در مینی سریال تحسین شده Band Of Brothers و در اپیزود پایانی، یک سکانس تماشایی وجود دارد که شاید هر هوادار تیم ملی آلمان باید آن را ببینند. برلین به دست متفقین افتاده و نیروهای روس، انگلیسی و فرانسوی همه جا را اشغال کردهاند، ساختمانها ویران شده و چیزی شبیه یک پلان آخرالزمانی در پایان دنیا و در قابی چشمگیر به تصویر کشیده میشود. به موازت آن اما یکی در حال ویولن نواختن است و اعضای یک خانواده به چیدن آجرهای یک ساختمان ویران شده کار مرمت را درست چند ساعت بعد از سقوط پایتخت آغاز کردهاند.
تیم ملی فوتبال آلمان درست در چنین موقعیتی قرار گرفته و همه منتظریم ببینیم ناگلزمن و ستارههایش قادر به چیدن آجرهای این ویرانه که زمانی ساختمانی شکیل با تشکیلاتی غیرقابل رسوخ به نظر میرسید، خواهند بود یا فاجعه این بار در خاک آلمان و با ابعادی وسیعتر رقم میخورد.
* همه آلمان را با دستاوردهای صنعتیاش میشناسند. کشوری که با فیزیکدانها، دانشمندان و مخترعان نامیاش نقش بزرگی در رو به راه کردن زندگی مدرن بشر در صد و بیست سال گذشته و از شروع دوران صنعتی شدن اروپا داشته و در هزاره سوم نیز در هر زمینهای جزء بهترینهاست و در بالاترین مراتب قرار دارد.
از گوتنبرگ و ماشین چاپش بگیرید که انقلابی در جهان ایجاد کرد تا کارل ون درایس، گوتلیب دایملر و کارل بنز که مخترع دوچرخه، موتورسیکلت و خودرو بودند، کارل ون لینده و بارون مانفرد که با ساختن یخچال و تلویزیون زندگی را برای مردم سراسر دنیا جذابتر کردند و ارنست روسکا، فلیکس هافمن و آدولف ایگن لیک که با پدید آوردن میکروسکوپ، قرص آسپرین و لنز چشم خدمت بزرگی به پزشکی و سلامت انسان کردند.
آلمان را به عنوان مهد صنعت، نظم و انضباط و کشور رکوردها میشناسیم. کشوری که در رکورد اقتصادی اروپا در دهه گذشته کمترین آسیب را متحمل شد و حتی به کشورهای ضعیف اروپایی کمک کرد تا روی پای خودشان بایستند.
کشوری با جنگلهای سیاه، قطارهایی که سر ساعت حرکت میکنند، بیشترین میزان مهاجرپذیری و البته کمپانیهای بزرگ خودروسازی که اگر هیچ چیزی از آلمان و دستاوردهای صعنتی و اقتصادیاش ندانیم با تماشای هر «مرسدس بنز» و یا «بی ام و» آخرین مدل و دقت در جزئیاتش بیاختیار شروع به تحسین سازندگانش میکنیم.
*همه اینها به کنار، آلمان غول فوتبال اروپا و دنیاست و هرگز نمیتوانید به خاطر ناکامیهای پنج سال اخیر در رده ملی این واقعیت را انکار کنید یا خدشهای به آن وارد سازید.
تورنمنت جام ملتهای اروپا 2024 احتمالا میتواند بهترین یورو تاریخ باشد همان گونه که جام جهانی 2006 تبدیل به یکی از بهترین ادوار مهمترین تورنمنت فوتبالی در تاریخچه این رقابتها شد.
