سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد»، خاطرات کاخ سفید از زبان جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران ترامپ است. او سابقه معاون وزارت خارجه و نمایندگی آمریکا در سازمان ملل را در دوران جورج بوش پسر نیز در سابقه دارد. بولتون که با رویکردهای ستیزه جویانه در حوزه سیاست خارجی شناخته میشود، 372 بار در کتاب خود به ایران اشاره کرده است. این کتاب توسط انتشارات های امیرکبیر و مهراندیش با ترجمه های مختلفی به چاپ رسیده است. «انتخاب» روزانه بخش هایی از این کتاب را منتشر خواهد کرد.
ترامپ و منوچین تغییری در سیاستهای دوران اوباما ندادند؛ اتفاقاً آنها این سیاستها را بسط دادند و نهادینه کردند. تصمیمگیری درباره تحریمها مانند پرونده «جارندیس علیه جارندیس» در رمان خانه متروک نوشته چارلز دیکنز شده بود. علاوه بر این، منوچین به قدری از پوشش رسانهای منفی بیزار و گریزان بود که به هر نوع تصمیمگیری درباره تحریمهای بحث برانگیز با نگرانی نزدیک میشد. در روزهای نخست دولت ترامپ، منوچین حسابی از توجهی که بعد از اعمال تحریمهای جدید نصیبش شده بود خرسند بود، اما وقتی همه چیز پیچیدهتر شد او بیشتر و بیشتر جا زد.
بعد از سالها بازگشت به دولت وقتی میدیدم حالا وزارت خزانه داری چه نقش بزرگی را در تصمیمگیری درباره تحریمها ایفا میکند، حیرت میکردم. وزارت خزانه داری به جای این که صرفاً یک سازوکار اجرای قانون باشد درباره سیاست خارجی کشور اظهار نظر میکرد که به نظر من اصلاً درست و به جا نبود. همچنین این موضوع مطرح میشد که آیا مانند دیگر اقدامات قانونی وزارت خزانه داری که قبلاً به وزارت امنیت داخلی منتقل شده بود، فرایند اجرای تحریمها هم باید به جای دیگری منتقل شود یا خیر؛ مثلاً وزارت دادگستری، تجارت یا حتی دفاع.
ریسک از بین رفتن جایگاه دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیرهای جهانی از لحاظ تئوری مهم بود؛ اما این خطر مستقل از آثار تحریمهای آمریکا بود. ارزهای دیگر همین حالا هم نقش مهمی در مسائل مالی بینالمللی بازی میکردند و ظهور یورو باعث ایجاد یک رقیب حتی مهمتر شده بود. از سوی دیگر برخی کشورها ارزشان را به دلار گرهزده بودند و اقتصاددانان از «دلاریزه» شدن اقتصادهای ملی گاهی با احکام رسمی و گاهی با اقدامات عملی حرف میزدند، گرایش همگی به یک سمت نبود. در واقع تهدید علیه موقعیت دلار در حال تبدیل شدن به یکی دیگر از استدلالهای منوچین بود، خصوصاً وقتی نگران اعمال تحریمها و خطر دریافت انتقادات از طرف رسانهها بود.
همان طور که ویلبر رأس درباره ماجرای ونزوئلا گفت منوچین اغلب طوری از شرکتهای آمریکایی محافظت میکرد که بیشتر شبیه خوابیدن با دشمن بود تا انجام مأموریتی که سعی میکردیم اجرایش کنیم. این در واقع در دنیای دشوار و پرآشوب امور بینالمللی وقتی تهدید به کاری عملاً مؤثرتر از خود آن کار است نادر است. اگر شمشیرهای اقتصادی آمریکا در طول دولت ترامپ تیزتر بودند شاید میتوانستیم موفقتر عمل کنیم.
یکی از موضوعاتی که باید در میان سادهترین مسائل در نظر گرفته میشد اما عملاً به یکی از خستهکنندهترین مشکلات تبدیل شده بود؛ این بود که چطور باید صنعت نفت ایران را تحت فشار قرار داد. پاسخ همیشگی به هر پیشنهاد برای تشدید تحریمهای نفتی علیه ایران یا ونزوئلا این بود که قیمت نفت جهانی باید به شدت کاهش پیدا کند، این فریاد اغلب از سمت منوچین و خزانه داری یک متخصص خودخوانده بازارهای جهانی نفت شنیده میشد. رئیس شورای ملی اقتصاد لری، کادلو وزیر انرژی، ریک پری و رئیس مشاوران شورای اقتصاد کوین هست بارها گفته بودند که سطح عرضه و ظرفیت جهانی میتوانند آثار قیمتی تحریمهای شدیدتر را کاهش دهند.
هَسِت بر آمار جالب افزایش تولید داخلی نفت آمریکا از زمان پیروزی ترامپ تأکید کرد و کاهش فروش نفت ایران را که چشمپوشی از خرید نفت پیشنهادی ایران به برخی کشورها بیانگر آن بوده است. کم اهمیت جلوه داد اما به نظر من، از آنجا که تحریمها از نوامبر ۲۰۱۸ [آبان ۱۳۹۷] به اجرا درآمده است این تحلیل صحیح نیست. علاوه براین با توجه به پررنگ شدن نقش آمریکا به عنوان یک تولیدکننده نفت او میگفت بالا رفتن قیمت نفت عملاً به نفع تولید ناخالص ملی آمریکاست، حتی اگر قیمت بالاتر نفت برای مصرفکنندگان آثار منفی متناظری داشته باشد. به طور کلی، اساساً این اقدام برای ما از نظر اقتصادی مایه به مایه بود.
اما استدلالهای منوچین خریدار داشتند چون ترامپ همیشه معتقد بود متحدان ما به اندازه کافی فعال نیستند. این قطعاً در قبال ایران درست بود. فرانسه، آلمان و بریتانیا به جای این که بر مقامات ایرانی فشار بیاورند وقتشان را صرف نجات توافق هستهای ایران میکردند نه آنها و نه آمریکاییهای طرفدار توافق اوباما هرگز باور نمیکردند که تحریمهای یکجانبه آمریکا بتواند اقتصاد ایران را نابود کند. آنها با عدم اعمال این تحریمها مانع از فراگیرتر شدن آنها می. شدند بـ د. بر این اساس موفقیت در تشدید تحریمها امر پیچیدهای بود.
اگر ما تندروها ترامپ را قانع میکردیم که منوچین را سر جایش بنشاند، شاهد سقوط اقتصادی شدیدتری در ایران میبودیم، اما این اتفاق نیفتاد. ترامپ میتوانست سیاستها را ابداع کند اما نداشتن ثبات و عزم راسخ مانع به ثمر رسیدن آنها میشد و این درباره تحریمها علیه ایران نیز صادق بود.
ادامه دارد...