بعضی موقعها حرمت شرعی این مسائل را مطرح میکنند.
نمونه دیگر اینکه وقتی حضرت آقا آمدند حوزه علمیه قم در سال ۸۹ یکی از موضوعاتی که در صحبتشان به عنوان یکی از عناصر مطرح کردند، پدیده خواهران طلبه بود. در بعضی جاها آقا فرمودند ما باید برویم به آن سمت که در مسائل مربوط به زنان خود خانمها فتوا بدهند.
خط رهبری: در واقع زنان فقیه تربیت بشوند.
حجتالاسلام و المسلمین صلحمیرزایی: بله و الان ما خیلی داریم. من خاطرم است درس حضرت آقا که آن موقع تهران بود، میرفتم. بارها من دیده بودم خانمها اشکالات خوبی میکردند که آقا درس را متوقف میکردند که جواب آنها را بدهند. خانمها که صحبت میکردند بعضی از خانمها خب فاضله بودند مثلاً بحثهای رجالی، بحثهای فقهیاصولی مطرح میکردند؛ آقا هم توجه داشتند، یک مقداری هم شاید آقا به خانمها بیشتر بها میدادند. چون عرف نبوده در درس خارج یک مرجع تقلید، من سراغ ندارم، در طول تاریخ شیعه که مثلاً خانم و آقا در کنار هم با رعایت اصول و پرده و پارتیشن و اینها حضور داشته باشند ولی خب خانمها سوال میکردند و آقا هم جواب میدادند.
یا مثلا رشد دادن جامعه زنان ما در عرصه فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و... خود حمایت ایشان از بانوان ورزشکار و...
خط رهبری: در بحث خدمات بانوان به انقلاب اسلامی به چه موارد و سرفصلهای میتوان اشاره کرد؟
حجتالاسلام و المسلمین صلحمیرزایی: امام(ره) از همان اول نقش زنان را فهمید و از ابتدای نهضت امام(ره) خطابش زن و مرد بود و اینگونه نبود که بگویند مردها کاری را انجام دهند
تعبیری حضرت آقا دارند ، میگویند اگر ما زنها را مالک بیش از ۵۰ درصد انقلاب ندانیم، حداقل مالک ۵۰ درصد انقلاب زنها هستند. خدماتی که زنها ارائه دادند؛ یعنی هم خدماتشان از اینجهت که محیط خانواده را یک محیط تربیتی قرار دادند؛ خیلی از شهدا تربیتشدۀ دامن مادران قبلاز انقلاب با همۀ تهاجم فرهنگیای که شاه خودش رسماً به آن دامن میزد هستند.
پشتیبانیای که زنان از همسران مبارزشان کردند. خود آقا در کتاب خاطراتشان چند صفحه از همسرشان میگویند؛ حالا ایشان یک نمونه است. آقا بهعنوان یک انقلابی، خانمشان طلاهایشان را میآورند تقدیم میکنند که آقا بروند زغال بخرند برای نیازمندها. یک بار دیگر خانمشان فرشهای خانه را میگویند بفروشیم و میفروشند و موکت میگیرند. یا خود آقا روایت میکنند که در یکی از حملههای ساواک خانمشان با یک ترفندهایی آن چیزهایی که حس میکنند ممکن است برای آقا مشکل ایجاد کند را پنهان میکنند. از این موارد در فعالیتهای بانوان ما خیلی داریم.
یا بعضا دختران و بانوانی بودند که وارد عرصه مبارزه شدند. دستگیر میشدند و حتی تحت شکنجه قرار میگرفتند. میبینید که زنها وسط تظاهرات هستند، در تشکیلات هستند، در رأیگیری میبینید که خانمها موثرند بهصورت ویژه، نهضت سوادآموزی حد بالاییاش را خانمها انجام دادند، در جهاد سازندگی میبینید خانمها هستند. پشتیبانی از جبهه در دوران دفاع مقدس کار بزرگی بود.
خیلی از دختران مومنۀ انقلابی ما با اختیار خودشان رفتند همسر جانباز شدند. جانبازی بود که زخم بستر میگرفت، این باید میرفت پرستاری میکرد.