اغراق نیست اگر بگوییم آلمان در فوتبال از مخترعان این «هنر-صنعت-ورزش» پیش افتاده است؛ با ورزشگاههای جذابتر و مدرنتر، کیتهایی زیبا و شیک، رو کردن بهترین مربیان جوان فوتبال دنیا، تماشاگرانی که در بیاهمیتترین مسابقات ورزشگاه را پر میکنند، کار گرافیکی و تلویزیونی بینظیر، فن زونهای همیشه داغ، کارناوالهای هواداری عظیم و راهپیماییهای چند ده هزار نفری، جذابترین کارهای موزائیکی روی سکوها و البته کیفیتی از خود فوتبال که در کنار مجموعهای از تمام این جذابیتها، هر مخاطب فوتبالدوستی را سر شوق میآورد تا برای شروع جام ملتهای اروپا 2024 لحظه شماری کند.
اما مهمترین ویژگی فوتبال آلمان امروز تماشاگرانش هستند و مردمی که در بالاترین حالت ممکن و بعضا با در هم آمیختن عشق و جنون، فوتبال به زندگی روزمرهشان رسوخ کرده و جاری است. این را میتوان در برخورد هواداران فوتبال در آلمان با تیمهای حاضر در تورنمنت که طی روزهای اخیر به خاک این کشور رسیدهاند به عینه دید و به این نکته فکر کرد که این تورنمنت قرار است چقدر جذاب باشد؛ با ورزشگاههایی مدرن، پر از تماشاگر و کیفیتی که قرار است بعد از خستگی یک فصل فوتبال باشگاهی، با مسابقات ملی آن هم در بالاترین سطح درگیرتان کند تا جایی که غیر از رصد اتفاقات و مسابقات مربوط به غولهای اروپایی حتی دنبال ترکیب اسلوونی، شناختن بهتر سرمربی آلبانی و ماجراهای مربوط به تیم ملی رومانی هم باشید.
* در کنار تمام این جذابیتها حذف تیم ملی آلمان در پایان مرحله گروهی یا یک هشتم نهایی میتواند بخش بزرگی از جذابیتهای این تورنمنت را بکاهد.
زمانی انگار رسیدن به نیمه نهایی هر تورنمنتی تازه آغاز راه فوتبال ملی آلمان بود. مانشافت رکورددار حضور در جمع چهار تیم پایانی جامهای جهانی است و زمانی پرافتخارترین تیم یورو هم به حساب میآمد، اما از 2018 به بعد انگار دنیا عوض شد و فوتبال روی سیاه خود را به ژرمنها و شیفتگان مانشافت نشان داد.
حذف در پایان مرحله گروهی جام جهانی 2018 بعد از آن ماجراهای کذایی مربوط به دیدار اوزیل و گوندوغان با اردوغان و البته پایان جاهطلبیهای آن نسل قهرمان 2014، فاجعه تیم فلیک در قطر و ناکامیهای متوالی در لیگ ملتهای اروپا و یورو 2020، تصویر متفاوتی از فوتبال ملی آلمان ایجاد کرد که انگار بازگشت به روزهای اقتدار را در تونلی تاریک و طولانی میبیند که شاید در بهترین حالت، یورو 2024 جایی در میانههای آن تونل باشد.
*تیم ناگلزمن جذاب است، ستاره دارد و از پشتوانه هوادارانش بهره میبرد اما انگار چفت و بست موفقیت را نمیتوان در این مجموعه پیدا کرد. نویر، کیمیش و مولر ته مانده بازیکنان سلحشور و چیزی شبیه بازیکنان سختکوش آلمانی دهههای گذشته هستند که نسلشان رو به زوال است. سه ستارهای که با بازگشت کروس میتوان به شکلگیری یک مربع برای پیش بردن خودروی لوکس اما تا حدودی فانتزی ساخت ناگلزمن خوشبینمان کند.
سانه، موسیالا، ویرتز و کلی جوان دیگر میتوانند ستاره این تورنمنت باشند اما همه اینها برای قهرمان کردن مانشافت کافی به نظر نمیرسند و مثل جام حهانی 2006 هر نتیجهای غیر از قهرمانی در خاک خودی یعنی شکست با این تفاوت که این یکی بعد از پنج سال ناکامی متوالی حتما تلختر و با انتقادهای بیشتری از سوی رسانههای سختگیر آلمانی مواجه خواهد شد.
