با هنرنمایی: ویل آرنت، ایمی سداریس و الیسون بری
خلاصه
بوجک هورسمن (با صدا پیشگی Will Arnett) داستان اسبی است که در دهه 90 میلادی در سیتکامی سطحی و مشهور به اسم Horsin’ Around بازی میکرده، اما اکنون ستارهای تقریبا فراموش شده و در آرزوی بازگشت به شهرت سابقش در هالیوود است... این سریال هجویهای بر اتفاقات درون هالیوود است و حقایق زشت و خشن آن را بیپرده نشان میدهد. حقایقی چون کم اهمیت بودنِ ارزش هنری آثار و در عوض کلیدی بودن نقش سرمایه و ارتباطات در موفقیت بازیگر و فیلم.
این کارتون در ظاهر انیمیشنی رنگارنگ و خوشحال است اما در واقع طنز هوشمندانه سریال به مسائل عمیقتری چون افسردگی و اعتیاد می پردازد و برخلاف اغلب سریالهای هالیوود از این مشکلات روانی افسانه نمیسازد و آن را زیبا سازی نمیکند بلکه تلاش میکند درگیریها و آسیبهای فرد دارای این مشکلات را به نحوی صادقانه نمایش دهد.
در بوجک ما می بینیم که شرایط یک فرد (مثل پول و شهرت) شاید موقتا کمک کننده باشند اما ضامن خوشحالی او نخواهند بود. تمام شخصیتهای داستان به طور دائمی یا موقتی با این مشکل درگیرند و به دنبال یافتن راهی برای سعادتمندی و یا معنایی در زندگی هستند و هر کدام به شیوه مخصوص به خودشان با این مسئله برخورد میکنند: پرنسس کارولین (با صدا پیشگی Amy Sedaris) با غرق کردن خود در مسائل کاری و حتی بعضا کمک کردن به دیگران اغلب تلاش میکند از روبرو شدن با مشکلات و افکار شخصی خودش سر باز بزند و شاید حتی تلاش او برای تشکیل خانواده و بچهدار شدن در همین راستا باشد.
تاد چاوز (با صدا پیشگی Aaron Paul و ویژگیهای مشترکِ بسیار با جسی پینکمن، نقشی که آرون پائول در سریال Breaking Bad داشت) جوانی بیست و چند ساله و یکی از بامزهترین شخصیتهای سریال است. این جوان بیخیال، مانند بسیاری از افراد همسن و سال خود (شاید همین شمایی که در حال خواندن این مطلب هستی) هنوز جایگاهش در دنیا و هدفش در زندگی را نیافته است و اغلب مواقع صرفا مشغولیتی پیدا میکند تا حواس خود را از مسائل مهم پرت کند، چون وقتی بیکار میشود راجع به معنی و هدف جهان فکر میکند و به عبارتی دچار یاس فلسفی میشود. در این انیمیشن مشغول شدن به اعمال روزمره، وسیلهای برای فراموش کردن بیمعنی بودن زندگی است.
سخن نهایی
خود بوجک هم مدام به دنبال یافتن چیزی است که او را خوشحال کند اما میداند که اگر تمام رویاهایش نیز به حقیقت بپیوندند، او باز هم احساس خوشخبتی نخواهد کرد و برای فرار از واقعیت به اعتیاد پناه میبرد. بوجک یکی از آن شخصیتهای عوضی کلیشهای فیلم و یا کارتونها است اما یک تفاوت مهم وجود دارد: او باید با عواقب کارهایش روبرو شود. از اول سریال میبینیم که سعی میکند از پذیرفتن مسئولیت شانه خالی کند، مثلا در فصل اول به دایان میگوید: من مسئول خوشبختی خودم هستم؟ من حتی نمیتونم مسئول صبحانهام باشم!
اما نهایتا به جایی میرسد که دیگر راهی برای فرار نمییابد. رویکرد سریال این است که انسانها (و اسبهای انساننما!) در زندگی [تا حدی] آزادند و گرچه به خواست خود به دنیا نیامدهاند، در برابر انتخابها و کارهایی که انجام میدهند، مسئولند و صرفا با آنها سنجیده و یا حتی تعریف میشوند.