بعد صبری که اینها بر جنگ کردند. هم صبر بر مشکلات هم صبر بر رفتنها و نبودنهای فرزندانشان. خب اگر اینها نبودند، انقلاب بیپشتوانه میشد. مردی که میخواهد برود در صحنه اگر هر لحظه بخواهد احساس کند که ناملایمات چه فشاری میخواهد به زنش بیاورد، خب چه میشود؟
و بعد هم در عرصۀ رشد علمی کشور و تعلیم و تربیت و در بخش بهداشت و درمان. در این زمینههای مختلف زنان خدمت والایی کردند.
خط رهبری: اصلیترین خدمات انقلاب اسلامی به بانوان چه بوده است؟
اولین و مهمترین خدمت انقلاب به زنان آن جلالت و کرامت زن و برگشتن این کرامت زن بود که از همۀ ابعاد دیگر مهمتر است. واقعاً در دوران طاغوت خیانتی به زن شد که حتی از غربیها هم به یک معنا جلو افتاد؛ یعنی در آن عرصههای فرهنگی و هنری آنقدر زن را مبتذل کردند که گاهی اوقات خود غربیها هم تعجب میکردند. خب اکثر این فسادهایی که در رژیم پهلوی وجود داشت نسبت به زن بود. این کرامت به نظرم خیلی بحث مهمی است که ما روی این بایستیم بهعنوان یکی از خدمتهای مهم انقلاب.
خدمت دومی که انقلاب کرد آن بحث معرفت و دانش و فرهنگ و مجال این را در یک محیط امن برای خانمها فراهم کرد و تمام تلاشش را کرد که خانمها و دختران بتوانند رشد و بالندگی علمی و فرهنگی در یک محیطی داشته باشند که آنها را بهعنوان یک جنسیت نبینند بلکه به آنها بهعنوان یک انسان نگاه کنند.
یک بحث دیگری که من فکر میکنم در کنار آن فرهنگ و معرفت اتفاق افتاد بحث معنویت خانمها بود. خانمها بهخاطر آن عاطفه و لطافتی که دارند، قاعدتاً بیشتر از مردها احساسات عاطفی نسبت به خداوند و اهلبیت (علیهم السلام) دارند ولی باز انقلاب این مجال را فراهم کرد. به برکت انقلاب اسلامی مجال رشد معنوی و رشد اخلاقی فراهم شد. مجال حضور در جلسات مختلف رشد معنوی فراهم شد. خیلی از دختران و بانوان ما توانستند به آن عرصههای بالای اخلاقی در یک حجم بالایی برسند. الان پای ثابت خیلی از اعتکافها خانمها هستند، راهیان نور خانمها هستند. خود مساجد ما که پایگاه خانمها شد. این رشد معنوی را هم به نظرم میشود یک بعد دیگری در این مسئله دید.
یک بحث دیگر هم که حالا معمولاً مغفول است این بحث خدمات بهداشت و سلامتی نسبت به زنها بود. در گذشته خانمها خیلی تحت بیماریها قرار میگرفتند و خیلی از دست میرفتند؛ مخصوصاً موقع زایمان و... خب این خدمتهای بهداشتی با آن توسعۀ شبکۀ بهداشت برای خانمها و مراقبت بهداشتی از خانمها توسط همین بهداشتیارانی که خصوصاً در مناطق محروم و روستایی بودند خیلی کار موثری بود.
در کنار اینها یک محیط امن برای ورزش همگانی بانوان ایجاد شد. حالا در کنار ورزش قهرمان. این امنیت روانیای که موقع ورزش خانمها داشته باشند مهم است. همین الان در غرب خانمها خب خیلی جاها مجبورند باشگاههایی بروند که با مردها هستند. در خیلی از جاها اذیت میشوند، مورد تعرض قرار میگیرند. خود این ایجاد محیط امن و اینکه یک خانم بدون هیچ استرسی، بدون اینکه اطراف خودش را ملاحظه بکند، بتواند ورزش بکند و سلامتی خودش را و ایمنی بدنش را تقویت بکند، این هم از آن خدماتی است که به نظرم انقلاب داشته است.
یک نکتۀ دیگر هم بحث ارتقای بینش بینالمللی و جهانی و تمدنی زنان است. شما ببینید زنان در جامعه ما نوع تحلیلشان به مسائل منطقهای و فرامنطقهای در سطح نگاه تمدنی است. نهفقط دختران بسیجی ما، گاهی اوقات آدم تعجب میکند از نوع تحلیل خانمهایی که ظاهرشان هم چندان نمیخورد. من فکر میکنم این از برکت آن نگاه جهانی و تمدنی امام(ره) و آقا بود که این به لایههای پایینتر جامعه جریان پیدا کرد.