رودیگر زوج مناسبی در قلب دفاع ندارد و جاناتان تاه با وجود پشت سر گذاشتن یک فصل رویایی در لورکوزن هرگز مدافع کاملی نیست و شاید هوملز میتوانست گزینه بهتر و مطمئنتری باشد. آنجا اشلوتربک هم هست و البته چهرههایی تازه وارد و کمتجربه مثل والدمار آنتون و رابین کخ هم پشتوانه تیم به حساب میآیند اما باید بپذیریم که در این جای حساس یک نقطه ضعف وجود دارد.
واقعیت تلخ دوم اینکه آلمان بعد از فلیپ لام مدافعان کناری فوقالعادهای نداشته که در حد ستاره بدرخشند و در کنارهها نیز همه چیز صددرصدی نیست. از بین داوید رام، ماکسیمیلیان میتلشتات و بنیامین هنریکس یکی باید در فاع چپ بازی کند. هر سه هم فوقالعادهاند اما انتخاب نهایی ناگلزمن ظاهرا مهره تازه رو آمدهاش از اشتوتگارت (میتلشتات) خواهد بود .
در دفاع راست نیز ظاهرا کیمیش انتخاب نهایی و بیرقیب است.
برای هافبک دفاعی آندریخ گزینه اول به حساب میآید که در لورکوزن درخشید و قرار است مزد فصل رویاییاش را بگیرد اما او تا رسیدن به سامی خدیرای 2014 فاصله دارد. جلوتر از او، گوندوگان و کروس بازی خواهند کرد که توپ زیر پایشان میرقصد و شاید قرصترین منطقه از ترکیب مانشافت همین جای زمین باشد که باید برای مدیریت ریتم بازی چشم به ساق هنرمندشان دوخت. دو شماره هشت که دیشب فوقالعاده بودند.
فلورین ویرتز و جمال موسیالا، دو شماره ده تیم آلمان، قرار است فوتبالی که سالها قبل به کمبود حرکات تکنیکی متهم میشد را در عین مالکیت توپ بالا و کارهای ترکیبی درخشان، از حیث کارهای انفرادی به جذابیتی در حد یک قهرمان تکنیکی برسانند، اما سوال اینجاست که آیا اضافه شدن این کارهای فانتزی و جذاب برای موفقیت و قهرمانی کافی خواهند بود؟
مهمترین معضل اما نوک خط حمله خواهد بود؛ جایی که کمبود یکی مثل میروسلاو کلاوزه را فریاد میزند. خط حملهای که زمانی یورگن کلینزمن و رودی فولر داشت و حالا قرار است با یک بازیکن پست 10 آرایش داده شود. البته آلمان با پنج گل در بازی اول کمی تردیدها را از بین برد.
شاید فولکروگ که او نیز تا حدودی شباهتهایی به آن نسل سلحشور و جنگجو داشت، میتوانست گزینه بهتری برای این نقیصه بزرگ تیم ملی آلمان در تورنمنتهای اخیر باشد اما انگار در سیستم مد نظر ناگلزمن، کای هاورتز گزینه بهتری است، فقط به این شرط که اتفاقی مثل جام جهانی 2024 و ناکامی در گلزنی یقه او و تیمش را نگیرد. او دیروز شبیه یک نه کاذب نمایش داد و موفق به گلزنی هم شد.
* تیم ملی آلمان به خاطر ترکیبی از پدیدههای نوظهور و ستارههای برجسته دنیای فوتبال در ترکیب خود و البته میزبانی تورنمنت، حتما یکی از مهمترین جذابیتهای یورو2024 به شمار میآید اما مهمترین سوال بعد از اولین بازی تورنمنت و ناک اوت کردن اسکاتلند استیو کلارک در یک نمایش کاملا برتر اینکه آیا این جذابیت تا مراحل پایانی همراه یورو خواهد ماند؟