arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۶۸۲۳۳
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۸ - ۱۴ اسفند ۱۴۰۲
شماره سیزدهم؛

خاطرات سفیر اسرائیل در ایران: آیت‌الله شریعتمداری به من چه گفت؟

چه خوب است که کورش شاه ایران از یادشان نرفته که در حقشان چه کرده، ولی قدری نگران برادران دیگرمان در شهر عزیز قدس و دیگر شهر‌های آن بلاد هستیم که تحت فشارند امیدواریم دولت اسرائیل با همان احترامی برادران ما را در قدس ببیند که ما مردم یهود را در ایران می‌بینیم. حضرت ابراهیم جد ملت‌ها بود، ما بچه‌های اسمعیل هستیم حضرت موسی کلیم الله بود، همه بنده یک خدانیم و به او توکل داریم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: مئیر عزری، متولد اصفهان و از خانواده‌های یهودی ایران بود که نقش مهمی در آژانس یهود داشت. او از سال ۱۳۳۶ تا پیروزی انقلاب در ایران به عنوان سفیر غیررسمی اسرائیل حضور داشت. مئیر عزری در سال ۱۳۸۰، خاطرات خود را نوشت و در آن به نقش و نفوذ جامعه یهودی در ایران قبل از انقلاب اشاره کرد. خاطرات او به کوشش غلامرضا امامی و توسط نشر علم منتشر شده است.

از قسمت قبل:

«از فروزانفر خواستم در دیداری با شریعتمداری او را در برابر تندروی‌های گروه می‌همان آگاه کند روزی فروزانفر پیشنهاد کرد به دیدار با آیت الله العظمی شریعتمداری به قم برویم استاد فروزانفر در میانه راه از شیوه رفتار و برخورد با رهبر شیعیان جهان برایم بسیار گفت همچنین گفت که پیش از ورود به اتاق آیت الله به او خواهند گفت که ما از تهران آمده‌ایم. پرسیدم به آگاهی نامبرده رسانده‌اید که من همراه شما هستم؟ پاسخ داد به آگاهیی حضرت رسانده‌اند که همراه من یکی از بزرگان سیاسیی خارجی است که به دیدار، می‌آید ولی از جزئیات چیزی نگفته‌ام.»

اجازه دادند و داخل اتاق شدیم؛ فروزانفر کنار دست شریعتمداری روی زمین نشست و من نیز کنار دست وی، فروزانفر پس از خوش و بشی کوتاه گفت: شخصیت نادری را به حضورتان آورده‌ام بلکه به یاری حق و دعای خیر شما بتواند افتخار خدمتی داشته باشد. ابوی این جوان از خدمتگزاران صادق مملکت بوده و خودش نیز مؤمن با تقوانی است که در اسرائیل مملکت ایران خدمت می‌کند عشق و ایمان معنوی و اعتقاد به اصول مذهبی او را به اسرائیل کشانده و به منظور اجر اخروی و صواب باقی جرید‌های وزین را به زبان فارسی برای ایرانیان آن دیار منتشر می‌کند. با آرزوی خدمت به بیت آبا و اجدادی سازمانی از ایرانیان در اسرائیل تشکیل داده که دانم در فکر قدمی مفید برای کشورشان ایران هستند.

 مزید بر کل این خصوصیات مرضیه در مورد فریضه‌های اسلامی و واجبات عینی نیز با ما معاضدت‌های مستحکمی دارد و مسلمانان اسرائیل را با ما متحد می‌کند چندی از شخصیت‌های مذهبی و عائله‌های رجال شیعه را برای معالجه به اسرائیل فرستاده است که همه به سلامتی مراجعت کرده‌اند. عطف به آنچه که قبلاً به استحضار مبارک رساندم شخصاً شرفیاب شده‌اند تا جنابعالی با دید خودتان سؤالاتی را که ضروری تشخیص می‌دهید مطرح بفرمائید از این بنده ناقابل بشنوید و اظهر و من الشمس بدانید که او صالحترین و صادقترین کسی است که با بلاغت و بصیرت می‌تواند به سؤالات حضرت آیت الله العظمی جواب دقیق بدهد.

