سرویس تاریخ «انتخاب» / سفرنامه اسکات وارینگ در ایران: کتاب سفرنامه اسکات وارینگ به ترجمه دکتر ابوالقاسم سری و به همت ارنست بئیر مقدمه نویسی و ویراستاری و با ترجمه آن مقدمه به خامه دکتر غلامرضا ورهرام در ایران چاپ شده است. این کتاب توسط نشر اساطیر منتشر شده است.
«انتخاب» بخشهایی از این سفرنامه را به صورت روزانه منتشر میکند. با ما در خوانش این سفرنامه هیجان انگیز همراه باشید.
هرگونه کوشش برای به دست دادن گزارشی از زبان فارسی، برداشت آدمی را سخت لو داده، سزاوار خرده گیری میسازد. اگر لازم نمیدانستم که چیزی در این باره بگویم به طیب خاطر از آماج این خرده گیری شدن پرهیز مینمودم، زبان پارسی چنانکه امروزه به آن سخن میگویند پیشینهای دراز ندارد. نظامی و سعدی و حافظ را میتوان پردازندگان اصلی این زبان آهنگین و پرداخت شده دانست. پیش از این دوران واژههای تازی نوشتههای فارسی کمتر دیده میشد و هر چند زبان پاک بود، ولی بسیاری از زیباییها و لطفهایی را که اکنون داراست نداشت. چه ناهموارست شعرهای خاقانی در سنجش با شعرهای حافظ شاید فردوسی در این میان استثنایی بزرگ باشد، اما شاهنامه هم با مثنویهای آهنگین یوسف و زلیخای جامی یا لیلی و مجنون هاتفی در خور سنجش نیست.
گفتنی است که ما همگی آماده ایم آنچه را که در نمییابیم خوار شماریم و آنچه را که با دشواری یافته ایم بیش از اندازه ارج نهیم؛ در همه گزارشهایی که از زبان فارسی به دست داده اند یا به آن سخت ناسزا گفته یا به گونهای گزافه آمیز آن را ویلیام جونز دریافته است که غزلهای فارسی را به همان اندازه هر ستوده اند. سر آهنگ در (Metastatio میتوان در موسیقی آورد شیرینی بی همتای صفتهای مرکب و آمدن پیاپی واژههای همآوا گوشنواز ست هر چند شاید همیشه مفهوم را نرساند همۀ اندیشه هایشان میتواند با آسانی و هماهنگی به سخن درآید. به راستی در میان زبان مرد روستایی و مرد ادب تفاوت بسیار اندک است. گفته میشود زبان فارسی در شیرینی و همآهنگی با زبان ایتالیایی و در زبان گفتاری با زبان فرانسه سنجیده میشود.
هر ملتی نویسندگان بد دارد و ایرانیان به هیچ روی بی همانند نیستند. شاید این یکی از انگیزههای بنیادی نکوهش و ستایشی است که با گشاده دستی از زبان فارسی شده است ستایشگران به نقصهای آن بینایی نداشته و نکوهشگران به شوریده حالیهای پرجوش و خروش مخالفان خود گوش فرا نداده اند. ایرانیان به چند نویسنده انگشت شمار خود که میتوان نوشتارهایشان را با خوشی خواند میبالند برتریهای این نویسندگان از رهگذر خطاها و ابهامی که در نوشتارهای همروزگارانشان هست درخشش بیشتری مییابد و آنان که بارها گستاخی استعاره هایشان ستایش ما را برانگیخته است برخی از شعرهایشان در برابر خرده گیری ما تاب نمیآورند، اما داوری درباره شایستگیهای هر زبان از رهگذر ناهمسانی نسبی آن با زبان ما درست نیست. اگر بخواهیم در زبانی بیگانه پیشرفت کنیم باید پسند دیگران را دارای مزیتهایی دانسته گذشتهایی داشته باشیم. زمانی که میبینیم در کمیابی همه جاگیر ادبیات، این مردم نویسندگانی نابغه و پرآوازه دارند زمانی که میبینیم که چند کتاب انگشت شمار هم که از چنگالهای وحشی تازیان جنگهای صلیبی جان به در برده ممکن بود در ویرانی همه گیر زبان و ادب یونانی و رومی نابود شود. در چنین روزگاری چارهای نداریم جز اینکه بپذیریم تنها دانشی که میتوانسته ایم به دست آوریم میبایست از ایران و عربستان بوده باشد. بدین سان پسند و ذوق ما میبایست بر پایۀ ساختمایههای گونه گون شکل پذیرد و گاه زیباییهایی که اکنون آماج ستایش، ماست آماج نکوهش ما. شود با این همه خوشبختانه ما از این بلا به دور مانده شاید این بیشتر به سود ایرانیان باشد که در روزگاری که ادب از جهان غرب کناره گرفته بود، در روزگاری که نیاکان ما در جنگهای مسخره صلیبی درگیر بودند و گاوان نری را که علیه آنان به عربده پرداخته بودند خاموش میکردند پادشاهان آسیا در روزگارانی که بارنها (خانان و نژادگان ما نمیتوانستند نام خود را امضا کنند، دانشمندان و نابغگان را پاداش میدادند فردوسی شاهنامه می. سرود، اما خورشید دانش خاور زمین جاودانه فرو شده است و در این میان خورشیدی که آسمان ما را تابناک میسازد با شکوهی فزاینده میدرخشد.
پیش از آنکه به نگرشهای خود پایان دهم شاید تفاوت بسیار فراوان میان زبان گفتاری فارسی در هند و ایران گفتنی باشد همسانی تلفظ فارسی در این دو کشور یا بسیار ناچیز ست یا کسره وجود ندارد اصطلاحها بسیار دیگرگونه است چندان که هندی را با دشواری بسیار و غلطهای پیاپی روبه رو میسازد و بیگانهای که زبان انگلیسی را همچنان که نوشته میشود تلفظ میکند بیش ازین به اشتباههای بزرگ: دچار میشود، اما چون میدانم این باور با پذیرش همگان روبه رو نمیشود بی گمان اگر نمونههایی را در پشتیبانی ادعای خود بیاورم، بخشوده خواهم بود. د. نگفتمت بدهش (No ooftumut bidihush را هندی چنین میگوید: من نگفتم به شما که او را بدهید (Mun nu gooftum bu shoomu ki ora bi dihid) که به جای جملهٔ سه واژهای ایرانیان جملهای هشت واژهای به کار برده است. زبان پارسی به گونهای شگفت آور کوتاه است و زبان پارسی گفتاری در هند به گونهای خنده آور دراز و پرچانه است؛ فارسی ایران شیرین و نرم فارسی هند خشن و نادلپسند ست حرفهای و آهی کشیده ce و oo تلفظ میشوند و، چون این حرفها کمابیش در هر واژهای به کار میرود تفاوتی که در هماهنگی یک جمله پدید میآورد شگفت انگیزست.