پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : ![](https://cdn.entekhab.ir/files/fa/news/1403/1/14/1633187_297.jpg)
سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد»، خاطرات کاخ سفید از زبان جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران ترامپ است. او سابقه معاون وزارت خارجه و نمایندگی آمریکا در سازمان ملل را در دوران جورج بوش پسر نیز در سابقه دارد. بولتون که با رویکردهای ستیزه جویانه در حوزه سیاست خارجی شناخته میشود، 372 بار در کتاب خود به ایران اشاره کرده است. این کتاب توسط انتشارات های امیرکبیر و مهراندیش با ترجمه های مختلفی به چاپ رسیده است. «انتخاب» روزانه بخش هایی از این کتاب را منتشر خواهد کرد.
در حالی که از توکیو به لندن میرفتم تا مقدمات سفر رسمی ترامپ به بریتانیا را فراهم کنم، یک شب برای سوختگیری و استراحت خدمه در ابوظبی توقف کردم و در بیست و نهم مه فرصت پیدا کردم به دیدار شاهزاده ولیعهد محمد بن زاید، در امارات متحد عربی بروم که سالها بود او را به همراه همتای اماراتیام، شیخ طحنون بن زاید و دیگران میشناختم. ولیعهد چندین بار تکرار کرد که نمیتواند به من بگوید که رفتن من به آنجا چقدر مهم است و چه پیامی به کشورهای حاشیه خلیج [فارس] میفرستد.
او و اماراتیها خیلی نگران پاسخ ندادن ما به تحریکات اخیر ایران و تسریع ساخت موشکها و پهپادها و انتقال آنها به حوثیها و شبه نظامیان شیعه در عراق و کمک ایران به طالبان و داعش در افغانستان بودند؛ آنها از آبه شنیده بودند که چرا ترامپ میخواهد با ایران دیدار کند و دلیل این کار را نمیدانستند؛ من سعی کردم ایده ترامپ را توضیح دهم و بگویم این گفتگو فقط یک گفتگوست و هیچ معنای دیگری ندارد ولی موفق نشدم شاهزاده و اعراب خلیج فارس با این حرف موافق نبودند و از آن مهمتر ایران هم موافق نبود؛
آنها همگی آن را نشانه ضعف میدیدند در واقع بعد از این که وارد لندن شدم مشاور امنیت ملی عربستان مساعد بن محمد العیبان که قبلاً با او دیداری نداشتم به من زنگ زد تا بگوید محمد بن سلمان میخواهد من بدانم آنها چقدر از رفتن آبه به ایران ناراحتند.
تأکید کردم که شاهزاده خودش مستقیم به ترامپ زنگ بزند؛ فکر میکردم او شانس بیشتری در مقایسه با من دارد به یاد دوران زمامداری اوباما افتادم که رهبران خاورمیانه یکی بعد از دیگری میپرسیدند چرا اوباما فکر میکند جمهوری اسلامی حاضر است داوطلبانه دست از اعمال تروریستی و سلاحهای هستهایاش بردارد؟ بعد از سفر به بریتانیا، بریتانیاییها و فرانسویها هفتاد و پنجمین سالگرد عملیات نرماندی را نقض کرده و ایران را متقاعد کرده که مذاکره نکند. منوچین گفت ما به راحتی میتوانیم تحریمها را برداریم و برگردانیم؛ این به ایران بستگی دارد ولی حرفش کاملاً نادرست بود.
مکرون گفت فکر میکند ایران به سادگی مذاکرات را رد میکند ولی من فکر میکردم اگر این کار را بکند ما را از شر خودمان نجات داده است کل آن گفتگو فاجعه بود؛ سفر آبه به ایران به اندازه کافی بد بود، اما اضافه کردن اروپاییها به آنها میتوانست اوضاع را بدتر کند.
آنها یک اولویت کاملاً متفاوت داشتند و آن چیزی نبود جز نجات برجام به هر قیمتی؛ به جای این که سعی کنند با جدیت مشکل را حل کنند. البته اگر ایران به اقدامات قلدرمآبانهاش ادامه میداد و باز به منافع آمریکا یا متحدانش حمله میکرد، هر نوع واکنش نظامی آمریکا میتوانست هر گونه دیپلماسی ژاپنی یا اروپایی را در نطفه خفه کند. این چیزی بود که باعث میشد فعلاً به استعفا فکر نکنم.