فروزانفر پس از پایان سخنانش خود را به گوش شریعتمداری نزدیکتر کرد و پرسید حضار باید تشریف داشته باشند؟ شریعتمداری نیز آهسته پاسخ داد آقایان برای همین منظور دعوت شده‌اند، هر کدامشان صاحب نفوذی هستند، و سپس رو به من کرد و گفت:

خوشوقت جوانی که در ایران متولد شده در ایران بزرگ شده به اسرائیل رفته تا به ایران خدمت کند و دوباره به ایران برگشته تا به خدماتش ادامه بدهد ما از شما متشکریم از شما قدردانی می‌کنیم و به شما خوش آمد میگونیم ما برای یهودیان ارزش زیادی قائل هستیم آن‌ها پسرعمو‌ها و برادران ما هستند. شنیده‌ایم که در تمام کنیسه‌ها به جان شاه مسلمان ایران دعا می‌کنند برای ما همین بزرگترین دلیل است که ملت شما نمک ناشناس نیستند. چه خوب است که کورش شاه ایران از یادشان نرفته که در حقشان چه کرده ولی قدری نگران برادران دیگرمان در شهر عزیز قدس و دیگر شهر‌های آن بلاد هستیم که تحت فشارند امیدواریم دولت اسرائیل با همان احترامی برادران ما را در قدس ببیند که ما مردم یهود را در ایران می‌بینیم. حضرت ابراهیم جد ملت‌ها بود، ما بچه‌های اسمعیل هستیم حضرت موسی کلیم الله، بود همه بنده یک خدانیم و به او توکل داریم.

 در اینجا شریعتمداری از من خواست اگر چیزی برای گفتن دارم بگویم با ستایش خداوند یکتا و سپاسگزاری از وی گفتم: از اینکه رخصت داده شده تا افتخار عظیم مجالست حضرت آیت الله العظمی قطب شیعیان عالم نصیبم شود. خدای ارحم الراحمین را شکر می‌گویم و به درگاهش استفاده می‌کنم عمر حضرتشان ظل توجهات امام زمان فرج الله تعالی طویل گردد تا رشته و داد و اخوت کلیمیان را با پسر عمو‌های مسلمانشان هر روز مستحکمتر نمایند و این حبل متین را مایه رفاهیت عام ببینیم. این گفتار از پیش با شادروان فروزانفر هماهنگ شده بود. شرفیاب شده‌ام تا به عرض مبارک حضرت آیت الله العظمی برسانم که آزادی در اسرائیل ویژه مردم و سیاستمداران نیست، پیروان مذاهب نیز همه آزادند هر گونه که دینشان می‌گوید از قوانین آن پیروی کنند و کسی مزاحم کسی نشود در سایه دموکراسی اسرائیل پیروان همه دین‌ها از حقوقی مساوی برخوردارند، بنابراین مسلمان و یهودی و مسیحی از نظر قانون برادرانی هستند که در یک خانه زندگی می‌کنند.

 همانگونه که شما نیز فرمودید ملت یهود هرگز مهر کورش بزرگ شاهنشاه ایران را فراموش نخواهد کرد و تا جهان باقی است این یاد خوش از دل یهودی بیرون نخواهد رفت نکته دشوار اینجاست که اعراب نه از ما و نه از شما دل خوشی ندارند به دیگر سخن آن‌ها از شیعه و یهود بیزارند بی‌گمان این دشمنی و بدخواهی ربطی به مذهب ندارد زیرا یهود و اسلام باهم دشمنی ندارند مؤمنین در هر دو سو می‌توانند هزاران سال بی درگیری باهم زندگی کنند.

گوش‌های تیز و چشم‌های خیره در خاموشی بی جنبش آن چهاردیواری رنگ و رونی که به چشمم می‌خورد و بونی که بینی‌ام از آن میانه در می‌یافت و به سرم می‌رساند مرا به یاد عموزاده‌ام شادروان موسی نعیم شاعر انداخت که این داستان را از یکی از پیشوایان شیعه در اصفهان شنیده بود دمی اندیشیدم و گفتم پسر عمویی در اصفهان داشتم با نام موسی نعیم، شاعری پارسی گو بود و خوش می‌سرود، در مجمع شعرای اصفهان مقامی داشت روزی از زبان یکی از شیوخ مسلمان که او نیز شاعر زبردستی بوده تعریف می‌کرد روزی که خداوند جهان آفرین حضرت محمد را برای دریافت قرآن به عرفات فراخواند آن حضرت همپای فرشته راهنما راه می‌پیمود و از آسمان بالا می‌رفت حضرت ناگهان ایستاد، فرشته پرسید چرا ایستادی یا محمد؟ ، حضرت پاسخ دادند کاروان شتری از آن گوشه، می‌گذرد بگذار بگذرد تا در خاموشی ی روحانی به راه ادامه دهیم ... فرشته پاسخ داد: این کاروان از آغاز آفرینش بی ایستا در رفتن بوده و کسی هرگز پایانش را نخواهد دید.

