arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۸۶۹۵۹
تاریخ انتشار: ۴۹ : ۱۶ - ۰۷ خرداد ۱۴۰۳

چرا ۱۴۰۳ سال سرنوشت سازی برای ایران و دنیاست؟

در سال جاری میلادی ۴ میلیارد نفر در جهان فرصت شرکت در انتخابات را دارند و با حادثه دلخراشی که برای رئیس جمهور فقید ایران روی داد، ۸۰ میلیون نفر انتخابات سال ۲۰۲۴ را زودتر برگزار می‌کنند. با این حال تنها با زبان کمیت نمی‌توان از انتخابات سخن گفت؛ کیفیت چه بسا عنصری مهم‌تر در این بازی پرشور سیاسی باشد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

محمد آزاد؛ سرویس بین الملل انتخاب: امسال را مطبوعات در بوق و کرنا سال انتخاباتی جهان نامیدند و هر مجله و روزنامه‌ای مشغول شمارش تعداد انتخابات‌هایی شد که در جهان برگزار می‌شود.

در سال جاری میلادی ۴ میلیارد نفر در جهان فرصت شرکت در انتخابات را دارند و با حادثه دلخراشی که برای رئیس جمهور فقید ایران روی داد، ۸۰ میلیون نفر انتخابات سال ۲۰۲۴ را زودتر برگزار می‌کنند. با این حال تنها با زبان کمیت نمی‌توان از انتخابات سخن گفت؛ کیفیت چه بسا عنصری مهم‌تر در این بازی پرشور سیاسی باشد. 

بیعت با تزار در بحبوحه جنگ 

 تاکنون تعدادی از انتخابات کشور‌ها در این سال برگزار شده است و در برخی موارد این رویداد عملا فقط نام انتخابات را یدک کشیده؛ برای نمونه بعید است کسی انتخاب ولادیمیر پوتین را به عنوان برگزیده انتخابات آزاد و منصفانه، حتی اندکی جدی بگیرد. 

رقبای رسمی پوتین در این انتخابات سه نفر بودند؛ نامزد حزب کمونیست، خارتوف، که حزب متبوع هو در روسیه پایگاه رای مشخص و محدودی دارد؛ علاوه بر این خارتوف تا جایی با نظام سیاسی پوتین‌محور هماهنگ بوده است که از سال ۲۰۲۰ تحت تحریم قرار دارد، به ویژه به دلیل حمایت قاطع حزب کمونیست از جنگ. 

 دیگری یک حزب تاره‌تاسیس در دوما دارد و اصلا کسب‌وکارش لوازم آرایشی است و اصلا بازی گرفته نمی‌شود. دیگر رقیب رسمی پوتین ملی‌گرای کهنه‌کاری بود که فقط یکی دو ایراد کوچک داشت، از جمله اتهام‌های متعدد آزار و اذیت جنسی و مشارکت جدی در اشغال اکراین، از جمله انتقال مقام‌های دولتی.

مابقی رقبای پوتین، رقبای جدی او، یا اکنون دیگر در قید حیات نیستند و به دلایل مختلف مثلا مسموم شده یا از پنجره به پایین پرت شدند و به مرگ طبیعی از دنیا رفتند؛ یا در زندان تأدیب می‌شوند و یا در اروپا و آمریکا چرخ می‌زنند. 

مانور  

در سوریه تا سال ۲۰۱۴ بازی عجیبی در جریان بود؛ انتخاب یک نفر از میان یک نفر؛ در واقع امر انتخاب از تنها یک حزب؛ تنها نامزد حزب بعث اجازه شرکت در انتخابات را داشت و اساسا تنها حزب بعث مجاز به فعالیت بود؛ آن یک نفر سپس فرمان برگزاری انتخابات پارلمانی را صادر می‌کرد و قوا تشکیل می‌شد. 

اما برای نخستین بار در سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) رویه‌ای که بیشتر شبیه بیعت بود به انتخابات تغییر ماهیت داد؛ اما همچنان مشکلات بسیاری داشت، از جمله شرایط سختگیرانه برای کاندیداتوری و مهم‌تر از همه برگزاری انتخابات تنها در سرزمین‌های تحت کنترل حکومت مرکزی؛ به زبان عدد از ۲۵ میلیون نفر سوری تنها ۹.۵ میلیون نفر فرصت شرکت در انتخابات را داشتند. در انتخابات سال ۲۰۲۱ نیز بار دیگر بشار اسد ریاست جمهوری را به عهده گرفت. او فرمان برگزاری انتخابات پارلمانی را همین چند روز پیش اعلام کرد و اعضای پارلمان سوریه نیز به زودی دوباره تعیین می‌شوند. 

