کد خبر: ۸۸۰۱۳۲
تاریخ انتشار: ۱۷ : ۱۵ - ۲۲ مرداد ۱۴۰۴

بحران مسکن در ایران و یک راهکار ارزان : آیا خانه‌های کانتینری، سرپناه آینده جوانان ایرانی است؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 

«خانه‌دار شدن». این عبارتی است که روزگاری بخشی از رویای مشترک هر جوان ایرانی بود و امروز، برای بسیاری از متولدین دهه‌های شصت و هفتاد، بیشتر به یک شوخی تلخ یا یک حسرت دست‌نیافتنی شباهت دارد. وقتی آمارهای رسمی از جهش‌های سرسام‌آور قیمت مسکن (اجاره مسکن) و سهم بیش از ۶۰ درصدی آن در سبد هزینه خانوار خبر می‌دهند، دیگر با یک چالش اقتصادی ساده روبرو نیستیم؛ ما در میانه یک بحران اجتماعی تمام‌عیار ایستاده‌ایم. بحرانی که نه تنها استقلال مالی، که امید به آینده و امکان تشکیل خانواده را از یک نسل سلب کرده است. اما آیا در انتهای این تونل تاریک، نوری وجود دارد؟ شاید پاسخ، در بازنگری تمام آن چیزی باشد که ما از «خانه» در ذهن داریم.

بحران مسکن در ایران

ریشه‌های بحران مسکن : چرا خانه‌دار شدن برای نسل جدید به یک رویا تبدیل شده است؟

پاسخ به این سوال، در ترکیبی از سیاست‌های اقتصادی کلان، تورم ساختاری و نگاه سنتی به مقوله ساخت‌وساز نهفته است. تمرکز بر روی انبوه‌سازی‌های زمان‌بر و گران‌قیمت، عدم تناسب عرضه و تقاضا در کلان‌شهرها و تبدیل شدن مسکن از یک کالای مصرفی به یک ابزار سرمایه‌گذاری برای حفظ ارزش پول، دست به دست هم داده‌اند تا معادله خرید خانه برای یک زوج جوان، به یک عملیات ریاضی غیرممکن تبدیل شود. نتیجه این فرآیند، گسترش پدیده «بدمسکنی»، افزایش سن ازدواج و مهاجرت متخصصان از شهرهای بزرگ بوده است؛ پدیده‌هایی که هر یک به تنهایی می‌توانند زنگ خطر را برای آینده اجتماعی کشور به صدا درآورند. وقتی راهکارهای سنتی دیگر جوابگو نیست، شاید زمان آن رسیده که به راهکارهای نامتعارف فکر کنیم؛ راهکارهایی که در دیگر نقاط جهان، امتحان خود را پس داده‌اند.

معرفی یک جایگزین مسکن : نگاهی به تجربه کشورهای دیگر در استفاده از خانه‌های پیش ساخته

شاید شنیدن عبارت «خانه کانتینری» در ابتدا تصویری از یک سازه فلزی زشت و بی‌روح را به ذهن متبادر کند، اما واقعیت در دنیای امروز فرسنگ‌ها با این تصویر فاصله دارد. در کشورهایی مانند هلند، کانادا و کره جنوبی، معماری ماژولار و استفاده از سازه‌های پیش‌ساخته به یکی از اصلی‌ترین روش‌ها برای چالش مسکن جوانان و دانشجویان تبدیل شده است. پروژه‌هایی مانند «Keetwonen» در آمستردام، که بزرگترین شهرک دانشجویی کانتینری جهان است، نشان داد که چگونه می‌توان با یک‌سوم هزینه و در کسری از زمان ساخت‌وساز سنتی، هزاران واحد مسکونی باکیفیت، مدرن و مجهز به تمام امکانات رفاهی را فراهم کرد. این خانه‌ها نه تنها از نظر هزینه و سرعت ساخت بسیار به صرفه هستند، بلکه به دلیل تغییرپذیری در طراحی، مقاومت بالا در برابر زلزله و سازگاری با محیط‌زیست، به عنوان یک الگوی معماری پایدار شناخته می‌شوند

بحران مسکن در ایران

فرصت‌ها و تهدیدهای اجرای طح خانه‌های پیش ساختت در ایران: از سرعت ساخت تا بررسی چالش‌های فرهنگی

طرح چنین ایده‌ای در ایران، موافقان و مخالفان سرسختی دارد. موافقان، به پتانسیل عظیم این سازه‌ها برای حل بحران اسکان موقت در حوادثی مانند زلزله و سیل، و همچنین توانایی آن‌ها در فراهم کردن مسکن ارزان برای جوانان در حاشیه کلان‌شهرها اشاره می‌کنند. سرعت بالای ساخت (یک واحد مسکونی در کمتر از یک ماه آماده می‌شود) و کاهش چشمگیر هزینه‌ها، وسوسه‌انگیزترین مزایای این طرح هستند.

