علم الهدی امام جمعه مشهد از ادعای فتنه گر بودن موسوی و رکوبی عقب نشینی کرد و گفت: قصد نداریم به این افراد فتنهگر و فتنهانگیز لقب دهیم چرا که مسلمان
هستیم و نمیخواهیم به مردم لقب و نسبت ناروا داده و تهمت بزنیم ولی به هر
حال آنها راه را برای عوامل خارجی و استکبار باز کردند و بستری برای فتنه
شدند.
به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب» ؛ پیش از این او ضمن به کار بردن اصطلاح «سران فتنه» برای میرحسین موسوی و مهدی کروبی خواستار توبه آنها شده و گفته بود که در غیر این صورت آنها محارب شناخته خواهند شد.
فارغ از اینکه اساساً نظر آقای علم الهدی (با توجه به سوابق نامشخص او) در مورد فتنه گر بودن یا نبودن این افراد دارای اهمیت است یا خیر، گزیده سخنان علمالهدی در گفتوگو با فارس را در ادامه بخوانید:
· در فتنه 88 در واقع سه گروه و سوژه اصلی داشتیم. گروه اول همان عوامل اصلی یعنی فتنهگران و فتنهانگیزان بوده که عوامل و جریان خارجی و استکباری هستند. دسته دوم ابزارها و افرادی بودند که ابزار فتنه شدند و با فتنه هماهنگ بوده و به گونهای عوامل اجرایی فتنه قرار گرفتند. دسته سوم در فتنه هم کسانی بودند که بستری برای فتنه شدند؛ شاید هم به صورت ناخودآگاه بستر شدند و با تصمیم و اراده خود و با هماهنگی با فتنهگران نبوده است ولی در عین حال به صورت جریان ناخودآگاه و جریان انفعالی بستری برای فتنه قرار گرفتند. این سه دسته را باید از یکدیگر جدا دانست؛ چرا که حتی مقام معظم رهبری هم برخوردشان با این سه دسته متفاوت بوده و به صورت یکسان با آنها برخورد نکردند.
· جریانهای استکباری و خارجی همواره در تمام موقعیتها، نظام
جمهوری اسلامی و کشور ما را رصد میکنند تا هر موقعیتی که به دست آوردند
وارد شده و مزدورانه فتنه خود را اجرا کنند.
· در سال 88 در شهریور ماه که اعضاء مجلس خبرگان رهبری به خدمت
حضرت آقا رسیدند ایشان فرمودند من به ایشان گفتم و آقا اشاره به آقای هاشمی
رفسنجانی کردند و گفتند که میدانید که این کار پشتش خارجیها هستند و
میخواهند فتنه کنند و در واقع مسئله تقلب در انتخابات را آنها مطرح
کردند؛ آقای هاشمی رفسنجانی هم سری به نشانه تایید تکان دادند و بیانات
مقام معظم رهبری را تایید کردند. بنابراین باید دانست که عوامل اصلی فتنه
خارجیها بودند و آنها این چنین فتنهای را برپا کردند.
· جریانهای سیاسی داخلی متاسفانه در عرصه انتخابات در حوزه رقابت
کاندیدا بستر اجرایی برای فتنه شدند و راه را برای عوامل خارجی، جریانهای
ضد انقلاب و عناصر وابسته در داخل باز کردند. البته باید توجه داشت که این
جریانهای سیاسی و عناصر کاندیداها را نباید فتنهانگیز و فتنهگر بدانیم.
زمانی که عوامل خارجی خط دادند که تقلب در انتخابات صورت گرفته، به گونهای
این ادعا برای آنها مطرح شد که این ادعای توخالی به باوری برای آنها
تبدیل شده بود.
· پس از مطرح کردن مسئله تقلب در انتخابات، باز این افراد بستری
برای عوامل خارجی و فتنهگران شدند تا از همین کانال آنها وارد هیجانات
عمومی شوند، البته خودشان هم با بیانیهها و پیامها حمایت و تایید
میکردند و بستری برای فتنه و گروهکشیهای خیابانی و حرکتهای تند و زننده
شدند. این حرکتهای زننده تا جایی پیش رفت که دیدیم شعارهای ضدانقلابی هم
سر داده و ایستگاههای صلواتی و پرچم امام حسین(ع) را به آتش کشیدند و به
ساحت مقدس سید الشهدا(ع) اهانت کردند.