انتخابات به مثابه آتش‌بس

 در منطقه، جز سوریه، در عراق نیز انتخابات برگزار می‌شود و به نظر می‌رسد کارکرد آن ایجاد زمان استراحت برای تعدادی گروه به شدت درگیر است که چند روزی به کار آرام شمارش آرا بپردازند و پس از آن بار دیگر یکدیگر را به وابستگی به یکی از کشور‌های منطقه و فساد محکوم کنند، هواداران خود را به خیابان برای درگیری به صف کنند و این کار را تا مرز بروز جنگ داخلی ادامه دهند.

آمار انتخابات این کشور به تحقیق تجربی صحت این فضای سیاسی نامتلاطم را بیش از هر چیز روشن می‌کند: از سال ۱۹۲۱ تا ۱۹۵۸ به واسطه درگیری‌های سیاسی و کودتا ۵۹ دولت در این کشور بر سر کار آمدند که در نوع خود آماری خیره‌کننده است و شاید جز در مقایسه با برخی از کشور‌های لاتین، رکورد هم محسوب شود. 

اما پس از سال ۲۰۰۳، و پایان استبداد صدام حسین و حزب بعث، عراقی‌ها از طرف دیگر پشت‌بام افتادند و در انتخابات ژانویه ۲۰۰۴ صد فهرست انتخاباتی در این کشور منتشر شد. این بازی با تحریم شبه‌نظامیان تروریست القاعده، بخشی از سنی مذهبان و بقایای متشکل حزب بعث -که این انتخابات را در جهت منافع عمال جرج بوش خواندند- و نیز انجام نزدیک ۱۰۰ عملیات تروریستی، در ۲۰ ژانویه انتخابات برگزار شد؛ فقط مشکل این بود که با اعلام نتایج تا نزدیک ۲ ماه چنان اختلافی در میان احزاب و افراد بود که منتخبان اصلا به مجلس نمی‌رفتند تا آیت‌الله سیستانی را وادار به تذکر و هشدار کردند. 

دو انتخابات امسال عراق، یکی سراسری بود و دیگری برای اولین بار در تاریخ آن یرگزار شد، یعنی انتخابات شورا‌ها و نظر به کیفیتی با سابقه فوق‌الذکر آن را هم نمی‌توان چندان معادل نام انتخابات دانست.

تنش به سبک هندی

انتخاب- مطلب اول به انتخابات پاکستان و هند ختم شد. در پاکستان با اندکی تسامح می‌توان گفت سیاست زیر سایه نظامی‌ها است. دقیق‌تر این‌که عمده تصمیمات مهم را آی‌اس‌آی سازمان اطلاعات ارتش اتخاذ می‌کند و نوعی حکومت نظامی غیرعلنی بر آن حاکم است. از همین‌رو تغییر نخست‌وزیر، به ویژه درباره موضوعی، چون تنش با هندوستان که مطلقا در ید قدرت آرتش است تاثیری نخواهد داشت.

در هند تاکنون ناندرا موندی برنده انتخابات است. ادامه حضور او به معنی ادامه تنش با پاکستان و شاید حتی در جهانی آلوده به جنگ، تشدید تنش‌ها است. موندی ناسیونالیست هندو است و گرایش‌های ضد اسلامی او، که در خشونت عریان علیه مسلمانان نمود یافت، ارتباط با کشوری اسلامی مانند پاکستان را گل‌آلودتر از پیش خواهد کرد.

انتخاباتی در ۳ کشور 

انتخابات تایوان به ظاهر انتخابات داخلی است، اما در حقیقت یکی از مهم‌ترین عرصه‌های نبرد چین و آمریکا است. چینی‌ها معتقدند این جزیره چینی است. در تایوان خیلی‌ها نمی‌پذیرند که چینی هستند و اکنون دهه‌ها از درگیری بر سر این مساله می‌گذرد. آمریکا چه نقشی در آبن بازی دارد را باید به شکل کلی گفت همان نقشی که در سراسر دنیا دارد. 