خط رهبری: نگاه رهبر انقلاب به ورزش قهرمانی بانوان قابل توجه است. مثلاً خانمهایی میروند قله اورست را فتح میکنند آقا با ایشان جلسه میگیرند، تقدیر میکنند، خیلی تعابیر جالبی را به کار میبرند و... یا قهرمانان ورزش زنان که بعضاً هم حجابشان چادر هم نیست میآیند پیش ایشان. میبیینم که آقا بهعنوان یک مرجع تقلید و ولی فقیه جامعه اسلامی با یک نگاه دینی و اخلاقمدار با این پدیده روبهرو میشوند.
مبنای دینی و فقهیاش این مواجهه و رفتار رهبر انقلاب چیست؟
حجتالاسلام و المسلمین صلحمیرزایی: آقا ورزش را برای زمانه امروز ما گفتند واجب است، برای آدمهایی که سنشان بالا میرود وجوبش موکد میشود؛ علتش هم این است که ما مبتلا هستیم به یک زندگی ماشینی و متأسفانه حرکتها کم است. زنان و دختران ما اگر قرار باشد که سلامت داشته باشند، قاعدتاً نیازمند این هستند که علاوه بر اینکه بحثهای گفتمانیِ سلامت را تقویت کنیم، یک عدهشان هم یک افقهای بلندتری را ببینند و به تعبیر حضرت آقا بهخاطر آن قله بروند بالاخره یک عدهشان به آن قهرمانی میرسند یک عدهشان هم ممکن است در دامنهها و بعضیهایشان در این پایینها بمانند.
اما در کنار این مسئله، از دو جهت دیگر هم آقا به ورزش قهرمانی نگاه میکنند. یکی آن جهت هویتی است. هویت جزء آن قلههای دغدغههای آقاست؛ یعنی اگر شما در نظام مسائل و دغدغههای آقا یک هرم تصویر بکنید، هویت در واقع خیلی از مشکلات جامعه را حل میکند و دقیقاً هم در این جنگ شناختی دشمن هویت را در ذهنها هدف گرفته و هویت ایرانیاسلامی را میخواهد یکجوری از بین ببرد. من فکر میکنم این مسئله هویتیِ ورزش قهرمانی خیلی مهم است.
یک کارکرد دیگری که ورزش قهرمانی دارد این بحث پرچمداری و یکجور جهاد تبیینِ عملی است که با حضور این قهرمانان ما در آن عرصهها محقق میشود که آقا از این جهت خیلی تجلیل میکنند. بحث حجاب، نه فقط چادر بلکه حجاب، و این مراعات کردن حدود شرعی و دست ندادن موقع تحویل مدال و... یک نوع ارزش افزوده علاوهبر هویت است که در واقع این نوعی پرچمداری است مخصوصاً در ورزش بانوان. عملا نشان میدهد که برخلاف آن چیزی که علیه ایران و جمهوری اسلامی گفته میشود، زن ایرانی میتواند بیاید رشد کند و بالای آن سکو بایستد و محیطی که دارد تمرین میکند محیط امن اخلاقی باشد.
اما از بعد فقهی وقتی به مسئله نگاه میکنیم آن چیزی که عملاً در اسلام اصل است حیا و عفت است. حجاب و احکام نگاه، از آن جهت که حیا و عفت را میتواند تأمین کند آمده است. و آن حیا و عفت است که خانواده را بهعنوان سلول اصلی جامعه حفظ میکند. با این نگاه وقتی شما نگاه میکنید آن خانم ورزشکاری که میگوید من الان خارج از کشورم هستم ولی حجاب داشتن را انتخاب میکند، به نظر من نوعی مرزبندی میکند و ارزشمند است. من فکر میکنم آقا روی این میایستند و بیشتر آن بحث مرزبندی است که آنجا به نظر آقا قابل تجلیل و تکریم است.
خط رهبری: به بحث حجاب هم بپردازیم. اول بفرمایید که بهصورت کلی نگاه رهبر انقلاب به مسئله حجاب چیست؟ یک کلیتی از نگاه آقا به مقوله حجاب را تبیین کنید.