در مقابل، مخالفان به چالش‌های فرهنگی و حقوقی اشاره دارند. آیا جامعه ایرانی آماده پذیرش زندگی در خانه‌هایی با متراژ پایین‌تر و ظاهری متفاوت است؟ آیا زیرساخت‌های قانونی برای صدور مجوز و تعریف کاربری این سازه‌ها به عنوان یک واحد مسکونی دائمی وجود دارد؟ این‌ها سوالات مهمی هستند که نمی‌توان از آن‌ها چشم‌پوشی کرد.

شاید بزرگترین مانع، فائق آمدن بر همین پیش‌داوری‌ها و فراهم کردن زیرساخت‌های اجرایی باشد. البته پیاده‌سازی چنین طرحی در مقیاس ملی، نیازمند زیرساخت‌های لجستیکی و تأمین سریع سازه‌هاست. در حال حاضر، چالش اصلی برای شروع پروژه‌های آزمایشی، دسترسی به مراکز معتبر و توانمند برای خرید کانکس و تغییر کاربری آن به یک واحد مسکونی استاندارد است. این مرحله، گلوگاه اصلی برای تبدیل ایده به واقعیت محسوب می‌شود.

شاید خانه‌های کانتینری راه‌حل نهایی بحران مسکن در ایران نباشند، اما می‌توانند بخشی از پاسخ باشند؛ یک گزینه قابل تأمل که می‌تواند فشار را از دوش نسل جوانی که زیر بار هزینه‌ها کمر خم کرده، بردارد و پنجره‌ای جدید به سوی تعریف مدرن‌تر و اقتصادی‌تری از «سرپناه» بگشاید. نادیده گرفتن این پتانسیل، شاید به قیمت از دست دادن یک فرصت بزرگ برای آینده تمام شود.

بحران مسکن در ایران

نتیجه‌گیری: از «سرپناه» تا «سرمایه» – یک تغییر سلیقه ضروری

همانطور که در این تحلیل نشان داده شد، بحران مسکن در ایران، زخمی عمیق و چندوجهی است که دیگر با مرهم‌های سنتی و سیاست‌های مقطعی التیام نمی‌یابد. راهکارهای مبتنی بر ساخت‌وسازهای زمان‌بر و گران‌قیمت، عملاً بخش بزرگی از جامعه، به خصوص نسل جوان، را از چرخه مالکیت بیرون رانده و امید به آینده را در آن‌ها کمرنگ کرده است. در این میان، راهکارهای نوآورانه‌ای چون استفاده از خانه‌های پیش ساخته نه به عنوان یک درمان قطعی، بلکه به مثابه یک مُسکن قدرتمند و سریع‌الاثر برای کنترل این تب مزمن، پا به میدان گذاشته‌اند.

اما شاید ریشه‌ای‌ترین چالش پیش رو، نه فنی و نه حتی فرهنگی، بلکه یک چالش «ذهنی» باشد. ما در طول دهه‌ها، ناخواسته مفهوم «سرپناه» (Shelter) را با مفهوم «سرمایه» (Asset) ادغام کرده‌ایم. خانه در اقتصاد ایران، پیش از آنکه محلی برای آرامش و آسایش باشد، به قلعه‌ای برای دفاع از ارزش دارایی در برابر تورم و ابزاری برای انباشت ثروت تبدیل شده است. این نگاه، اگرچه قابل درک است، اما خود به یکی از اصلی‌ترین موتورهای محرک افزایش قیمت و تشدید بحران بدل گشته است.

خانه‌های کانتینری، این سیلقه و نگاه را به شکلی بنیادین به چالش می‌کشند. آن‌ها ذاتاً و در خالص‌ترین شکل ممکن، «سرپناه» هستند؛ سریع، کارآمد، مقرون‌به‌صرفه و پاسخگو به نیاز اولیه انسان. اما شاید هرگز نتوانند در مسابقه تب‌آلود «سرمایه‌گذاری ملکی» با برج‌های سر به فلک کشیده و آپارتمان‌های لوکس رقابت کنند. و نکته کلیدی دقیقاً همینجاست: پذیرش گسترده این راهکار، مستلزم یک انتخاب آگاهانه و شجاعانه است؛ انتخاب «آسایش امروز» بر «سودای سرمایه فردا».

اکنون توپ در زمین سیاست‌گذاران، انبوه‌سازان و پیشگامان  ساخت و ساز بخش خصوصی است. آیا به عنوان یک ملت، آنقدر به بلوغ رسیده‌ایم که بپذیریم تامین سرپناه برای نسل جوان، اولویتی بالاتر از حفظ جذابیت بازار ملک به عنوان یک ابزار سرمایه‌گذاری دارد؟ آیا حاضر به پذیرش راهکارهایی هستیم که شاید بازدهی مالی کمتری داشته باشند، اما بازدهی اجتماعی آن‌ها بی‌نظیر است؟ پاسخی که به این پرسش‌ها می‌دهیم، نه تنها سرنوشت بازار مسکن، بلکه بخشی از مسیر توسعه اجتماعی ایران در دهه پیش رو را رقم خواهد زد. این یک انتخاب بین سازه‌های فلزی و بتنی نیست؛ این یک انتخاب بین دو فلسفه برای آینده است.

نظرات بینندگان