· دیدیم که در روز دانشجو وارد دانشگاهها شده و عکس امام (ره) را
پاره کردند، در حالی که نه کروبی و نه میرحسین موسوی هیچ یک اهل عکس امام
پاره کردن نبودند حتی اهل توصیه به این کار هم نبودند. بنابراین قصد نداریم
به این افراد فتنهگر و فتنهانگیز لقب دهیم چرا که مسلمان هستیم و
نمیخواهیم به مردم لقب و نسبت ناروا داده و تهمت بزنیم ولی به هر حال آنها
راه را برای عوامل خارجی و استکبار باز کردند و بستری برای فتنه شدند.
آنها راه را باز کردند تا این افراد عکس امام را پاره کنند.
· جریانات خارجنشین ضد انقلاب اگر بستری برای فتنه پیدا کنند
مانند سال 88 فتنهای دیگر تکرار میشود ولی شدیدتر و بدتر از سال 88 ولی
اگر بستر پیدا نکنند نه تنها ابزار اجرایی آنها بلکه خودشان و طراحیهایشان
هم نمیتواند کارآمد باشد.
· نمیتوان ساکتین و خواص را جزو فتنهگران دانست؛ در انقلاب
سیدالشهدا(ع) هم عدهای به میدان آمدند ولی مردد شده و شک و تردید داشتند
ولی در لشگر امام حسین(ع) بودند لذا نمیتوان آنها را جزو سپاه عمرسعد
عنوان کرد. در عین حال این افراد برای ما به عنوان عناصر زاویهدار با
رهبری مطرح بوده و اعتماد ما از این افراد سلب شده است. در جریان فتنه مقام
معظم رهبری بسیار محکم مقابل فتنه ایستادند بنابراین اگر کسی در رکاب
رهبری قرار نگرفت زاویه با رهبری پیدا کرده است؛ کسی که در جریان فتنه
گوشهای نشسته باشد و ساکت بماند هم با رهبری فاصله گرفته است.
· در فتنه 88 هم که یک طرف آن مقام معظم رهبری بودند، کسانی که شک
کردند با رهبری زاویه داشتند و در واقع ولایت مقام معظم رهبری را در حد حجت
شرعی قبول نداشتند چرا که کسی که در این حد قبول داشته باشد، شک نکرده و
میگوید وقتی حضرت آقا به صحنه آمدند پس باید کنار آقا بایستیم.
· خاکریز فتنه 88 را حضرت آقا فتح کردند و مردم لشگر و سپاه مقام
معظم رهبری بودند. اگر این رهبری و تدبیر نبود قطعا فتنه 88 بیشتر از
اینها پیش میرفت و کل جریان نظام را جمع کرده بود، بنابراین رهبری و
فرماندهی با آقا بود و مردم هم پای مقام معظم رهبری ایستادند.
· 9 دی ثابت کرد مسئله ولایت در نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان
یک قائمه اصلی است که محور تمام وابستگی مردم به نظام ولایت است. اگر
ولایت نباشد کل نظام از مردم منفک میشود، به خاطر ولایت مردم به نظام
وابسته هستند.
· وابستگی مردم به نظام صرفا به خاطر رهبری و ولایت است؛ اگر رهبری
و ولایت از نظام منها شود ذره ای دیگر مردم نسبت به نظام وابستگی نخواهند
داشت و این نکته جریانی موجود، جدی و واقعی در کشور است که یک نمایشگاه آن 9
دی بود. از طرفی باید توجه داشت که مردم باور کردند که این نظام به دین
وابسته است؛ بنابراین مقابله با نظام، مقابله با دین و مبانی اعتقادی آنها
است و این نکته هم در 9 دی به خوبی نمایش داده شد. پس 9 دی یک حادثه نبود
بلکه یک جریان بود. مردم باور کردند که سرنوشت دین آنها با سرنوشت این نظام
گره خورده است لذا با همه وجود پای این نظام ایستادند؛ 9دی در واقع جریانی
است که بر این دو اصل متکی و مبتنی بوده که این دو اصل نیز کاملا در کشور
تثبیت شده است و قابل براندازی و مقابله هم نیست.
· رسالت مقام معظم رهبری ایجاد بصیرت است؛ بنای حضرت آقا بر حذف
جریانها و عناصر و انسانها نیست؛ رهبری تنها قصد دارد در مردم بصیرت
ایجاد کند، اگر مردم بصیرت نداشته باشند دوباره همان عواملی که بستری برای
این فتنه شدند باز هم بستر میشوند.ولی خوب در همین حد که جلوی این افراد
گرفته شود کافی است. اینها آدمهای بیبصیرتی و ضعیفی هستند که بستر
میشوند؛ مانند انسانی که وقتی دچار بیماری میشود به محضی که ویروسی بیاید
وی نیز بیمار میشود، برخی از اعضا جامعه ما هم حساسیت خاصی پیدا کردند که
وقتی ویروس فتنه میآید بر اینها مینشیند. بنابراین امروزه میبینیم که
جلوی این افراد گرفته شده و در محدودهای قرار گرفتند تا ویروس فتنه دوباره
برروی اینها ننشیند.