حجتالاسلام و المسلمین صلحمیرزایی: حجاب ازنظر اسلام یک وسیله است برای حفظ امنیت زن، برای حفظ امنیت اخلاقی جامعه، برای حفظ حیات و عفت زن و مرد. و حجاب زن هم لزوماً به معنای همین پوشش صرفاً نیست. مثلاً در همین عرصه شما بحث عطر زدن و جذابیت بویایی را میبینید؛ بحث محرک بودن رنگ و... یعنی باید یک پوشش سادهای باشد که زن را بهعنوان یک انسان در جامعه معرفی کند نه بهعنوان یک جنس. این اولویت است و حجاب وسیلهای است که این را در حضور نامحرم تأمین میکند. حالا این میخواهد در زمینه نوع ارتباط باشد، نوع صدا باشد، آرایش باشد، همه اینها در واقع ابعاد مختلف بحث حجاب است. البته که در مقابلش هم بحث چشم پایین انداختن مردها در قرآن کریم است. اینطور نیست که فقط برای خانمها تکلیف ایجاد شود. از آن طرف ما تکلیف مردها را هم داریم و خود مردها باید یکسری مراعاتها داشته باشند. همچنین در پوشششان هم مردها تکلیف دارند یعنی برای مردها هم اینگونه نیست که بتوانند هر پوششی داشته باشند و هر میزانی بدنشان را به نمایش بگذارند.
در زمینه حجاب که حالا بیشتر متمرکز بر پوشش است آن چیزی که حضرت آقا نظرشان است تقریباً میتوان گفت نظر قاطبه فقهای ما هم همین بوده است. یعنی اولا حجاب ضروری مذهب ماست. اصلاً نمیشود در این مسئله کوتاه آمد. یعنی یک خانم مسلمان نمیتواند بگوید حجاب ضروری مذهب من نیست، حجاب حتماً ضروری است. الان میدانید حتی ضروری اسلام است ازاینجهت که به هرکسی بگویید زن مسلمان چه ویژگیای دارد اول حجاب به ذهنش میآید حتی کفار هم این شناخت را از اسلام دارند. در این شکی نیست. خود آقا هم در این دیدار اخیر به این اشاره کردند که در وجوب حجاب و اهمیت حجاب بحثی نیست. اما اینکه به چه شکلی باشد؟ به چه گونهای باشد؟ چه رنگی باشد؟ چهجوری آن پوشیدگی و آراستگی در کنارش رعایت شود؟ این دیگر برمیگردد به عرف. قاعدتاً اگر پوشش باشد باید یکجوری باشد که برجستگیهای بدن معلوم نشود، قاعدهاش این است که مثلاً باید مقنعه بلندی باشد دیگر حالا اینکه در قرآن هم بهش اشاره شده، مقنعهای که مثلاً شاید تا میانه بدن بیاید یا شبیه آن مقنعههایی که دیدید این خانمهای هندی و پاکستانی و اینها سر میکنند یا مثلاً دامن در طول تاریخ پوشندگی داشته برای بدن زنها که همهجای جهان ما میبینیم دامن وجود داشته و حالا چیزهای دیگری که لازم است. اینها دیگر همهاش برمیگردد به اعراف مختلفه کما اینکه آقا فرمودند دیگر این چادر مشکی این کاملاً ایرانی است. شما در کشورهای اسلامی بروید. خانمها عبا میاندازند روی سرشان اگر بخواهند حجاب بگیرند و واقعاً بهش عبا میگویند. در واقع آن عبای عربی است و رنگش مشکی است. اینها هیچ موضوعیتی ندارد و مادران ما همیشه موقع نماز از چادر سفید استفاده میکردند. یعنی نه رنگش نه نوع پارچهاش و... اینها هیچکدام در فقه ما نیامدند روی آن نظر بدهند و نظر آقا هم همین است.
خط رهبری: رنگ پوشش به عرف بستگی دارد؟ یعنی یک رنگی اگر در اجتماع بیاید که جلب توجه کند دیگر پذیرفته نیست درست است؟
حجتالاسلام و المسلمین صلحمیرزایی: بله، مثلاً اگر رنگ جیغی باشد. الان شما ببینید پاکستانیها، بلوچستانیهای خودمان پوشششان رنگی است یا خانمها در بعضی مناطق رنگ روسریشان کاملاً گلگلیست و... اکثر ایران را شما بروید ببینید رنگهای متنوعی در پوشش دارند مثلاً جنوبیها و بندریهای ما و... و اشکالی ندارد.