روحیه آمریکایی به دلایل تاریخی خود را مسئول طرف‌گیری در مناقشات جهان می‌داند؛ البته منافع خود را نیز در نظر دارد، اما تنافری با این روحیه آمریکایی ندارد. ترامپ شاید نقطه پایان این روحیه بود. انتخابات تایوان ابتدای سال جاری میلادی برگزار شد و حزب حاکم، که موافق جدایی کامل از چین است بار دیگر در انتخابات پیروز شد. انتخابات در تایوان سابقه طولانی ندارد و تازه از سال ۱۹۹۶ به راه افتاده است. 

چین پیش از انتخابات به شکل رسمی هشدار داد که پیروزی حزب حاکم تایوان را خطری جدی می‌داند. به نظر شوخی هم نمی‌کند؛ تقابل آمریکا و چین بر سر مساله تایوان اخیرا چنان شدتی گرفته است که تحلیلگران چندین بار خطر درگیری نظامی را مطرح کردند. 

رئیس جمهور جهان 

یکی از متفکران چپ یک بار حرف جالبی در مورد انتخابات آمریکا زد و گفت همه مردم جهان باید حق شرکت در انتخابات آمریکا را داشته باشند. حرف بی‌وجهی نیست؛ تاثیر ریاست جمهوری ایکس یا ایگرگ برای بسیاری از مردم جهان عواقب جدی‌تری دارد تا برای مردم آمریکا. مثلا ممکن است شما خارج از آمریکا به دلیل سیاست یک رئیس‌جمهور در بمباران ارتش ایالات‌متحده جان خود را از دست بدهید، فقط به دلیل یکی دو درصد رای بیشتر مردم آمریکا؛ اما همین یکی دو درصد مردم آمریکا نهایت چیزی که از دست بدهند مقداری پرداخت اضافی مالیات است.

انتخابات آمریکا البته همیشه به شکل غیررسمی مشارکت جهان را در دل خود دارد و بسیاری کشور‌ها به کمپین حزبی که به خود نزدیک می‌دانند کمک می‌کنند. 

انتخابات ۲۰۲۴ از چند جنبه ویژه است. نخست خود شخص ترامپ، که همه می‌دانند که وقتی در انتخابات قبلی شکست خورد چه کرد و سپس به دادگاه رفت و جنجال زیادی درست کرد؛ کاری که در آن استاد مسلم است. 

یکی از جذابیت‌های انتخاباتی که ترامپ در آن حضور داشته باشد دقیقا حضور او است. زبان گزنده و طنزی بی‌پروا دارد. مثلا به بایدن می‌گوید جو خوابالو و بسیاری از این دست سخنان. مسائل چین، اوکراین، ایران و رژیم اسرائیل نیز هیچ کدام از دید یک آمریکایی در وضع ثبات یا مطلوب قرار ندارد. 

در مورد ایران هیج وقت مشخص نشد پیروزی دموکرات‌ها بهتر است یا جمهوری‌خواهان. برای نمونه اوبامای دموکرات تنگ‌ترین تحریم‌هه را گرد ایران طراحی کرد و برجام را امضا کرد. ترامپ جمهوری خواه آمد و برجام پاره کرد و تحریم‌های طراحی‌شده را به مرحله اجرا گذاشت. 

امروز ترامپ که برای انتقام‌گیری بازگشته است در اوج آمادگی است و در انتخابات درون‌حزبی با قدرت تمام کاندیدای جمهوری‌خواهان شد. 

بایدن وضعیتی کمتر مساعد دارد. اساسا کسی که در قدرت قرار می‌گیرد، محبوبیتش هم رو به کاهش می‌گذارد؛ به ویژه اگر مثل بایدن با اشباح دست بدهد و در سخنرانی رسمی سراغ همسرش را بگیرد که اصلا همراه او نیامده است. 

در انتظار ظهور فاشیسم؟

اما اروپایی‌ها نیز امسال انتخابات دارند و به این ترتیب می‌شود گفت تمامی حوزه‌های ژئوپلتیکی بزرگ جهان، روسیه، ایالات‌متحده و اتحادیه اروپا انتخابات برگزار کرده‌اند. پارلمان اروپا که این انتخابات برای فتح ۷۲۰ کرسی آن برگزار می‌شود مهم‌ترین نهاد این اتحادیه ۲۷ کشوری است که در انتخابات امسال بریتانیا را کم دارد؛ بریتانیایی‌های مدعی، که خود را اساسا تمدنی جدا می‌دانند حتی در زمان عضویت در اتحادیه نیز پول واحد آن را نپذیرفتند و دست آخر هم به جزیره بازگشتند. 