· اصل مهندسی فتنه در خارج از کشور بود چراکه فتنهگران و
فتنهانگیزان خارجی ها و عناصر استکباری بودند و همین الان هم در حال
نقشهریزی و طراحی برای فتنهای دیگر هستند. باید بیان کرد که فتنه تمام
نمیشود. فتنه 88 نه تنها آخرین نبود بلکه نخستین فتنه بود؛ این بدین
معناست که دشمن در آن زمان تجربه پیدا کرد که اگر در جایی مجددا بستر یافت
بداند تا کجا میتواند پیش رود؛ فتنه 88 برای دشمن تجربه ای شد هرچند که
مردم ایستادند و مقاومت کردند درحالی که تصور میکرد مردم ایستادگی و
مقاومت نمیکنند. در فتنه 88 همه دیدیم که دشمنان تا بن اعتقاد و
وابستگیهای مردم و ریشه انقلاب مردم که سیدالشهدا(ع) است، جلو آمد و
جنگید.
· با تجربهای که در این 33 سال در نظام جمهوری اسلامی ایران کسب
کردیم به این جمع بندی میرسیم که اگر رئیس جمهور عنصری وابسته به رهبری و
ولایت باشد، به صورت کامل مدیریت کشور در راستای اهداف امام و انقلاب بیمه
شده است ولی اگر رئیس جمهور ولو به اندازه کم هم زاویهای با رهبری داشته
باشد، به همان اندازه ضربه می بینیم و همان اندازه کم راه نفوذی برای
دشمنان میشود.
· در عرصه انتخابات باید کاندیدایی را بپذیریم که شعار وابستگی به
رهبری ندهد و ادعا نکند بلکه سند داشته باشد. با توجه به اینکه کسانی که
کاندیدا میشوند دارای سوابق سیاسی هستند پس باید همه آنها سند وابستگی صد
در صدی به رهبری و ولایت ارائه دهند؛ این نکته باید حتما یکی از مولفههای
قطعی کاندیداهای ریاست جمهوری همواره مدنظر قرار گیرد.
· باید کاندیداهای ریاست جمهوری مدیر و مدبر بوده و طرح و برنامه
داشته باشند. ولی باید در کنار تمام این ویژگیها سند ارائه دهند که در
تمام مواضع وابسته به رهبری بوده و کوچکترین زاویهای با رهبری
نداشتهاند.همچنین باید کاندیدای ریاست جمهوری سند ارائه دهد نه این که
تنها بگوید من در آن روز گفتم که فتنهگران کار بدی کردند. کاندیدای ریاست
جمهوری ضمن ارائه سند، باید کنار رهبری در مقابله با فتنه گران بایستد
چراکه مقام معظم رهبری فتنه را سرکوب کرده و با آن مقابله کردند. لذا کسی
که مواضعش با رهبری یکسان است پس باید در سرکوبی فتنه هم نقش داشته باشد.
· این که میبینیم درحال حاضر برخی خود را مطرح می کنند یا به
دنبال تمهید مقدمات هستند همین نکته نخستین نقطه زاویه پیدا کردن با مقام
معظم رهبری است چراکه ایشان فرمودند هیچ بحثی نکنید و هیچ موجی به وجود
نیاورید. هیچ تنش و هیجانی ایجاد نکنید. لذا همینها خواه ناخواه ایجاد موج
میکند؛ اینکه ایشان اصرار دارند به این خاطر است که تنش و اختلاف سبب
ایجاد موج میشود و از طرفی موج هم موج سوار پیدا می کند و افرادی که در
عرصه سیاست بر مردم نفوذی ندارند با موج سواری میآیند و خود را به جایی
میرسانند.
· تعدد و اختلاف در هر خط و قومی سبب شکست می شود که البته برای
این مطلب آیه ی قرآن نیز داریم. لذا باید افراد به جمع بندی برسند زیراکه
اگر به جمع بندی نرسند خود این بحث مصیبتی است.
· ساکتین فتنه با رهبری زاویه داشتند، اگر هم این افراد در
انتخابات کاندیدا شوند مردم نباید به آنها رای دهند. اصلاح طلبان هم آنهایی
که با رهبری زاویه داشتند را مردم باید توجه کنند و به آن ها رای ندهند.
همچنین از مردم میخواهیم که چشمشان پشت پای مقام معظم رهبری باشد و آنهایی
که پشت ایشان حرکت میکنند را مدنظر داشته باشند.