خط رهبری: یعنی عرف مؤثر است از نگاه شرعی
حجتالاسلام و المسلمین صلحمیرزایی: بله یعنی آن لباس شهرتی که گفته میشود این است که مثلا اگر منِ طلبه یک رنگ نارنجی برای قبا انتخاب کنم و بروم در خیابان، انگشتنما شدم این میشود لباس شهرت. خیلی از خانمهای متدین ما وقتی میروند خارج از کشور مانتوهای گشاد میپوشند. مراجع اینجا میگویند اگر ضرورت داشته باشد اشکالی ندارد. اگرچه که چادر برای زن ایرانی همیشه یک نماد عفاف و حدگذاری بوده است. در کنارش هم ما خانمهایی داریم که مانتویی هستند و میبینید پوشش کاملاً پوشیده است.
پس این بحث عرفی هم برای مردهاست هم برای خانمها. باید یکجوری شود انسان که در جامعه با لباسش به تعبیر غربیاش یکدفعه هایلایت نشود. در محیط جامعه مثل بقیه باشد. هم برای مرد هم برای زن. آقا هم نظرشان همین است. اگرچه که چادر را آقا به عنوان حجاب برتر همیشه فرمودند و به عنوان یک لباس ملی و حجاب ایرانی این را مطرح کردند.
خط رهبری: یک بحثی اینجا در مسئله حجاب مطرح است که حکومت اسلامی نسبت به حجاب چرا باید الزام و اجبار داشته باشد؟ رهبر انقلاب یکبار در دیدار با مداحان این موضوع را اشاره کرده و پاسخ دادند. در نگاه امام(ره) و آقا مبنای اینکه اساساً حکومت اسلامی در حوزه بحث حجاب مداخله و قانونگذاری میکند چیست؟ آیا نمیشود حکومت اسلامی داشته باشیم اما نسبت به مسئله حجاب الزامی نگذارد؟
حجتالاسلام و المسلمین صلحمیرزایی: شما وقتی عرصه اجتماعی را لحاظ میکنید نمیتوانید نسبت به رفتارهایی که جامعه را دچار مشکل میکند بیتفاوت باشید. حالا فرقی نمیکند یکیاش مسئله حجاب است. خود آقا در همان سخنرانی که اشاره کردید مثال مشروبفروشی را میزنند. شما همه برخوردها را دارید دیگر. یعنی وقتی که قانونگذار نگاه میکند یا رهبر جامعه نگاه میکند یک اتفاقی که ممکن است در حوزه فردی تعریف شود ولی دارد ضربه میزند به جامعه، او موظف است ورود کند.
خط رهبری: اثر و پیامد اجتماعی دارد در واقع
حجتالاسلام و المسلمین صلحمیرزایی: بله این پیامد اجتماعیاش خیلی مهم است. الان ممکن است یک کسی بگوید آقا من میخواهم بروم دلار بخرم، قانونگذار میگوید از اینقدر دلار بیشتر تو حق نداری در خانهات داشته باشی بهخاطر اینکه با آن میزانی که تو داری از بازار عرضه ما خارج میکنی و میبری احتکار خانگی میکنی داری ضربه میزنی.
اگر شما اینجوری دیدی در همهجای جهان وقتی قانونگذار احساس کند یک رفتار پیامد اجتماعی دارد اینجا میآید قانون تصویب میکند. و هم آقا و هم امام(ره) نسبت به این مسئله موضع ایجابی داشتند و گفتند باید حتماً قانونگذاری صورت بگیرد و باید حتماً حاکمیت نسبت به این مسئله اعلام موضع و پیگیری کند. حالا این دنبال کردن حاکمیت یک بخشش اقدامات قضایی است. وقتی آقا میگویند حاکمیت لزوماً به این معنا نیست که حالا ما فقط یک بعد را ببینیم. حتماً بحثهای فرهنگی و آموزشی هم هست کمااینکه آقا یک وقت فرمودند که شما با باتوم که نمیتوانید فرهنگسازی کنید، باتوم لازم است برای کسی که دارد یکجایی را میشکند بروید او را از کارش باز دارید؛ یعنی حتماً بحثهای فرهنگیآموزشی نیاز است.
