ابهامات در خصوص قاتل سفیر امریکا در لیبی

کنگره ایالات متحده امریکا دستور تشکیل یک جلسه برای رسیدگی به امور امنیت سیاسی دپارتمان دولتی را داد. طبیعی است که مساله کشته شدن کریستوفر استیونس سفیر امریکا در بنغازی پایتخت لیبی که یک ماه پیش در روز یازده سپتامبر رخ داد، در مرکز توجه قرار گرفته است.

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب ؛ هنوز جریان این حمله و کشته شدن سفیر امریکا چندان روشن نیست. هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه امریکا اظهار داشت که هنوز توضیحی در خصوص حادثه شهر بنغازی دریافت نکرده ایم. و تا زمانی که جواب نگیریم و تروریست قاتل سفیر امریکا را پیدا نکنیم، آرام نمی نشینیم.

کارشناسان سوالات دیگری نیز در این رابطه طرح می کنند و می پرسند، شرایط ناآرام کنونی در لیبی، تا چه اندازه با برنامه های از پیش تعیین شده امریکا که سعی در براندازی حکومت این کشور را داشتند، هماهنگی دارد؟

ویکتور نادین رایفسکی کارشناس روس در این باره می گوید:«عرب ها و به دنبال آنها، مردم کشورهای اسلامی، اعتراضات و ناآرامی ها را ادامه می دهند. شرایط در مصر، لیبی و برخی دیگر از کشورها، حتی بدتر از زمانی است که حکومت آنها عوض نشده بود. اختلافات و درگیری ها میان مسلمانان سنی و شیعه، میان مسلمانان و مسیحیان و طرفداران و مخالفان دولت بسیار بیشتر شده است. ناآرامی ها باعث می شود که حوادث در سوریه و حول این کشور نیز بدتر شود و حتی تهدید به جنگ علیه ایران شدت می گیرد.

جالب توجه اینجاست که در بیشتر موارد، فقط یک گروه در سوریه است که به حوادث دامن می زند. چه در لیبی و چه در سوریه، و چه شرایط حول ایران، امریکا و متحدین اصلی او در غرب به عنوان عامل برهم زننده ثبات هستند. به اضافه اینکه، کشورهای پاشاهی عرب نیز همگام با واشنگتن حرکت می کنند.

قابل ذکر است که رژیم های محافظه کار و ضد دموکرات از نظر غرب، فقط آن دسته از رژیم هایی هستند که با امریکا مخالفت دارند و امریکا هم، دست از آواز دموکراسی برنمی دارد.

این مساله، در همان نگاه اول دارای تناقض است. غرب آگاهانه می خواهد در منطقه ناآرامی به راه بیاندازد و به شیوه قدیمی خود کشورها را به استثمار بگیرد. به همان شکلی که واشنگتن در افغانستان عمل کرد. در ابتدا، امریکا گروه هایی را تحت عنوان مجاهد روانه افغانستان کرد، سپس نام آنها را طالبان گذاشت. این همان برنامه ای است که می خواهد در کشورهای عربی به راه بیاندازد، که البته امروز تا حدی از کنترل او خارج شده اند.

یوگنی یرمالایف تحلیل گر روس در این رابطه می گوید:«ظهور پدیده جدید طالبان در کشورهای عربی واقعا مشکل زا است. اما، آن چیزی که در شکل مصنوعی این ناآرمی ها به عنوان القاعده و یا دیگر سازمان های افراطی دیده می شود، همان هدفی است که از قبل تعیین شده. ظهور این گروه ها برای امریکا غیرمنتظره نبوده است. امریکا و سایر کشورهای عضو ناتو، به سرنگونی حکومت قذافی کمک کردند، در حالیکه به خوبی می دانستند، شبه نظامیان القاعده دوش به دوش مخالفان قذافی می جنگند.

اکنون، شون تِرنر نماینده اطلاعات ملی امریکا می گوید که اعضای گروه القاعده در قتل سفیر امریکا دست داشته اند. القاعده در عراق همراه با ورود ارتش امریکا ظهور کرد. امریکا و کشورهای پادشاهی عرب، هم اکنون به شورشیان سوریه کمک می کنند. این کشورها به خوبی می دانند که شبه نظامیان القاعده و سایر سازمان های افراطی در کنار شورشیان سوریه مشغول مبارزه هستند. اما، واضح است که حامیان این شورشیان، چندان نگرانی از این قضیه ندارند و آگاهانه با این شبه نظامیان متحد شده اند. »

بی نظمی و ناآرامی و جنگ های هر روزه ی، در لیبی مشاهده می شود. این همان برنامه ای است که غرب و متحدینش می خواهند در سوریه پیاده کنند. ضمن اینکه، اکنون در دمشق، سفارت خانه های کشورهای غربی تحت کنترل کامل قرار دارند و اختلافات میان دول اجازه نمی دهد که قوانین مدنی نسبت به نمایندگی این کشورها نقض شود. اما در لیبی شرایط به شکل دیگری بود. متاسفانه، در فضای حمله به دیپلمات امریکایی در شهر بنغازی، مساله خارق العاده و دور از ذهنی وجود ندارد.