حضرت با شگفتی پرسید این کاروان شتر چه چیزی با خود حمل می‌کند؟ ، فرشته پاسخ داد: تورات موسی کلیم الله و نوشته‌های پسین آنراء حضرت محمد فرمود پس زودتر حرکت کنیم تا من هم کتابم را به دست آورم فرشته گفت هر پیامبری که به درگاه الهی برسد تنها بخش تازه‌ای از این کتاب را خداوند به او مرحمت می‌فرماید!

عموزاده‌ام موسی نعیم کم و بیش هم سن شادروان پدرم بود سروده‌هایی به زبان‌های فارسی و عبری داشت که بیشتر زمینه‌های تاریخ و فرهنگ و هنر یهود را به یاد می‌آورد بانگ خوش آهنگش به نام نیکش افزوده بود و برای خواندن سروده‌هایش به برخی می‌همانی‌ها فراخوانده می‌شد سال‌ها کوشید تا به عضویت انجمن نویسندگان و سرایندگان اصفهان درآمد روزی یکی از بزرگان این انجمن به نشانه‌هایی ارزنده در کار موسی نعیم برخورد و از وی خواست فلان روز به انجمن بیاید و کار‌هایش را به دیگران بنماید گویا یکی از سروده‌های زیبایش آنشب کینه رشک ورزان را برانگیخته و او را از خود میرانند موسای خاموش و دلشکسته را چنان از خود راندند که دیگر به آن انجمن پای ننهاد موسی با خانواده‌اش به اسرائیل مهاجرت کرد و در سوخنوت ( آژانس یهود ) کاری گرفت و پس از چند سال بازنشسته شد.

موسی نعیم در اصفهان کارخانه شراب‌سازی «می‌ارغوان» را ساخته بود و هر از گاه جامی می‌نوشید دچار بیماریی کبدی شد. پزشکان اسرائیلی از او خواستند دیگر می‌ننوشد موسی آنروز‌ها پنجاه ساله بود، چندی ننوشید ولی زیر فشار ناگواری‌ها دوباره به می‌پناه برد تا هشتاد سالگی دوام آورد هنوز شادان و خوش بود. شبی در راه رفتن به کنیسا یک خودرو او را به زیر می‌گیرد و زخمی می‌شود و به بیمارستانش می‌رسانند. ولی چند روزی بیش نپانید و جان به جان آفرین سپرد.

داستان موسی را را که به پایان رساندم آیت الله شریعتمداری گفت: بله آن حدیث را شنیده‌ام، تخیلی است. نباید پایه‌ای داشته باشد. ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که امپراتوری‌های بزرگ سقوط می‌کنند و دولت‌های صغیر اوج می‌گیرند. من سیاسی نیستم که معارضات سیاسی را تشخیص بدهم ولی گویا در منطقة ما وقایعی در حال وقوع است که کسی نمی‌داند فردا چه خواهد شد. عقیده ما به عنوان یک طلبه که جنبه مذهبی دارد، نمی‌تواند با آن کار‌ها تعارضی داشته باشد.

فروزانفر پای به میدان نهاد و بی رودربایستی گفت:

 حضرت آیت الله واقف هستند که هیأتی به ریاست شیخ احمد شلتوت از مراکز و جوامع اسلامی برای تنظیم مقاوله نامه‌های مودت به ایران آمده‌اند طرفداریی حضرت آیت الله العظمی به عنوان رهبر جامع الشرایط شیعیان جهان از ادعا‌های سیاسی این جماعت، احتمالاً و بعضا با منافع دولت ایران مغایرت خواهد داشت موقعیت این کشور را در صحنه‌های بین‌المللی تضعیف خواهد نمود. فروزانفر افزود چنانچه خاطر خطیر مبارک مستحضر است قرار بر این است که حضرات به حضور مبارک شرفیاب کردند و فتوانی علیه روابط تجاری ی ایران و اسرائیل از حضرت آیت الله تقاضا کنند، نعوذ بالله فقط خدا می‌داند صدور چنین فتوانی چقدر می‌تواند برای امنیت امت شیعه فاجعه آفرین گردد و نکته‌ای هم در گوش شریعتمداری گفت که من چیزی از آن در نیافتم.