تعداد نمایندگان هر کدام از ۲۷ کشور بر اساس جمعیت آن تعیین می‌شود و انتخابات نیز جز یکی دو استثنا مانند مالت یا چک در یک روز برگزار خواهد شد. 

اگر پرسیده شود مهم‌ترین مساله این انتخابات چیست باید گفت احتمال برآمدن راست افراطی و تسخیر اتحادیه توسط این وارثان فاشیسم. 

عملکرد بسیار نامناسب چپ میانه که در ائتلاف با راست میانه در ۵ سال گذشته حاکم اتحادیه بودند هم مردم را شاکی کرده و هم احتمال شکاف میان این دو طیف را افزایش داده است؛ یعنی تا این‌جا دو-صفر فاشیسم.

مردم کشور‌هایی مانند هلند و اتریش به شکل سنتی با راست افراطی همراهی بیشتری دارند. خاطرات حرکات عجیب خرت ویلدرس هلندی شاید هنوز در خاطر بسیاری از ایرانی‌ها مانده باشد. امروز مجارستان به دیگر پایگاه جدی راست افراطی تبدیل شده است. 

سرزمین موسولینی نیز همین‌طور و به این لیست اضافه کنید فنلاند، سوئد، یونان، چک، بلژیک، اسلواکی و رومانی را. 

اروپا اصلا خانه فاشیسم است و در هیچ کجای دیگر دنیا تجربه‌ای شبیه آن وجود ندارد و تمامیت‌خواهی و اقتدارگرایی به شکل‌های دیگر ظاهر می‌شود. 

اما باز‌گشت راست افراطی به قدرت محصول تغییر هوشمندانه شعار‌های این احزاب بود؛ برای نمونه از تبلیغ برای خروج از اتحادیه اروپا عقب نشستند و نیز حمایت علنی از روسیه را به ویژه پس از جنگ اکراین متوقف کردند؛ حمایتی که تاثیری بسیار منفی بر افکار عمومی داشت. 

فاشیسم با پوپولیسم ارتباطی تنگاتنگ دارد و برای پوپولیست جماعت هیچ شعاری به اندازه عدالت اجتماعی جلا ندارد؛ راست افراطی امروز نیز فریاد عدالت می‌زند. 

به هرحال اگر راست افراطی موفقیت قابل توجهی کسب کند شاید بسیاری امور جهانی را دستخوش تحول کند. 

انتخابات‌های دیگری نیز امسال برگزار می‌شود، برای نمونه در مکزیک، اما شرح آن‌ها مطلب را به درازا می‌کشاند.

جهان در آستانه تحول

چنان‌چه آشکار است و بدون تامل زیاد نیز می‌شود فهمید نتیجه انتخابات در کشور‌هایی که ذکر شد به هیچ عنوان به مرز‌های آنان محدود نمی‌شود. هیچ زمان هم چنین نبوده، اما هرگز جهان به یکباره در معرض این حجم از تغییرات سیاسی قرار نداشته است. 

می‌توان ترکیب‌های فراوانی برای نتیجه انتخابات مذکور فرض کرد و نتایج مختلف گرفت؛ برای نمونه جهانی که در آن ترامپ در آمریکا فرمان را دست گرفته باشد و در اروپا راست افراطی بر سر کار باشد جهانی است که اگر بایدن به جای ترامپ قرار گیرد متفاوت خواهد بود. 

علاوه بر این اکنون چند سال است که بحران‌های منطقه‌ای تشدید شده و در برخی مناطق مانند خاورمیانه به جنگی تمام عیار بدل شده است؛ یا در اکراین. بسیاری مناطق دیگر -برای نمونه قبرس و یونان و نیز دریای چین جنوبی- آماده یک جرقه برای انفجار هستند. اقتصاد‌های بزرگ در لبه پرتگاه رکود قرار دارند و مطابق گزارش‌های مکرر فائو، بازوی کشاورزی سازمان ملل، قیمت غذا به عنوان مهم‌ترین مولفه امنیت جان انسان بسیار بالا و نیز در معرض کمبود جدی است. 

مجموع این شرایط ایجاب می‌کند تحولات این سال را با دقت فراوان زیر نظر گرفت و گرچه نتیجه در دستان ما نیست، اما واکنش درست به آن هست.

نظرات بینندگان