در این حداقل دهدوازده سال اخیر میزان کاری که برای ترویج حجاب، برای بومیسازی حجاب، برای راحت کردن باحجاب بودن درزمینه مد و لباس و... شده در کل تاریخ مثلاً صدسال اخیر بینظیر بوده است و خود این هم معمولاً سردمدارش خانمها بودند. فعالیتهای زیادی شده است. یک طرف پر از هجمه علیه حجاب است و این طرف هم خانمهای ما دوست ندارند حجابشان را کنار بگذارند، در چنین شرایطی نمیتوانیم بگوییم انقلاب برای باحجاب کردن این دخترها هیچ کاری نکرده است
خط رهبری: این بحثی که آقا درباره بدحجابی و ضعیفالحجابها و نحوه برخورد با آنها در این یکی دو سال اخیر داشتند به نظر شما نگاه جدیدی است؟ یا اینکه موضع جدیدی نبود اما کمتر مطرح شده بود؟
حجتالاسلام و المسلیمن صلحمیرزایی: آقا در همان دیداری که در خراسان شمالی با علما داشتند این جملهشان را یادتان است که بالاخره این خانمها دلباخته انقلاب هستند، رهبرشان را که میبینند گریه میکنند در آنجا، خیلیهایشان هم به قول آقا میفرمایند شما بهشان میگویید بدحجاب در عرف ما بهشان میگویند بدحجاب. کما اینکه نسبت به مردهایی هم که چندان ظاهر اسلامی نداشتند، اینها وقتی در مقابل امام(ره) و آقا قرار میگیرند من یادم نمیآید یکجایی مثلاً امام(ره) تذکر نسبت به ظاهرشان داده باشند. خیلی از خانمهای مدالآور و دانشجویان که خدمت آقا میرسند اینها مثلا موهایشان معلوم است. من یادم نمیآید تذکر حجاب آقا داده باشند. نه اینکه نخواهند نهی از منکر بکنند. این خانم یک رفتار اشتباهی ازنظر شرعی دارد انجام میدهد ولی نسبت به آن آرمان انقلاب اسلامی میبینید که این خانم در آن زمینی که جمهوری اسلامی دارد تعریف میکند نقشش بهعنوان یک شهروند را درست انجام میدهد اگرچه که در زندگی فردی یا در آن پوشش خودش مسئلهی شرعی را کامل مثلا رعایت نکند.
من میخواهم شما را ببرم به کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن. آقا وقتی بحث ولایت را مطرح میکنند شبیه این عبارت و مضمون است که یهودی اهل کتاب نفعش از آن مسلمانی که زیستش و حرکت اجتماعیاش به درد جامعه اسلامی و شبکه ولایت نمیخورد، اثرش بیشتر است. کما اینکه مومنی که رفته ذیل طاغوت زندگی میکند آقا میگویند این در توری نامرئی است که همه اقداماتش در سبد طاغوت دارد ریخته میشود.
از این بُعد وقتی نگاه میکنیم میبینیم که خود آقا بر اصل حجاب و ضروری بودنش تأکید و تصریح میکنند ولی در کنارش هم گفتند نباید ما لزوماً هرکسی را که حجاب ندارد بگوییم این دارد پیام ضدانقلابی میفرستد با ظاهرش، نباید این را داشته باشیم و نمونههای خلاف دارد؛ بعد مثالهایی هم خود آقا زدند؛ هم ازجهت تدین اینها یعنی ممکن است این یک عیبی دارد، آرایش میکند، به هر دلیلی نمیخواهد موهایش را داخل روسریاش کند، ممکن است مانتوی بدی پوشیده باشد، ولی همین شخص وقتی داخل حرم امام رضا (علیه السلام) میشود آنقدر اشک میریزد، شب احیا میبینید که با خدا ارتباطش شکل میگیرد.
من اینجا یک روایتی از امام کاظم (علیه السلام) بگویم. طرف رفته پیش حضرت میگوید بعضی از دوستان شما هستند عرقخورند و گناه کبیره میکنند آیا ما از اینها برائت بجوییم؟ حضرت میفرمایند که: «لا» حالا تعبیر حضرت این است که از خودش بدتان نیاید از عملش بدتان بیاید. بعد حتی سوال میکند که به او بگویم فاسق فاجر؟ آقا میفرمایند نه! امام کاظم (علیه السلام) میفرمایند که به او بگویید فاسق العمل، فاجر العمل، خبیث الفعل، طیب الروح و البدن. خیلی این نگاه به نظر من نگاه متعالیای است. دقیقاً همان نگاه خداست دیگر؛ مثلاً میگوید فرعون را خدا میخواهد از کارهایش جدا کند میگوید بروید پیشش مهربان با او صحبت کنید شاید برگردد، خدا دوست دارد فرعون برگردد. شما با این دید نگاه بکنید. یعنی خود خدا تفکیک ایجاد میکند بین گناه و گناهکار. پیامبر بین شرک و مشرک جدا میکند و آنقدر برایاینکه این مشرک را از شرکش نجات دهد تلاش میکند که آیه قرآن میفرماید: «لعلّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِین».