شریعتمداری که گویی ریزه ریزه گفته‌های فروزانفر را مزه مزه کرده و دانه دانه شنوده‌هایش را در ترازوی خرد سنگین و سبک کرده، باشد به آرامی اندیشمندانه‌ای پاسخ داد: ما معضلات عدیده‌ای در اطراف خودمان داریم مسئولیت‌ها تعهدات و فعالیت‌های شیعه از حوزه سیاست و اقتصاد و طمع دنیوی خارج است. ما طبق سنت و دستورات صریح قرآن مجید شریف موظفیم از حقوق شیعیان جهان طرفداری کنیم، ولو بعضی اوقات با تمنا‌های برادران سنیمان متناقض درآید ما حق دخالت در امور سیاسی نداریم، سیاست کار ما نیست اختیارات شاه و دولت است که سیاست وطن شیعیان را به معاضدت و هدایت نور الهی در ارض مسجل می‌کند. (شیخ الازهر با سرسختی از آیت الله شریعتمداری خواسته بود فتوانی بدهد که پیرو آن دولت ایران از همکاری‌های بازرگانی و هرگونه داد و ستدی با اسرائیل خودداری کند.)

سخنان شریعتمداری پایان یافت همه دستاربندان ریز و درشتی که گرداگرد آن چهار دیواری خاموش نشسته بودند با جنباندن سر‌هایشان پشتیبانی‌هایشان را با سخنان پیشوا به آگاهی وی رساندند. فروزانفر درودگویان برخاست، من نیز به پیروی از راهنمایم داستان دیدار با رهبر شیعیان جهان را پایان یافته انگاشتم همراه سپاس‌های گرم برخاستم و بیرون آمدیم در بازگشت استاد فروزانفر می‌گفت: اینهم یک روز فراموش نشدنی برای شما که رهبر کیش ما را دیدید و همسخنش، شدید امیدوارم خوب بدانید که آیت الله‌ها مانند نمی‌اندیشند.

چند روزی پس از این دیدار روزنامه‌های ایران با آب و تاب از گفت و گو‌های سه ساعته شیخ شلتوت و همراهانش با آیت الله شریعتمداری در زمینه نزدیکی‌های شیعه و سنی نوشتند ولی به گفته روزنامه‌ها آنگاه که به رایزنی در رویداد‌های سیاسی رسیده بودند آیت الله در پاسخ به پرسش‌های پافشاران شیخ شلتوت گفته بود:

این مسائل به ما مربوط نیست ما با سیاست کاری نداریم سیاست کار شاه و دولت و مجلس است. این دیدار آب پاکی به دست‌های درازتر از پا‌های گروهی ریخت که با آرزوی آفریدن تنش‌های بزرگ به ایران آمده بودند. از نزدیکان در بار نیز شنیدم آهنگ کوبنده سخن گفتن شاه با گروه بر این راستا بود که کیشمداران نباید خود را به کار‌های سیاسی بیالایند، ریشه را دریافتم که به دنبال گفت و گو‌های ما با شریعتمداری و گزارش این دیدار از زبان فروزانفر به شاه بوده است.

شلتوت در ژوئیهٔ ۱۹۶۰ نامه‌ای به شاه نوشت و به رسمیت شناختن اسرائیل را برای کشوری با مردمی شیعه نادرست خواند. شاه در پاسخ نوشت این شناسایی به سال ۱۹۵۰ بازمی گردد که ایران اسرائیل را به گونۀ دو فاکتو شناخته است نخست وزیر دکتر مصدق که در سال ۱۹۵۱ گروه نمایندگی ایران را از اسرائیل فراخواند، این شناسایی را نادیده نگرفت. پیرو این پیشینه آشکار، کشور ایران در شناسایی اسرائیل به هیچ روی گام نادرستی برنداشته که کشور‌های اسلامی از آن آزرده گردند.

نظرات بینندگان