پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشتهای روزنوشت علم را منتشر میکند.
یکشنبه ۱۴ دی ۱۳۴۸: دیشب شاهنشاه فرمودند: فردا صبح چون تعطیل است برنامه ای نباشد، می خواهم اسکی بروم. (تعطیل به مناسبت وفات حضرت امام جعفر صادق). ما هم برنامه ها را تعطیل کردیم. صبح در منزل حالت نیمه استراحتی داشتم. تلفن فرمودند که برنامه ها را بگذارید، خودت هم فوری بیا. تمام برنامه های خصوصی من به هم خورد. به هر حال کارهای عقب افتاده را تا همه موفق بشوند برسند و شرفیابی حاصل کنند، به عرض رساندم.
امروز با سمیعی رئیس سازمان برنامه ملاقات داشتم. راجع به خط لوله نفت اهواز - اسکندرون بحث می کردیم. او هم مثل من فکر می کرد. آمریکایی ها و انگلیسی ها مایل نیستند ما این لوله نفت را که حداقل در سال، پنجاه تا هفتاد ملیون تن نفت به مدیترانه خواهد رسانید، بکشیم. علت آن هم واضح است، هم دست ما در دادن نفت به بلوک شرق خیلی باز می شود و هم مقداری از بازار قطعی اروپای آنها را می توانیم با سهمیه خودمان (۱۲ درصد پرداخت مشخص) از دست آنها بگیریم. به علاوه با قرار مدار با بعضی از اعضای کنسرسیوم ممکن است [اضافه برداشت] برای خودمان بیشتر داشته باشیم و آن را هم وارد بازارهای آنها بکنیم که اغلب در نفت عربستان و عراق و لیبی سهیم هستند. اما علت این که شاهنشاه چندان [شوقی] در این کار نشان نمی دهند این است که می ترسند ریش ما به دست ترک ها بیفتد. حال آن که ما تصور می کنیم برعکس است، یعنی اگر ترکها را با اندکی امتیاز مقید به نفت خودمان بکنیم به خصوص [اگر] پالایشگاههایی در طول خط دور از ساحل خودشان بسازند، ریش آنها در دست ماست و می ارزد. قرار شد من این مطلب را به موقع به عرض برسانم.
بعد از ظهر منزل ماندم کار کردم سر شب یک آخوند دیدم. آدم بدی نبود. سر شام رفتم، مطلبی گفت وگو نشد.