خط رهبری: با همین نگاه بحث امر به معروف و نهی از منکر از نگاه رهبر انقلاب نسبت به این قشر چطور است؟ از یک طرف حجاب یک ضرورت شرعی است از یک طرف یک نقصی وجود دارد در رفتار، به هرحال یک نظام ارزشیای هم در جمهوری اسلامی داریم. اینها برآیندش چطور میشود؟ آیا میتوانیم بگوییم چون ایشان در بحث امر به معروف و نهی از منکر تعابیر رفق و مدارا را دارند، رویکردشان در اینجا هم مبتنی بر همان ایده جذب حداکثری است؟
حجتالاسلام و المسلمین صلحمیرزایی: در خود بحث امر به معروف و نهی از منکر یک عبارتی دارد که در زمینه نگاه به گناهکار است. اصلاً میگویند آمر به معروف و ناهی از منکر باید مثل پدر مهربان باشد. یعنی شما باید این خانم بدحجاب حقیقتش را دوست داشته باشی تا برایش وقت بگذاری و بپذیری ریسک برخورد با این خانم را که بالاخره ممکن است یک چیزی به شما بگوید، حداقل این است که بگوید: «به شما ربطی ندارد». شما این هزینه را میکنی، چرا؟ چون اسلام به شما یاد داده است که انسان گناهکار را باید دوست داشته باشی نه بهخاطر گناهش بلکه بهخاطر آن ذاتش. میخواهم عرض بکنم نهی از منکر و امر به معروف در این مسئله مکمل آن نگاه آقاست. یعنی میگوید این دختر ماست. مثل یک پدر واقعاً. اینکه روایت میگوید مثل یک پدر مهربان امر به معروف و نهی از منکر کن یعنی پدر وقتی بچهاش فرض کنید _نعوذ بالله_ مشروب بخورد این پدر ناراحت نمیشود؟ یک پدر متدین. ناراحت میشود، اعصابش هم به هم میریزد ولی این پدر نگاه میکند که اگر این پسر قرار است درمان شود من پدر باید بروم کمکش کنم، حتماً کمکش میکند. من فکر میکنم این ازنظر آن دیدگاه عاطفی مسئله را خیلی متحول میکند. بعد نوع گفتن هم حتی تأثیر میگذارد. واقعاً این کسانی که الان بیحجابند میدانند که کارشان حرام است. مثل ماهایی که فرض بفرمایید مثلاً وقتی غیبت میکنیم نمیدانیم گناه کبیره میکنیم؟ پس چرا میکنیم؟ خب به همان دلیل هم آن خانم هم بیحجاب است. به قول آقا که گفتند عیب آنها را ما میبینیم، عیب ما باطنی است دیده نمیشود.
به نظرم جبهه انقلاب باید چتر محبتش را بگستراند در فضای دانشگاه، در فضای اجتماع، در هر فضایی که هستند. من فکر میکنم این قابل جمع است اگرچه که جامعه اسلامی جامعهای است که گناهکار نباید راحت باشد. نه اینکه حالا ما شکنجهاش بکنیم. یعنی بدون اینکه ما این رفتارهای خشونتآمیز را بخواهیم توصیه بکنیم بالاخره خود آقا هم یک جایی میگویند دیگر که نفر اول بگوید، نفر دوم، گاهی اوقات نفر چهلم اثر میکند. بالاخره آن خانم هم در یک اتمسفری زندگی کرده، در یک جایی بوده، حجاب را برایش بد جلوه دادند و... اینها حتما احتیاج به تبیین دارند ولی در کنارش هم عموم مردم وقتی به میدان بیایند خود حضور میدانی انسانهای متدین در بعضی از عرصهها گاهی اوقات خودش کمک میکند.
البته آن کشفحجابیها بعضیهایشان واقعاً با هدف براندازی دارند کشفحجاب میکنند، صرفاً فقط یک اعتراض اجتماعی نیست و دارند یک کد جدی را میدهند. ولی خیلی از همینهایی هم که کشفحجاب کردند و خواست دشمن را قبول کردند مشکل شناختی دارند. خیلی از اینها هم جنبه عاطفی دارد و احساسی است.